برای پیوستن به اقتصاد رمزارزها یکی از بهترین روشها شرکت در فرایند استخراج آنهاست. استخراجکنندگان علاوه بر در دست گرفتن منابع پولی این شبکهها (رمزارزها)، میتوانند در تصمیمگیری برای آینده آنها نیز به اندازه سهم خود مشارکت داشته باشند. بدیهی است برای داشتن سهم قابل قبولی از اقتصاد غیرمتمرکزِ محتمل در آینده باید از امروز سرمایهگذاری کرد. در کنار مزایای مطرحشده باید در نظر گرفت که این فعالیت به شدت وابسته به مصرف انرژی است. دغدغه ذکرشده این سوال را مطرح میکند که آیا آورده این فعالیت در برابر هزینههای مربوط به انرژی مصرفی آن برای کشور نیز سودآور است؟ همچنین لازم به ذکر است که روی اشتغالزایی این فعالیت نمیتوان حساب ویژهای باز کرد. سختافزارهای استخراج پس از نصب و برنامهریزی و انجام تمهیدات مراقبتی تقریباً از نیروی انسانی مستقل هستند. حال سوال اساسی اینجاست که با در نظر گرفتن تمامی مزایا و معایب صنعت استخراج رمزارزها در کشور، آیا روند پیش روی این صنعت نیازی به ورود دولت و بخشهای دولتی دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال بایستی سه سناریوی احتمالی در نظر گرفته شود. در سناریوی اول نیازی به ورود دولت به این حوزه احساس نمیشود و فعالان صنعت استخراج خود میتوانند با ایجاد سندیکا نسبت به انجام امور صنفی خود اقدام کنند. برای بررسی این سناریو بایستی به چند مورد توجه ویژه داشت. اول اینکه بخشنامه اداره مبارزه با پولشویی که در آن به صراحت فعالیت بانکها و موسسات مالی در حوزه رمزارزها و تسهیل فعالیت در این حوزه ممنوع اعلام شده، در اذهان عمومی به منزله ممنوعیت فعالیت عموم مردم در حوزه رمزارزها تعبیر شده است. از این رو وارد نشدن دولت به این حوزه بیمعنا خواهد بود؛ زیرا در ابتدا فعالیتی در راستای ممنوعیت آن انجام شده و حداقل ابطال این بخشنامه نیازمند ورود دولت به این حوزه است. دوم آنکه ادامه...