۱۹ اسفند ۱۴۰۳
زیستبوم استارتآپی، از میتوان تا باید
این روزها اکوسیستم نوآفرینی برای بقا نیازمند الگوبرداری از طبیعت است. در اکوسیستم جنگلهای طبیعی پدیدهای شگفتانگیز از طریق شبکههای زیرزمینی قارچها اتفاق میافتد که به شبکه میکوریزی معروف است. در این پدیده نوعی همزیستی از طریق ارتباط بین ریشههای درختان و قارچها شکل میگیرد و یکی از نتایج خارقالعاده آن این است که درختان تنومندتر که دسترسی به نور بیشتری دارند و قند و مواد معدنی بیشتری تولید میکنند، از طریق اتصال ریشهها و قارچهایی که به ریشه آنها چسبیده است، این مواد را به درختان جوانتر که از نور کمتری برخوردارند میرسانند. این شبکه بسیار هوشمندانه و مفید است و تفکر بیشتر در آن میتواند برای ما فعالان اکوسیستم نوآفرینی الهامبخش باشد. اولاً ما در یک زیستبوم درهمتنیده و پیچیده فعال هستیم و برای رشد و حتی بقا لازم است درختان تنومند (استارتآپها، صنایع و نهادهای سرمایهگذاری بالغ و مادر) برای رشد درختان جوانتر (تیمهای جوان، شتابدهندهها، استارتآپ استودیوها، هستههای فعال در مراکز علمی) تلاش کنند. ما باید به این باور برسیم که رقابتی بین این بخشها وجود ندارد و توسعه این اکوسیستم در گرو توزیع عادلانه منابع و رشد همگون است. وضعیت سرمایهگذاری و تشکیل تیمهای نوپا (در مرحله بذری و پیشبذری) بحرانی است و لازم است جریان نقدینگی و البته تجربی مناسبی به این بخش تزریق شود. ثانیاً در دهه دوم فعالیت جدی این اکوسیستم پوستاندازیهایی در حال رخ دادن است که راهبری صحیح آن باید در کانون توجه باشد؛ خروج همبنیانگذاران باتجربه از استارتآپهای خود، خروج سرمایهها از نسل اول استارتآپها در ایران، مهاجرت نخبگان و غیره از دیگر مواردی است که نگاه ویژه میطلبد. در این وضعیت هم میتوان به تکمیل یک چرخه کامل استارتآپ (از شکلگیری تا عرضه اولیه) بالید و هم اینکه با قیاسهایی دلسردکننده یا راهبریهای غلط سرمایههای کسبشده بنیانگذاران را به سمت طلا و ملک و دلار هدایت کرد. و...