برای اولین بار یک بانک آمریکایی خدمات معامله رمزارزی ارائه میدهد
بانک دیجیتالی SoFi طبق گزارشی از رویترز در حال عرضه قابلیتی برای خرید، فروش و…
۲۱ آبان ۱۴۰۴
۲۱ آبان ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه

بازاری تازه در حال شکلگیری است؛ بازاری میان رمزارز و اعتبار. امروزه صرافیها دیگر فقط محل معامله نیستند و پلتفرمهای فینتک نیز فقط اعتباردهنده سنتی نیستند. حالا مدل جدیدی از همکاری میان آنها در حال گسترش است که کاربر دارایی رمزارزی خود را وثیقه میگذارد و از همان محل اعتبار دریافت میکند. آن هم بدون ضامن، بدون فروش دارایی، و در اغلب موارد با بازپرداخت کوتاهمدت. اکنون بازیگران حوزه اعتبار این وثیقهپذیری دیجیتال را فرصت تازهای برای کاهش ریسک نکول و جذب کاربر با سواد مالی بالاتر میدانند. اما ورود به بازاری که بر پایهی دارایی پرنوسانی مثل رمزارز بنا شده، تنها جذابیت فنی ندارد. ریسک قانونی، نوسان قیمت و محدودیتهای مقرراتی نیز سایهی خود را بر این نوآوری انداخته است.
به گزارش پیوست، تا چند سال پیش، مدلهای اعتباری در ایران عمدتاً بر پایه درآمد ثابت، ضامن یا سابقه بانکی شکل میگرفتند. اما رشد داراییهای غیرفعال مثل طلا و رمزارز در دست کاربران، فینتکها را به کشف فرصت تازهای سوق داد، چطور میتوان داراییهایی را که صرفاً برای حفظ ارزش نگهداری میشوند، به منبع تأمین مالی فوری تبدیل کرد؟
فرشاد صفری، مدیر توسعه کسبوکار ازکیوام، این تغییر زاویه را چنین توضیح میدهد: «در این اکوسیستم چندوجهی، کاربر دارایی منجمدی دارد که نمیخواهد آن را بفروشد، اما نیاز مالی دارد. ما این دارایی را فعال میکنیم تا بتواند سریع تأمین مالی شود، بدون اینکه مالکیتش را از دست بدهد.» بهگفتهی او، این مدل درواقع سه بازیگر را بههم متصل میکند: پلتفرم لندینگ، کیفپول حضانتی صرافی، و کاربر داراییدار. در نتیجه هم جریان درآمدی جدیدی برای پلتفرمهای مالی ایجاد میشود، هم کاربر به منبع نقدینگی دسترسی پیدا میکند.
در تارا نیز همین منطق از زاویهی دیگری دیده میشود. افشین افسری، مدیر توسعه کسبوکار این پلتفرم، میگوید: کاربران ما اغلب در شرایط تورمی برای حفظ ارزش پولشان طلا یا رمزارز دارند. سرویس اعتبار با ضمانت دارایی به آنها اجازه میدهد بدون فروش این دارایی، کالا یا خدمات مورد نیازشان را خریداری کنند.» او تأکید میکند که این سرویس، هم برای کاربران و هم برای صرافیها ارزشافزوده ایجاد کرده است: کاربران به داراییشان دست نمیزنند و پلتفرمها بهواسطهی افزایش حجم و مدت نگهداری دارایی، وفاداری بیشتری از کاربران میگیرند.
در دیجیپی اما نگاه کمی متفاوت است؛ این شرکت بهدنبال پاسخی برای قدیمیترین دغدغه نظام اعتباردهی است؛ ریسک نکول. عاطفه زمانی، مدیر ارشد کسبوکار دیجیپی، میگوید: ما چه در پروژههای اعتباری سنتی و چه در طرحهای جدید، همواره در خصوص خوشحسابی و پرداخت به موقع اقساط کاربران برنامهریزی و مطالعات گستردهای انجام دادهایم. پروژه توثیق برای ما به این دلیل جذاب شد که با وثیقهگذاری دارایی دیجیتال کاربر، خوشحسابی و پرداخت به موقع اقساط توسط کاربران تضمین میشود.
وجه مشترک میان این سه روایت، درک یک شکاف ساختاری در بازار مالی ایران است: کاربران دارایی دارند، اما دسترسی به اعتبار ندارند؛ پلتفرمهای رمزارزی نقدینگی دارند، اما جریان اعتباری ندارند و فینتکها تجربه اعتباردهی دارند، اما وثیقه مطمئن در اختیارشان نیست.
مدل اعتبار با ضمانت دارایی دیجیتال، دقیقاً در نقطه تلاقی این سه نیاز شکل گرفته است. بازاری که اگرچه هنوز به صورت محدود فعالیت میکند، اما از نگاه بازیگرانش «پایه نسل بعدی اعتبار در اقتصاد دیجیتال ایران» به شمار میرود.
در نگاه اول، مدل جدید تفاوت چندانی با «خرید قسطی» ندارد؛ همان BNPL آشناست که در آن کاربر کالا را میگیرد و بعد هزینه آن را میپردازد. اما درون این سازوکار، جزئیاتی هست که همه چیز را دگرگون کرده است.
عاطفه زمانی از دیجیپی این تفاوت را از زاویهی ریسک توضیح میدهد: کاربر بدون ضمانت و بدون نیاز به اعتبارسنجی پیچیده، میتواند به مبلغ دلخواهش اعتبار بگیرد. سقف این اعتبار برای کاربرانی که داراییشان را وثیقه میگذارند حتی تا ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تومان هم میرسد، در حالیکه کاربران عادی در حالت BNPL حداکثر تا حدود ۳۰ میلیون تومان اعتبار میگیرند.
اما در تارا، نگاه از جنس «مهندسی مالی» است نه فقط مدیریت ریسک. افشین افسری میگوید: در نسخه جدید سرویس، سقف اعتبار تا ۱۵۰ میلیون تومان بالا رفته، بازپرداخت سهقسطه است و همه چیز آنلاین انجام میشود؛ از استعلام دارایی تا فعالسازی اعتبار و برداشت خودکار در صورت تأخیر. کاربر سه روز فرصت تنفس دارد و در روز چهارم، برداشت از دارایی وثیقهشده انجام میشود. او تأکید میکند که این مدل نه فقط بازپرداخت را مطمئنتر کرده، بلکه رفتار کاربر را هم تغییر دادهاست. او گفت: کسی که رمزارزش را وثیقه میگذارد، معمولاً میخواهد هم سود دارایی را حفظ کند و هم از آن خرج کند. این ترکیب، باعث میشود کاربر منطقیتر و دقیقتر عمل کند.
فرشاد صفری از ازکیوام اما به گونهای دیگر به این موضوع نگاه میکند. ازکیوام میان پلتفرمهای رمزارزی و شرکتهای لندتک نقش واسطهای با دید سیستمی دارد. او معتقد است «تفاوت اصلی در سطح بازی است» به جای اینکه اعتبار از نهاد مالی بیاید، از دل همان داراییهای دیجیتال خلق میشود. صفری میگوید: کاربر رمزارزی داراییاش را در صرافی نگه میدارد، ما همان دارایی را میبینیم و بر اساس آن اعتبار میدهیم. این یعنی دارایی خودش به منبع تأمین مالی تبدیل میشود.» به تعبیر او، در BNPL سنتی «اعتماد» محور است؛ در مدل رمزارزی، «اطمینان». چون دارایی در کیفپول حضانتی است و امکان استعلام آن در لحظه وجود دارد.
سه بازیگر در واقع سه ضلع یک مثلثاند: دیجیپی که از دل شبکه پرداخت آمده و روی کاهش نکول تمرکز دارد، تارا که زیرساخت اعتباری با سقف بالا و تجربه خرید کاربر را هدف گرفته و ازکیوام که به دنبال یکپارچگی و جریان نقدینگی بین این دو دنیاست.
در این مثلث، تفاوت فقط در محصول نیست؛ در فلسفه نگاه به پول است. در مدل سنتی BNPL، پول از سمت اعتباردهنده به سمت بازار کالا میرفت. در مدل جدید، پول از دل دارایی دیجیتال خود کاربر بیرون میآید.
اما این نوآوری، به همان اندازه که امکان خلق اعتبار را آسان کرده، مرز میان مالکیت و بدهی را هم باریکتر کرده است. کاربر هنوز صاحب رمزارز خود است، اما هر نوسان قیمتی میتواند روی اعتبارش تأثیر بگذارد.
به گفته افسری، برای اعتبار ۱۰۰ میلیونی، کاربر باید حداقل ۱۲۰ تا ۱۳۰ میلیون تومان دارایی داشته باشد تا نوسان بازار پوشش داده شود. این نسبت وثیقه به اعتبار، بهظاهر محافظهکارانه است اما واقعیتش این است که پشت هر قرارداد دیجیتالی، اعتماد انسانی هم لازم است. همان اعتمادی که صفری آن را «کاهش عدمتقارن اطلاعاتی» مینامد.
به این ترتیب، اعتبار روی رمزارز صرفاً یک ابزار مالی نیست؛ آزمایشی است برای سنجش بلوغ بازار فینتک ایران: آیا بازیگران این بازار میتوانند بین ریسک، نوآوری و اعتماد تعادل برقرار کنند؟
اگر از بیرون نگاه کنیم، اعتبار با وثیقه رمزارزی انگار مدلی بدون ریسک است؛ وثیقه در لحظه قابل برداشت است، بدهی مشخص و فرآیند بازپرداخت خودکار. اما در گفتوگو با بازیگران این حوزه، روشن میشود که «ریسک» فقط در یکسوی رابطه نیست؛ در تمام حلقهها جریان دارد.
عاطفه زمانی از دیجیپی، ریسک را از ناحیهی قانونگذار میبیند، نه کاربر. او میگوید: در حال حاضر صندوقهای سرمایهگذاری زیر نظر بورس، مجوز رسمی برای نگهداری یا نقد کردن وثیقه از اشخاص ندارند. حتی اگر کاربر اجازه نامه دهد، قانونگذار هنوز اجازه نداده مدیر صندوق دارایی افراد را به وثیقه بگیرد تا در زمان لزوم همه یا بخشی از دارایی فرد را به جبران اقساط پرداخت نشده اش نقد کند. بنابراین پروژههای توثیق در این حوزه انجام نخواهد شد تا زمانی که این خلأ قانونی برطرف شود.
در سوی دیگر، افشین افسری در تارا نگران «پایداری فنی و مالی پلتفرمهای دارایی» است. او میگوید: ریسک همیشه وجود دارد، بهویژه در شرایط بحرانی بازار. اما با تعهداتی که از پلتفرمها گرفتهایم، توانستهایم ریسک را کنترل کنیم. حتی در دوران جنگ یا نوسانات شدید بازار رمزارز، فرآیند برداشت خودکار و تسویه بدون مشکل انجام شد. در واقع میتوان گفت تارا روی زیرساخت فنی و یکپارچگی دادهها متمرکز شده است.
ازکیوام اما زاویه متفاوتی دارد. فرشاد صفری یادآور میشود که ریسک اصلی نه در نکول، بلکه در «اعتماد بین لایهها»ست: ما باید به کیفپول حضانتی اعتماد کنیم؛ چون اگر امنیت یا شفافیت اطلاعاتی نداشته باشد، کل زنجیره بیاعتماد میشود. او میگوید این مدل بدون شفافیت لحظهای از موجودی و ارزش دارایی قابل دوام نیست، چون کوچکترین خطا میتواند هم پلتفرم لندینگ را متضرر کند، هم کاربر را.
اگر فینتکها بازیگران تازه نظام مالی ایراناند، کاربران رمزارزی نسل تازه وامگیرندگانند؛ وامگیرندگانی که بهجای فیش حقوقی، «دارایی دیجیتال» وثیقه میگذارند و بهجای ضامن انسانی، به یک قرارداد هوشمند تکیه دارند.
افشین افسری در تارا میگوید: کاربرانی که وارد این سرویس میشوند، معمولاً با مفهوم دارایی و ریسک آشنا هستند. آنها حسابگرترند، بازپرداخت منظمتری دارند و حتی رفتارشان بعد از گرفتن اعتبار هم تغییر میکند؛ مثلاً تمایل بیشتری به استفاده از سایر سرویسهای مالی ما پیدا میکنند. او این گروه را کاربران «با سواد مالی بالا» مینامد و باور دارد که این مدل توانسته ترکیب کاربران تارا را حرفهایتر کند.
در دیجیپی نیز همین برداشت وجود دارد، اما با تأکید بر نوع خریدها. عاطفه زمانی میگوید: کاربران پروژه توثیق بیشتر به خرید کالاهای بادوام یا سرمایهای تمایل دارند و نسبت به دارایی خود رفتار حسابشدهتری نشان میدهند. چون دارایی طلایی یا رمزارزی خود را وثیقه کردهاند، نمیخواهند آن دارایی نقد شود؛ بنابراین اقساطشان را منظمتر پرداخت میکنند. در نگاه او، رفتار این کاربران شبیه سرمایهگذارانی است که در عین مصرف، مراقب پرتفوی خود نیز هستند.
اما فرشاد صفری در ازکیوام، از زاویهی دیگر به این کاربران نگاه میکند؛ او آنها را مقایسهگر و آگاه به انتخاب میداند: کاربر رمزارزی میتواند بین پلتفرمها مقایسه کند، نرخ بهتر یا شفافیت بیشتر را انتخاب کند. این کاربران بهطور طبیعی به دنبال مزیت رقابتیاند و رفتارشان بازار را به سمت شفافیت و رقابت میبرد. صفری در واقع از پدیدهای حرف میزند که پیشتر در بازار سرمایه تجربه شده بود: هر چه سواد مالی بالاتر، نرخ نکول پایینتر، اما همزمان توقع از شفافیت و سرعت بالاتر میرود.
اما این تصویر کاربر ایدهآل، روی دیگری هم دارد. وقتی اعتبار بر پایه دارایی تعریف شود، آنکه دارایی ندارد، عملاً از چرخه خارج میشود.
زمانی در دیجیپی با دقت به این پرسش پاسخ میدهد: بیش از ۹۹ درصد مشتریان ما همچنان از مدلهای بدون وثیقه دارایی استفاده میکنند و از ما اعتبار میگیرند که در صورت خوشحسابی، اعتبارشان بهصورت پلکانی افزایش مییابد. صرفاً مدل توثیق به ما امکان میدهد برای افراد صاحب دارایی توثیق شده، بدون پلکان و اعتبارسنجی، سقف بالاتری از اعتبار را اختصاص دهیم.
صفری نیز هشدار میدهد که اگر بانکها وارد نشوند، ممکن است بازار اعتبار فقط برای «داراها» باقی بماند. نباید بازار فقط برای کسانی باشد که دارایی دارند. بانکها باید پشت این مدل قرار بگیرند تا توزیع منابع عادلانهتر شود.
در مسیر گفتوگوها، واژهای بارها تکرار شد: قابلیت اسکیلآپ. هر سه شرکت از آن سخن گفتند، اما هر کدام به زبانی متفاوت؛ یکی از ظرفیت فنی، دیگری از موانع قانونی و سومی از عطش بازاری که هنوز اشباع نشده است.
در تارا، اسکیلآپ یک پروژه فنی است؛ افشین افسری با اطمینان از زیرساختی میگوید که آماده اتصال به هر پلتفرم دارایی است. به گفته او، زیرساخت ما ماژولار است؛ فرقی ندارد پلتفرم طرف مقابل رمزارز نگه دارد یا طلا یا صندوق سرمایهگذاری. در کمتر از دو ماه توانستیم چهار پلتفرم فعال بازار را متصل کنیم و در حال مذاکره با چند پلتفرم دیگر هم هستیم. او اضافه میکند که نسخهی جدید سرویس با سقف ۱۵۰ میلیون تومان باعث رشد چهاربرابری استقبال کاربران شده و محدودیت فعلی فقط در ظرفیت تخصیص اعتبار است، نه در فناوری.
اما در دیجیپی، اسکیلآپ مفهومی حقوقیتر دارد. عاطفه زمانی میگوید: تأمین مالی هنوز مانع جدی برای رشد این مدل نیست. مشکل اصلی همان خلأ قانونی در صندوقهاست. اگر قانونگذار مجوز رسمی برای وثیقهپذیری و نقدشوندگی دارایی صادر کند، پروژه بهسرعت قابل گسترش خواهد بود. او خبر میدهد که دیجیپی در برنامه های آتی خود میخواهد وامهای بلندمدت را نیز در قالب این مدل عرضه کند
در ازکیوام، فرشاد صفری از مقیاس نه بهعنوان چالش، بلکه بهعنوان «فرصت ملی» حرف میزند. او برآورد میکند که حدود ۱۰ میلیون نفر در کشور دارایی رمزارزی یا طلایی دارند و همین، بازار بالقوهی عظیمی برای اعتبار خرد ایجاد میکند. به گفته او، بازار هنوز اشباع نشده و ظرفیت بالایی دارد. اما باید مراقب ملاحظات عدالت و شمول مالی باشیم. صفری معتقد است که اگر بانکها وارد شوند، این مدل میتواند به نظام اعتباری مکمل بدل شود، نه رقیب.
اما در تحلیل میان این سه نگاه، یک الگوی مشترک پدیدار میشود: زیرساخت فنی آماده است، اما زیرساخت حقوقی نه. پلتفرمها توان پردازش لحظهای، اتصال API و لیکویید خودکار را دارند، اما هنوز نمیدانند در لحظهی بحران، دادگاه یا نهاد ناظر طرف چه کسی را میگیرد.
در این مسیر، رقابت میان فینتکها بهتنهایی تعیینکننده نیست. در واقع، بازی اصلی در سطح رگولاتوری در جریان است: آیا بانک مرکزی و سازمان بورس، وثیقهی دیجیتال را به رسمیت خواهند شناخت؟ آیا پلتفرمهای رمزارزی، اجازهی رسمی برای نقشآفرینی در اعتباردهی خواهند گرفت؟ و آیا میتوان انتظار داشت که وام مبتنی بر رمزارز، روزی در کارنامهی اعتباری رسمی افراد هم ثبت شود؟
تا زمانی که پاسخ این پرسشها روشن نشود، فینتکها روی مرز نازکی حرکت میکنند؛ مرزی میان نوآوری و خلأ قانون. اما همانطور که صفری گفت، این بازار هنوز اشباع نشده است، و همانطور که زمانی و افسری تأکید کردند، کاربرانی که به این مدل اعتماد کردهاند، باهوشتر و وفادارتر از همیشهاند.
شاید همین کاربران، بزرگترین سرمایه فینتکها در عبور از این مرحله باشند. نسلی که با رمزارز وارد اقتصاد شده و حالا میخواهد با اعتبار، در آن بماند.