چرا انسانها تا این حد با داستانها ارتباط برقرار میکنند؟ چرا کلمات این قدرت را دارند که به فرد، فرهنگ و ملت شکل دهند و در نهایت دنیا را تغییر دهند؟ در این گزارش به روندهای قصهگویی دیجیتالیای نگاهی میاندازیم که باعث میشوند داستانها در حوزه قصهگویی دیجیتالی شنیده، خوانده و به اشتراک گذاشته شوند. انسانها همیشه از طریق داستان ارتباط برقرار کردهاند. هر فرهنگ و زبانی سنتهای قصهگویی دارد. قصهگویی ما را با هویتمان یا تصورمان از هویتمان مواجه میسازد. داستانها ممکن است روی پوست نوشته شده باشند، روی دیوار حک شده باشند یا روی ابر به اشتراک گذاشته شده باشند. درهرحال داستان بخشی از وجود ما از دوران اولیه تکامل انسانهای هوشمند است. در واقع افراد بسیار باهوشی مانند جانتان گاتشال، پژوهشگر برجسته علوم اعصاب، روانشناس و زیستشناس در کالج واشینگتن و جفرسون، آن بیرون وجود دارند که استدلال میکنند تکامل ظرفیت ما برای به اشتراک گذاشتن داستان نقشی بنیادین در موفقیتمان به عنوان یک گونه دارد. گاتشال در کتابش به نام «حیوان قصهگو: داستانها چگونه ما را انسان میکنند» (۲۰۱۴) تا جایی پیش میرود که میگوید گونه ما را باید انسان خیالپرداز نامید نه انسان هوشمند. گاتشال در کتابش به نام «حیوان قصهگو: داستانها چگونه ما را انسان میکنند» تا جایی پیش میرود که میگوید گونه ما را باید انسان خیالپرداز نامید نه انسان هوشمند سریع برگردیم به دنیای قصهگویی دیجیتالی که در آن همه دسترسی بیشتری به ابزار دارند تا داستانهایشان را به اشتراک بگذارند. چگونه میتوانیم از میان انبوهی از داستانها جستوجو کنیم و داستانهای معناداری برای خودمان پیدا کنیم و چگونه میتوانیم داستانهای معناداری خلق کنیم که در واقع برای مخاطب ارزشمندند؟ جورج دایسون، مورخ علم و آیندهگرا، در سال ۲۰۱۱ اینطور پیشبینی کرد: «ما حالا در دنیایی زندگی میکنیم که در آن اطلاعات احتمالاً محدودیت ندارد. اطلاعات ارزان است اما معنا گران. معنا...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.