قصه سیزیف را احتمالاً شنیده باشید؛ او بسیار باهوش است، پادشاه است و حتی الهه مرگ را هم فریب میدهد اما در نهایت خدایان او را با دردی بیانتها مجازات میکنند: هر روز باید سنگی عظیم را حرکت دهد و تا غروب آن را به نوک کوه برساند اما سرانجام سنگ قل میخورد و دوباره پایین میرود. این روند جایی به عذاب تبدیل میشود که بازگشت سنگ حتمی است. از قضا چون تقدیری از پیش نوشتهشده از سمت زئوس است امریست محتوم و از آن گریزی نیست. یعنی نمیشود یک روز پس از صدها بار تلاش و دریافت تجربه، سیزیف راهی پیدا کند تا سنگ نوک قله بماند یا بر حسب اتفاق این سنگ روی نوک کوه بایستد. تنها راه برای کنار آمدن با این عذاب پذیرش آن است و سیزیف با همین پذیرش است که با سرنوشت خود کنار میآید! بازار رمزارزها در ایران و صرافیهای داخلی امروز بیش از هر زمانی سرنوشت خود را پذیرفته است. محدودیتهای فراوان و روند سخت اعتماد قانونگذاران به سکوهای تبادل رمزارزی در تمام این سالها با فراز و نشیبهایی همراه بوده اما جامعه رمزارزی هرگز عقبنشینی نکرده و همواره سعی کرده است با ایجاد آگاهی در جامعه و راضی کردن قانونگذار، کاربر ایرانی را که مدام با تحریمها محدود شده به بازار جهانی مرتبط کند. سکوهای تبادل رمزارز هر سال از نظر تعداد کاربران و حجم و تعداد معاملات رشد کردهاند و به همین ترتیب محصولات و خدمات خود را توسعه دادهاند اما سرنوست محتوم به گونهای پیش میرود که عقبگرد فرایندی تکراری در این زیستبوم شده است. سال ۱۴۰۳؛ رشد در سطح جهانی و بحران در پلتفرمهای داخلی سال ۱۴۰۳ را میتوان یکی از مهمترین و در عین حال پرچالشترین سالها برای صنعت رمزارز در ایران به شمار آورد. در حالی که رشد شبکههای بلاکچینی و پروژهای نوآورانه سرعت میگرفت و...