صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
وقتی صحبت از مجوز میشود و مشکلات کسبوکارها به میان میآید اولین چیزی که به ذهن همه خطور میکند استارتآپها هستند. فعالیت شرکتهای نوپا طی سالهای اخیر این تصور را ایجاد کرده که فعالیت فقط برای این افراد سخت است و برای گرفتن یک مجوز باید هفت جفت کفش آهنی به پا کنند. اما اینگونه نیست بلکه هر کسبوکاری برای آغاز فعالیتش با چنین مشکلاتی مواجه است. شاید آنها به دلیل پیشینهای که از فعالیتهایشان ثبت شده روال کاریشان به نوعی روی غلتک افتاده باشد، اما آنها نیز با دستهای از استعلامها و اسناد مختلف و ادارات گوناگون سر و کله میزنند با این حال هیچوقت مشکلات خود را به صورت جدی با دیگران مطرح نکردهاند که اگر این کار را کرده بودند، شاید خیلی پیش از این این مشکلات برطرف و روالها سادهتر شده بود. در مقابل استارتآپها و کسبوکارهای جدید به دلیل تسلطشان بر ابزارهای نوین و استفاده بسیار خوب از شبکههای اجتماعی به سادگی مشکلاتشان با دیگران را به اشتراک میگذارند و در مورد معضلات و بنبستهایی که با آن برخورد کردهاند به گفتوگو مینشینند، از همکاران خود کمک میگیرند و اعتراض خود در مورد پیچیدگی فعالیتها را از طریق همین شبکهها به گوش مسئولان میرسانند و در مورد رفع این مشکلات همبستگی ایجاد میکنند. این نتیجه درست استفاده از شبکههای اجتماعی است، از همین روست که این روزها وقتی میگوییم باید فرایند مجوزدهی تسهیل شود همه نگاهها به سمت استارتآپها برمیگردد. این مفهوم در ذهن تداعی میشود که مشکل تمامی کسبوکارها رفع شده و فقط استارتآپها باقی ماندهاند که البته اینگونه نیست. معضل مجوز و استعلامهای پیدرپی از دستگاههای مختلف مشکل تمامی کسبوکارهاست که حل یا رفع آن میتواند تحول زیادی در میزان رضایت صاحبان کسبوکار و تشویق مردم در کارآفرینی پدید آورد همچنین نقش بسزایی نیز در توسعه دولت الکترونیکی خواهد داشت، چرا که تمامی دستگاهها به این نتیجه میرسند که حداقل برای یک خط کاری ارتباطاتشان را با یکدیگر الکترونیکی کنند و مسیری را که سالهاست طی نکردهاند طی کنند. البته باید قبول کرد این بازیای است که شرکتهای نوپا آغاز کردند.