«میانگین اجرای برنامه توسعه طی ۶ دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است.» این نتیجه…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
خصولتیها که هر روز سهم بیشتر اقتصاد ایران را از آن خود میکنند همواره تاکید دارند که شرکتهای کوچک (بخوانید بخش خصوصی) و دولت توان سرمایهگذاری در حوزههای مختلف را ندارند و به همین دلیل توسعه کشور عقب افتاده است.
هرچند در پس این گفته سهمخواهی بیشتر از اقتصاد و تلاش برای کسب انحصار است، اما سخن درستی است. در این سالها خزانه خالی و حجم گسترده سوءمدیریتها و انبوه فسادهای مالی، دولت را در سرمایهگذاری ناتوان کرده است. نوع خاص روابط بینالملل کشور نیز امکان سرمایهگذاری خارجی را از میان برده و در نهایت بخش خصوصی نیز ناتوانتر از همیشه آه در بساط ندارند.
به عنوان نمونه به وضعیت اینترنت بنگرید. اگر نبودند اپراتورهای تلفن همراهی که هر کدام به نهادهای خاص وابسته هستند، احتمالاً ما هنوز هم با پهنای باندهای ۳۲ تا ۶۴ کیلوبیت بر ثانیه دست به گریبان بودیم. در این حوزه خاص، با واگذاری شرکت مخابرات ایران، دولت عملاً دستی در توسعه ندارد. مخابرات سرگرم داستانهای دیگر است و شرکتهای خصوصی هم در تلاش برای امرار معاش. پس توسعه چه میشود؟
خداحافظی با ADSL و دردسرهایش نیاز به سرمایهگذاری عظیمی دارد که از عهده هر شرکتی برنمیآید. در حالی که رگولاتور اتحادیه اروپا اپراتورها را ملزم کرده است از VDSL دست بکشند و به سوی FTTH بروند، ما همچنان در آرزوی یک اینترنت پایدار، بدون اختلال و با پهنای باند تا حدود پنج مگابیت بر ثانیه هستیم و این یعنی شرکتهایی که بیش از ۱۰ سال است در زمینه اینترنت پرسرعت فعالاند نتوانستهاند سرمایهگذاری مناسبی انجام دهند.
مشکلات قانونی و موانع فرهنگی و دردسرهای کار با مخابرات همگی قابل درک هستند، اما در تمام این سالها کمتر مشتریای یافت شده که از سرویس دریافتی رضایت کامل داشته باشد و اکنون بتواند با خیال راحت امیدوار مهاجرت به نسلهای بالاتر باشد. همین است که وقتی رقیبی با نام اینترنت همراه از راه میرسد و کیفیتی به نسبت بهتر از ADSLهای خانگی ارائه میکند همگان به سمت آن هجوم میآورند و مشترکان شرکتهای خصوصی مانند برگ خزان میریزند.
در چنین فضایی خبر ادغام دو شرکت اینترنتی کشور منتشر شده است. فارغ از ابهاماتی که این معامله بزرگ داشته و هنوز بسیاری از آنها برطرف نشدهاند، باید به این معامله خیر مقدم گفت. اینکه شرکتهای اینترنتی پذیرفتهاند برای ماندن باید بزرگ باشند و سرمایهگذاری کنند نوید روزهای بهتری را برای ICT کشور میدهد.
این ماجرا سویه دیگری نیز دارد. ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران از جمله معدود حوزههای تخصصی کشور است که رگولاتور اختصاصی خود را دارد. با این حال رگولاتور در سالهای پس از تاسیس نتوانسته به درستی این حوزه را مدیریت کند و بیشتر به فکر فروش پروانه بوده است. این روند در پروانه FCP نیز ادامه یافت و شرکتهای متعددی وارد بازی شدند. اکنون با ادغام پارسآنلاین در هایوب میتوان امیدوار بود بازار به سمت بلوغ نسبی میرود. به جایی که خودش خودش را تنظیم میکند. شرکتها و فعالان متوجه میشوند داشتن پروانه و نارضایتی از شرایط، ضامن ماندن آنها در بازار نیست و باید بزرگ شوند. باید سرمایهگذاری کنند و در صورت لزوم با رقبای پیشین دست همکاری دهند. وگرنه یا به پایان میرسند یا به فعالانی خردهپا تغییر وضعیت میدهند. اگر معامله نیمهشب ششم آبانماه این دو دستاورد را داشته باشد، باید برای آن فرش قرمز پهن کرد