آیا رمزارز پدیدهای صرفاً اقتصادی است و انگیزه افراد برای در اختیار داشتن آن انباشتِ ثروت است؟ رمزارز چه فعالیتهایی را برای مردم ممکن میکند که پیش از آن ممکن نبود؟ آیا رمزارز، امکانِ ساختنِ شکل جدیدی از گروههای اجتماعی را دارد؟ گروههایی که ذیلِ تعریف گروههای اجتماعی قرار بگیرند و درون اجتماعِ خود یا با جامعه بزرگتر تبادلاتِ اجتماعی داشته باشند؟ چطور و از چه مسیرهایی افرادی که پشت کامپیوترها یا با استفاده از گوشیهای تلفن همراه خود یک دارایی را جابهجا میکنند ممکن است تبدیل به گروه اجتماعی شوند؟ این پرسشها و پرسشهای دیگر همه موضوعات جامعهشناختی هستند و پاسخهای جامعهشناسانه دارند. آمارها نشان میدهد جمعیتی که ارز دیجیتال را به سبد داراییهای خود اضافه میکنند روزبهروز در حال رشد است، در غیاب سیاستگذاریهایِ معطوف به همگرایی نظام پولی و بانکی مستقر، اجتماعاتی که حول این داراییِ جدید شکل میگیرند بسترسازِ پدیدهای جدید در جامعه است که نهتنها اقتصادی که در ابعاد بسیار مهمی اجتماعی است؛ یک دارایی ناملموس که با داراییهای متداول انسان تا امروز متفاوت است و نمیدانیم چه پیامدهایی دارد. علاقه به رمزارزها در گروههای اجتماعی رمزارز در ابتدا پدیدهای فناورانه و در ادامه اقتصادی بود که مانند هر نوآوری دیگری در ابتدا از سوی نظامهای مالی و اقتصادیِ مستقر جدی گرفته نشد. اولین استفادهکنندگان از رمزارز بیش و پیش از فعالیت اقتصادی پیشقراولانِ فناوری بودند. برای آنها این استفاده مانند هر فناوری دیگری راهی به سوی لبههای تحول بود و احتمالاً قصدی برای اختلال در امور مالی و بانکی یا تلاشی برای سرمایهگذاری نداشتند. اما در مدت کوتاهی، رمزارز راه خود را به سوی بازارِ سیاه باز کرد، بین گیمرها محبوب شد و از این مسیر کمکم میان گروههای اجتماعی بیشتری پذیرفته و استفاده شد و از همینجاست که پرسش جامعهشناسانه شکل میگیرد؛ در میان گروههای اجتماعی، رمزارز کدام گروهها را جذب میکند و...