بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند تنظیمگر حوزه رمزارز باشد
در پنل چارچوب تنظیمگری رمزپولها و داراییهای دیجیتال، حاضران ریسکها مهم این حوزه را شامل…
۶ آذر ۱۴۰۳
۷ آبان ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
چاپ بیرویه اسکناس در کنار الزام دولتمردان آمریکا برای کاهش نرخ بهره از جمله دلایل اصلی از نظر کارشناسان حوزه رمزارز و بلاکچین برای افزایش نرخ کریپتو است اما در مقابل تنشهای نظامی و افزایش ریسک بازار کریپتو موجب خروج کاربران از این بازار و در نهایت کاهش قیمت رمزارزها میشود.
به گزارش پیوست، فعالان حوزه بازارهای مالی و کریپتو در نشست تخصصی یوبیتکس به بررسی تاثیرگذاری رمزداراییها و تحولات اقتصادی، سیاسی و نظامی پرداختند. عیسی کشاورز رئیس هیت مدیره یوبیتکس گفت: بسیاری از کشورها مانند ایران پاسخی درست و گامی روشن برای حل و برون رفت از فضای ایجاد شده از طریق کریپتو ندارند. اگر از فناوریهای نوین مالی برای حل مشکلاتی مانند جذب سرمایه در بورس یا خارجی استفاده نشود، فاصله ما با کشورهای دیگر در این زمینه بیشتر میشود چرا که بسیاری از آنها از کریپتو برای تامین مالی پروژههایشان بهره میبرند.
عباس آشتیانی رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین سازمان نصر با اشاره به تعریف اشتباه و لفظ غلطی به اسم رمزارز گفت: قرار دادن واژه «ارز» موجب شده در سالهای گذشته ارکان مختلف حاکمیت بانک مرکزی را مخاطب تنظیمگری قرار دهند. گزارش مختلفی مانند مجمع جهانی اقتصاد یا گزارش پژوهشکده پولی بانکی بانک مرکزی گفته شده کشورها حتما نیازمند بخشی تقنینی برای این موضوع هستند و از طرفی باتوجه به میان رشتهای بودن رمزداراییها، تنظیمگری آنها الزاما به بانک مرکزی مربوط نمیشود. هرچند بانک مرکزی ایران هم تاکنون مجوزی صادر نکرده است.
شهریار شفیعی رئیس هیت مدیره برندتک هم در این نشست اعلام کرد: رمزداراییها با مشکل مفهومسازی در ایران همراه است و اولین اشتباه این است که رمزداراییها با رمزارزها یکی و پول شناخته شود و تلکیف آن را برعهده بانک مرکزی گذاشته شود، در این صورت به دلیل مفهومسازی نادرست یا کاستی در مفهومسازی در مدل عملیاتی یا خدمات و محصولاتی که ارائه میدهند نیز به مشکل میخوریم.
پوریا آسترکی سردبیر پژوهشنامه رمزدارایی به تمرکز کشورها روی پلتفرمها و پتانسیلهای داخلی اشاره کرد و گفت: در میان کاندیداهای آمریکا، ترامپ میداند که در سالهای آینده پتانسیل کریپتو چیست و قصد دارند کنترل روی این فضا ایجاد کند و این موضوع را با افزایش استخراج بیتکوین در آمریکا و حمایت از کوینبیس به جای بایننس دنبال میکند.
به گفته شفیعی، رئیس هیات مدیره برندتک، از زمان جنگ جهانی دوم به بعد دو برابر شدن میزان دانش حدود ۲۵ سال زمان میبرد اما حال برآورد میشود سالانه میزان دانش تولیدی دو برابر میشود و دانش خود را در تکنولوژی به عنوان معیاری برای عملی شدن نشان میدهد. سرعت در این فضا آنقدر بالا است که حتی بنگاههای خبری داخلی ما در حال ناتوان شدن از پوشش اخبار هستند چه برسد به تحلیل آنها. موجهای سریع در فناوری تغییر در قدرت را هم به دنبال دارد که تغییرات ناگهانی در قدرت نتیجهای جز جنگ ندارند. به این ترتیب تغییرات حوزه قدرت و فناوری روی اقتصاد هم تاثیرگذار است.
او معتقد است همانطور که در حوزه کریدورها عقب افتادهایم در زمینه کریپتو هم در سطح ملی در حال عقب افتادن هستیم. به گفته شفیعی: در کریدورها عقب افتادیم و امروزه کدام کریدور از ایران میگذرد؟ من معتقد نیستم جنگ غزه کریدورها را عقب انداخته بلکه اتفاقا جلو انداخته است. ما جایی موفق میشویم که منافع ملی را با منافع شخصی همراستا کنیم. به این صورت که حتی فردی با چند میلیون سرمایه بتواند با حفظ ارزش آن در راستای منافع ملی قرار بگیرد. بازارهای پولی و بورس برای همین موضوع هستند.
این در حالی است که آسترکی گفت: حرکت ۷ اکتبر حماس حداقل چند سال کریدور آیمِک(IMEC) را به تاخیر انداخت و با نگاهی به دعوای میان فلسطین و اسرائیل میبینیم چقدر موضوع رمزارزها پررنگ است.
شفیعی یکی بودن تعریف بازارهای پولی و مالی در ایران را به عنوان یک چالش مهم مطرح کرد و گفت: اما در تعریف بازارهای پولی و مالی ما یکی است و این مفهوم در نهایت به سمت بانکها سوق پیدا کرده است. در دنیا بازارهای پولی و مالی را جدا میکنند و تامین مالی را در بازار سرمایه تعریف میکنند. این موضوع در حوزه صرافیها و رمزداراییها هم وجود دارد و میتواند به صورتی باشد که افراد برای حفظ ارزش یا کسب سود در راستای منافع ملی به این بازارها وارد شوند اما این تعاریف وجود ندارند.
همچنین به گفته او: بانک مرکزی نگاهی محافظهکارانه دارد. در این حوزه تبدیل فرصت به ثروت ملی و شخصی مشاهده نمیشود. در حوزه کریپتو مفاهیمی مانند IPO و تامین سرمایهای که در بورس اتفاق میافتد به ICO تبدیل و در صرافیها اتفاق میافتد. اما حاکمیت همه این موارد را در یک کاسه میبیند و یک فتوا برای همه آنها صادر میکند. ما در ایران تنها فضا را محدود به معاملات برخی افراد کردهایم و این نازلترین و سطحیترین نگاه است و این در حالی است که در دنیا شرکتهای بزرگ باوجود اختلاف نظر نسبت به ذات فضای کریپتو قابل توجهی سرمایهگذاری روی این حوزه انجام دادهاند. نمونه آن را در شرکت سرمایهگذاری بلکراک میبینیم که با عرضه ETF بیتکوین در حال تغییر چیدمان بازیگران و ورود شرکتها و موسسات آمریکایی به این بازار است.
شفیعی در پاسخ به سوال پیوست در این خصوص که آیا تا کنون شرکتهای ایرانی تقاضایی مبنی بر استفاده یا تعریف کریپتو به عنوان سرمایه شرکت اعلام کردهاند؟ گفت: تقاضای خفته بسیاری وجود دارد. برکسی تغییرات نرخ ارز پوشیده نیست. تقاضای زیادی برای پذیرش کریپتو به صورت شرکتی وجود دارد اما این تقاضا به صورت فرآیندی و شفاف تبدیل به محصول و خدمت نشده است. در صورت تبدیل شدن اولین جاهایی که از آن استقبال میکنند صندوقهایی هستند که سرمایه مردم را در اختیار دارند. مسئله اصلی مردم حفظ ارزش صندوق است.
او در ادامه گفت: در این صورت اگر بورس نمیتواند ارزش سرمایه را نگه دارد، با اضافه شدن دیگر شکلهای دارایی به صورت شفاف و قانونی سرمایه به سمت این صندوقها حرکت میکند. تخمین میزنند میزان دلاری که مردم در خانههای خود نگه میدارند به ۲۰ میلیارد دلار رسیده است. عددی که میتواند هر صنعتی را متحول کند. دلیل این امر ناتوانی دولتها در سیاستگذاری و همراستا کردن منافع شخصی با ملی است چرا که هماکنون نیاز آن وجود دارد اما بستری برایش نداریم.
انواع محدودیت برای پلتفرمهای کریپتویی و برخوردهای بانک مرکزی در مقابل فعالیت آنها هم یکی از موضوعات این نشست تخصصی بود. به گفته آشتیانی: متاسفانه در شرایطی که تقریبا شکایتی علیه پلتفرمهای داخلی وجود ندارد و توانستهاند به خوبی از حقوق مصرفکنندگان دفاع کنند، شاهد جولان پلتفرمهای خارجی بدون محدودیت در کشور هستیم که به نظر من تحدیدی برای آینده هر کشوری در زمینه اقتصاد دیجیتال است.
همچنین کشاورز، رئیس هیات مدیره یوبیتکس گفت: بخش خصوصی سعی میکند با به دست گرفتن ذائقه مردم، آنها را از پلتفرمهای خارجی به داخلیها سوق دهند. هرچند این اتفاق به صورت کامل نیفتاده است اما در حوزه رمزداراییها شاهد هستیم تقریبا ۲۰ پلتفرم در کشور مانند یوبیتکس در تلاش هستند بدون هیچ حمایت دولتی برای میلیونها مخاطب کریپتو در ایران اعتماد خلق کنند. از طرفی شاهد میلیاردها تومان هزینه در زمینهها مختلف برای برگردانندن ذائقه مردم به پلتفرمهای داخلی هستیم اما در این حوزه با خفه کردن و نابودی پلتفرمهای داخلی شاهد سوق دادن مردم به پلتفرمهای خارجی هستیم.
آسترکی با مقایسه بازار باسابقه هنر به ارزش ۶۵ میلیارد دلار و مقایسه آن با بازار ۶۸ میلیارد دلاری NFTها نتیجه گرفت ثبت آثار روی بلاکچین کاربردپذیری و دسترسپذیری را ایجاد کرده است که باعث شده شاهد اتفاقی بزرگتر از انقلاب صنعتی و بزرگترین شیفت ثروت در تاریخ باشیم.
به گفته او این تغییرات در اقتصاد با کشمکشها، شکلگیری جنگها و درگیریها رابطه دارد. به گفته او، کشورهای پیشرو خیلی زودتر تغییرات را درک کردهاند و با نگاهی به مقالات آمریکایی و اسرائیلی در سال ۱۳۹۷ و قبل از شکلگیری بسیاری از پلتفرمهای داخلی، لیستی از ریسک فاکتورهای نظام تحریمی را تعریف کردهاند که این لیست میتواند برای ما به عنوان فرصت عمل کند. هرچند بسیاری از آنها را از بین بردهایم.
آسترکی با اشاره به جنگ کریدورها و نشاندادن نقشه آنها به دست نتانیاهو در نشست اخیر سازمان ملل گفت: کریدورها مهم هستند چراکه مسیر انتقال کالا به حساب میآیند و کالا هم در ازای تبادل مالی جابهجا میشود. به همین دلیل روی دیگر جنگ کریدورها، جنگ بسترهای مالی است. نباید تصور کرد برای مثال منافع روسیه تنها در نیامدن ناتو به اوکراین است یا میخواهد گاز خود را به اروپا برساند. به همان اندازه که انتقال کالا اهمیت دارد، بحث انتقال مالی هم مهم است و همراستا با جنگ کریدورها درحال پیشروی است. یکی از نمودهای آن بریکس است.
آسترکی معتقد است بریکس به این دلیل وارد فاز جدی شده است که روسیه در کمتر از سه ماه به دلیل جنگ اوکراین با ۱۴ هزار تحریم مواجه شده و رویکرد دلارزدایی را جدیتر دنبال میکند. روندی که در کاهش ذخایر ارزی دلاری چین هم مشهود است و این کشورهم با سامانههای mBridge و شبکه پرداخت بین المللی CIPS به دنبال آن است.
او با اشاره به قذافی، رئیس جمهور سابق لیبی و حذف او گفت: لیبی در زمان قذافی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی دلاری داشت. در حالی که قذافی درگیری با دیگر کشورها نداشت و خطری برای امنیت جهانی به حساب نمیآمد اما ایده ایجاد پول واحد آفریقایی را داشت. ایدهای مشابه یورو در اتحادیه اروپا که در مدت کوتاهی باعث حذف او شد.
به گفته آسترکی: در ایران هم بخش خصوصی این ظرفیت را دارد که با ایجاد پلتفرمهایی برای توکنایز داراییهای دنیای واقعی مانند نفت یا طلا، در کنار مبادلات پایاپای و استفاده از CBDCها شرایط بهتر تجاری برای کشور رقم بزند.