«میانگین اجرای برنامه توسعه طی ۶ دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است.» این نتیجه…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
بازار تلفن همراه ایران از تعادل خارج شده. این نخستین بار نیست که بازار چنین حالتی را به خود میبیند. در کشوری که هر چند سال یک بار ناگهان فنر ارز در میرود، طرحهای مختلف برای مقابله با قاچاق و تولید داخل و… اجرا میشود، این وضعیت اصلاً عجیب نیست. اما این بار یک تفاوت با دفعات قبل دارد؛ تاکنون سابقه نداشته بزرگترین واردکنندگان تلفن همراه دستگیر و روانه زندان شوند.
شرایطی که از ابتدای تابستان در بازار تلفن همراه ایجاد شده در نهایت رکود شدیدی را بر بازار حاکم کرده است. واردکنندگان اصلی تلفن همراه یا در زندان هستند یا منتظرند شرایط آرام شود و سپس مشغول به کار شوند. در حقیقت آنها مجبور شدهاند میان آزادی و کسبوکار یکی را انتخاب کنند؛ چون در وضعیتی که از ابتدای سال بر اقتصاد حاکم شده نمیتوان امیدوار بود دولت چند ماه یا حتی چند هفته بعد دستورالعمل جدید صادر نکند و همه چیز به هم نریزد. در چنین وضعیتی مدیران دولتی و رسانههایی که شبانهروز به انعکاس سخنان آنان مشغولاند فضا را به گونهای ترسیم میکنند که انگار همه واردکنندگان، دزد، رانتخوار و گرانفروش هستند. مردم گمان میکنند همه اجناس مورد نیازشان در انبارهای واردکنندگان احتکار شده و آنها به دنبال گرانفروشی هستند.
اما دولت نمیگوید از واردکنندگانی که به صورت کاملاً قانونی دلار ۴۲۰۰ تومانی دریافت کردهاند و بدون هیچگونه تخلفی جنس خود را وارد کردهاند مابهالتفاوت میخواهد. به ازای هر دلار، ۲۸۰۰ تومان. دولت نمیگوید ارزی که واردکننده استفاده میکند ۴۲۰۰ تومان نیست و پس از چند بار دست به دست شدن در صرافیهای مختلف دنیا (برای دور زدن تحریمها) عملاً ۴۶۰۰ تومان میشود. دولت نمیگوید رانتی را که شرکتهای واردکننده موبایل از آن استفاده کردهاند چه کسی پخش کرد؟ چه کسی دلار را دو نرخی و سه نرخی کرد؟ دولت نمیگوید وقتی 2/9 میلیارد یورو ارز دولتی بین واردکنندگان توزیع کرده (بر اساس سخنان وزیر ارتباطات در برنامه حالا خورشید) چطور یک شرکت موبایلی با کمتر از ۲۵۰ میلیون تومان گرانفروشی توانسته است کل نظام اقتصادی کشور را مختل کند؟
متاسفانه جامعه ایران به سمتی رفته است که عبارتهایی مانند پشت پردهها، دستهای پنهان، افشاگری و… خریداران بسیاری دارد و هر کس بیشتر از این عبارتها استفاده کند بیشتر نگاهها را به سمت خود جلب میکند. لنز دوربینها روی کسی زوم میشود که بگوید میخواهد دزدها را لو بدهد، دستهای آلوده را معرفی کند و خلاصه آنچه را پشت پرده میگذرد بر آفتاب افکند و البته در این میان کسانی که بیش از همه ضرر میکنند مردم هستند. همانطور که اقتصاد، سیاست، فرهنگ و غیره از قواعد خاص خود پیروی میکنند، افشای فساد نیز چارچوبهای خود را دارد. رسانههای آزاد، نهادهای مدنی و وکلای مستقل کسانی هستند که باید به تاریکخانهها نور بتابانند و مفسدان را در بخشهای دولتی و خصوصی معرفی و در ادامه، روند رسیدگی به پرونده آنها را از نزدیک دنبال و گزارش کنند. تجربه نشان داده است هر راهی به جز این طی شود در بلندمدت نتایج مثبتی به دنبال ندارد.