توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
تردیدی در اهمیت سیاسی، اقتصادی و هویتی دروازههای ورود اینترنت به کشور نیست. رودهایی که مزرعه رو به گسترش کسب و کارها و کاربران ایرانی را سیراب میکنند. این سوال که میراب آینده این شریانهای حیاتی چه کسی خواهد بود بیش از آنکه تابعی از موجهای سیاسی گذرا در کشور باشد، توسط توفانهای رده کلان حاکمیت کشور تعیین خواهد شد. همین رسانه چند نقش کلیدی در تعیین اقلیم سیاسی و اقتصادی امروز ایران بازی کرده و هر کس آن را کنترل کند آب و هوای سیاسی کشور پس از ۱۴۰۰ را در چند جهت شکل خواهد داد. پس این بازی در سطح کارشناسی و حتی کابینه نیست.
اینترنت، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی دو انتخابات را برای جناح مستقر در دولت بردهاند و حالا که دولت در نیمه پایانی دور دوم به سمت امنیتیتر شدن ترکیب دولتمردانش پیش میرود، دیگر تقابل دولت و فرادولت، از جنس برخورد رجال دولتی و افسران نیست، از جنس یک گفتوگوی امنیتی ردهبالا میان چند لایه نزدیک به هم از ساخت امنیتی و نظام کشور است.
اصولگرایان جدید، مجلسی که به سرعت به انتخاباتش نزدیک میشویم، ستاد مشترک ارتش، سازمان پدافند غیرعامل و پلیس فتا زنجیرهای درهمتنیده از بافت کارشناسی جدید هستند که در برابر چشمان وزارت ارتباطات و وزیر نوگرایش به هم متصل میشوند. در این میان شورای عالی فضای مجازی هم به تأسی از خاستگاهش در سکوت، منتظر آن است که بهنگام از جناح موفقتر حمایت کند.
لیکن چه انگیزهای تمام این حلقههای ناهمگون را به یکدیگر متصل میکند؟ اصولگرایان جدید همچون جبهه پایداری آشکارا از کارکرد انتخاباتی اینترنت ناراضیاند و آن را به دغدغههای ملیشان گره میزنند. مجلس و حتی مرکز پژوهشهایش هم در مورد این ایده موضع واحدی ندارند اما این ترکیب سیاسی به سرعت بعد از انتخاباتی در پیش روی مجلس تغییر خواهد کرد. هر ایدهای باقی بماند در آن زمان در صف تصویبهای سریع قرار میگیرد. سازمان پدافند غیرعامل در پی حق امنیتیاش بر بیرون مرزهای اینترنتی کشور است و میخواهد جایگاهی را به دست بیاورد که به سبب توان فنی تا امروز از وی دریغ شده. پلیس فتا نیز در جهان ارتباطات امروز استدلالش را بر این پایه بنا کرده که لاجرم برای دفاع از شهروندان باید بر جریان کلی بینالمللی نظارت داشت. البته این دسترسی دست این لایه از ضابطان قضایی را در اعمال سریعتر و گستردهتر تصمیمات قاضیان بازتر خواهد کرد.
اما در آن سوی مرزهای فناوری، وزارت ارتباطات شاید تنها نهادی باشد که بداند دلیل حقیقی تشکیل این زنجیره چیست. در حقیقت این وزارتخانه بهای یک دهه پافشاری بر انحصار ورود اینترنت بر کشور را امروز سرانجام میپردازد. این انحصار در سالهای اخیر لحنی اکراهآمیز به خود گرفت ولی هرگز شکسته نشد. در همین بازه اپراتورهای همراه تبدیل به اپراتورهای اینترنت شدند و لشکر عظیم فروشندگان اینترنت جای خود را به چند بازیگر بزرگ ولی گرسنه داد. حاصل این عطش سیرابنشدنی به پهنای باند ارزان و باکیفیت در کنار انحصار در دروازههای رود سرانجام کار را به عرصه کلان سیاسی کشاند. حالا وزارت ارتباطات باید در یک مسابقه تاریخی بکوشد تا پیش از تغییر بافت سیاسی خود به دست خویش انحصارش را بشکند و انگیزههای اقتصادی مخالفانش را از میان ببرد ولی؛ سختترین نبرد دنیا، جنگیدن علیه خود است.