نسخه نهایی کانواس در اختیار تمامی کاربران ChatGPT قرار گرفت
نسخه نهایی کانواس(Canvas) که به صورت خاص روی حوزه برنامهنویسی و متن فعال است، به…
۲۱ آذر ۱۴۰۳
۱ فروردین ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۲۳ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲
تغییر روند کاری شبکههای اجتماعی در بازاریابی، ضرورت استفاده از هوش مصنوعی در مراحل مختلف به فروش رساندن محصولات و خدمات و روی آوردن به روشهای جدید جهت دستیابی به بهرهوری بیشتر از اصلیترین تغییرات پیشروی بازاریابان در سال ۲۰۲۴ است. بررسیهای هاباسپات(HubSpot) نشان میدهد ۷۷ درصد بازاریابانی که از فناوری هوش مصنوعی استفاده کردهاند عملکرد بهتری داشته و در فروش موفق بودهاند. نکته حائز اهمیت استفاده متعادل از فناوریهای موجود است زیرا بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مخاطبان جذب محتوایی که صفر تا صد آن را فناوری ساخته باشد نمیشوند.
به گزارش پیوست، هوش مصنوعی به سرعت به عنوان دستیار برای بازاریابان در بسیاری از این تلاشها تبدیل میشود. به علاوه باعث میشود که چشمانداز و فعالیتهای رقابتی سریعتر به نتیجه برسد. با استفاده از دادههای نظرسنجی هاب اسپات از ۱۴۶۰ بازاریاب B2B و B2C در سراسر جهان، به بررسی روندهای برتر بازاریابی در سال ۲۰۲۴ خواهیم پرداخت. اینکه چگونه هوش مصنوعی صنعت ما را تغییر خواهد داد و چگونه میتوانید مخاطبانتان را در دوره جدید بازاریابی جذب کنید.
هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به دستیار بازاریابی محتوا است. ما نمیتوانیم در مورد روندهای بازاریابی بدون هوش مصنوعی صحبت کنیم. تأثیر AI در بازاریابی به قدری زیاد است که رتبههای اول و دوم را در لیست هاباسپات به خود اختصاص میدهد.
مهمترین نکته این است که هوش مصنوعی به سرعت به دستیار بازاریابی تبدیل میشود. بهطوری که ۶۴ درصد از بازاریابان در حال حاضر از آن استفاده میکنند. لازم به ذکر است ۳۸ درصد از کسانی که تاکنون از این فناوری استفاده نکردهاند، برای آن برنامهریزی دارند که در سال ۲۰۲۴ این کار را شروع کنند.
اهمیت هوش مصنوعی در حال افزایش است. شان داونی، رئیس بخش آمریکا و شرکای جهانی شرکت گوگل، معتقد است که این بزرگترین روند در سال ۲۰۲۴ خواهد بود.
او به هاباسپات میگوید:« جای تعجب نیست که در سال ۲۰۲۴، بزرگترین گرایشهای بازاریابی حول امکانات هوش مصنوعی متمرکز خواهد شد. در سالهای اخیر، بازاریابان با چالشهای مشخصی برای هدایت انتظارات و عادات در حال تحول مصرفکنندگان در چشمانداز رسانهای امروزی مواجه هستند. بهخصوص که این عادات و انتظارات پراکنده و بهطور چشمگیری در حال تغییر است. همه اینها در حالی است که هوش مصنوعی نتایج کسبوکار را کارآمدتر ارائه میدهد.»
او در ادامه افزود:« فرصت هوش مصنوعی در زمان تحول برای همه از جمله بازاریابان، فرا میرسد. در واقع، علاوه بر اتصال برندها و محصولات به مردم، بازاریابان باید بیش از هر زمان دیگری محرک رشد شرکتهای خود باشند.»
وقتی به نحوه استفاده بازاریابان از هوش مصنوعی نگاه میکنیم، به نتایج جالبی میرسیم. ۶۰ درصد میگویند که هوش مصنوعی به عنوان یک دستیار در انجام وظایف شغلی به آنها کمک میکند. در حالی که برای ۲۰ درصد هوش مصنوعی در درجه اول وظایف سطح پایین را بر عهده میگیرد.
اما هیچ بحثی وجود ندارد که هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۴ سر و صدای زیادی در دنیای بازاریابی ایجاد میکند.
۸۵ درصد از بازاریابان میگویند که هوش مصنوعی مولد، روش تولید محتوا را در سال ۲۰۲۴ تغییر داده است. ۶۳ درصد اظهار میکنند که در سال ۲۰۲۴، بیشتر محتوا حداقل تا حدی با کمک هوش مصنوعی تولید میشود.
بازاریابانی که از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند، با نتایج بسیار خوبی مواجه میشوند. آنها میگویند این فناوری کمک میکند محتوایی با حجم بیشتر و کیفیت بالاتری تولید کنند که عملکرد بهتری داشته باشد.
همانطور که برایانا راجرز، رئیس بازاریابی محصول در Miro میگوید:« بازاریابان باید یاد بگیرند که چگونه هوش مصنوعی را در کار خود ادغام کنند.»
او در این باره توضیح میدهد:« فضا خیلی سریع در حال حرکت است و ما باید همه چیز را آزمایش کنیم. این موارد میتواند روشهای استفاده تثبیت شده تا فضاهای جدیدتر را شامل شود. بهعنوان موارد استفاده تثبیت شده میتوان به استفاده از یادگیری ماشین برای بهبود خرید آگهی رسانهای (خرید فضای تبلیغاتی در کانالهای مرتبط با مخاطب هدف در زمان بهینه و با کمترین هزینه) یا ایجاد مدلهای پیشبینی ارزش مشتری اشاره کرد. فضاهای جدیدتر هم میتواند شامل شناسایی الگوها در تحقیقات و دادههای کاربر، کمک به توسعه خلاق و ایجاد کمپینهای کامل مشتری باشد. همه این موارد توسط هوش مصنوعی تقویت میشود.»
بهبود کیفیت محتوا: ۸۵ درصد
ایجاد محتوای کارآمدتر: ۸۴ درصد
تولید محتوای بیشتر به میزان قابل توجه: ۸۲ درصد
ایجاد محتوای شخصیسازی شدهتر: ۷۷ درصد
علاوه بر همه اینها، ۵۶ درصد از بازاریابان که از هوش مصنوعی مولد برای تولید محتوا استفاده میکنند، میگویند این محتوا بهتر از محتوایی است که بدون کمک آن ایجاد میشود.
همچنین، نظرسنجی هاباسپات نشان میدهد بازاریابانی که از ابزارهای هوش مصنوعی و اتوماسیون استفاده میکنند، در مقایسه با کسانی که از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده نمیکنند، ۹۵ درصد بیشتر احتمال دارد که بگویند استراتژی بازاریابی آنها در سال جاری بسیار مؤثر بوده است.
اما یک نکته مهم این است که هوش مصنوعی نباید جایگزین کل تیم محتوای شما شود. مصرفکننده شما به چنین محتوایی تمایل ندارد. همچنین پلتفرمهایی مانند گوگل چنین محتوایی را قبول نمیکند.
کورتیس دل پرینسیپ در گزارشی به مجازات تعیین شده برای یکی از آژانسها پس از ایجاد هزاران پست با هوش مصنوعی با عنوان «سقوط سئو سایت» اشاره کرده است.
بنابراین، حتما با این سوال مواجه میشوید که اگر نمیتوانید تمام محتوای خود را با هوش مصنوعی بهطور کامل ایجاد کنید، چگونه میتوانید از آن به بهترین نحو در برنامه محتوای خود استفاده کنید؟
بازاریابانی که مورد بررسی قرار گرفتهاند، به هاباسپات گفتند که بیشترین موارد استفاده از هوش مصنوعی مولد برای تجزیه و تحلیل داده، تحقیق و تولید محتوا است.
وقتی نوبت به تولید محتوا میرسد، بازاریابان هوش مصنوعی را جایگزین نویسندگان یا افراد خلاق نمیکنند. در عوض، آنها در درجه اول از هوش مصنوعی برای موارد زیر استفاده میکنند:
از نظر نوع محتوا، بازاریابان از هوش مصنوعی مولد برای تولید، پستهای شبکههای اجتماعی، ایمیلها، پستهای وبلاگ، تصاویر و توضیحات محصول استفاده میکنند.
در حالی که همه این کاربردها عالی بهنظر میرسد، چند نگرانی در مورد هوش مصنوعی وجود دارد که باید در مورد آنها صحبت کنیم.
هوش مصنوعی یک تغییر بزرگ است، بنابراین جای تعجب نیست که نزدیک به نیمی از بازاریابان نگران جایگزینی هوش مصنوعی در شغل خود هستند. حتی ۲۳ درصد فکر میکنند که بازاریابان باید بهطور کلی از به کار بردن هوش مصنوعی مولد اجتناب کنند.
اما بر اساس نحوه استفاده بازاریابان از هوش مصنوعی، میتوان آن را جایگزین شغلی در نظر نگرفت. بلکه به عنوان یک دستیار از آن استفاده کرد.
در میان بازاریابانی که از هوش مصنوعی مولد برای نوشتن محتوا استفاده میکنند، تنها ۶ درصد از آنها برای نوشتن کل محتوا از AI کمک میگیرند. ۴۵ درصد از آن برای ایده یا الهام گرفتن، ۳۱ درصد برای طرح کلی و ۱۸ درصد برای اولین پیشنویس از آن استفاده میکنند.
علاوه بر این، ۹۵ درصد از بازاریابانی که از هوش مصنوعی مولد برای نوشتن محتوا استفاده میکنند، روی متن ویرایش انجام میدهند و ۴۴ درصد هم ویرایشهای قابل توجهی را روی متن اعمال میکنند.
مساله دیگر ادغام هوش مصنوعی در کل فرآیند گردش کاری بازاریابان است، بهطوری که ۴۶ درصد نسبت به آن احساس غرق شدن دارند.
خبر خوب این است که کسبوکارها تمام تلاش خود را برای کمک در حل این مشکلات انجام میدهند. بهطوری که ۴۰ درصد از بازاریابان میگویند که شرکت آنها یک کارمند جدید را بهطور خاص استخدام کرده است تا به تیم آنها در استفاده از هوش مصنوعی کمک کند.
یکی از نگرانیهایی که ۶۰ درصد از بازاریابان به اشتراک میگذارند این است که هوش مصنوعی میتواند به دلیل سوگیری، سرقت ادبی یا ناهماهنگی با ارزشهای برند به اعتبار و وجهه برند آنها آسیب برساند.
این قطعا یک مشکل است. اما اگر از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار استفاده میکنید، میتوانید مطمئن باشید که با ویرایش خروجی در هر مرحله مراقب آن خواهید بود.
ابزارهای هوش مصنوعی هم از این مشکلات آگاه هستند. برخی از آنها قبلا قابلیتهایی را برای منبعیابی و بررسی واقعیت اطلاعاتی که ارائه میدهند، معرفی کردهاند.
به عنوان مثال، Google’s Bard به شما امکان میدهد خروجی را با اطلاعات موجود در وب بررسی کنید تا به شما اطلاع دهد که آیا توسط منابع دیگر قابل تأیید است یا خیر. بهعلاوه لینکهایی هم به منابع مربوطه ارائه میدهد.
خوشبختانه، همانطور که شرکتها متخصصان پیادهسازی هوش مصنوعی را استخدام میکنند، بازاریابان با استفاده از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار راحتتر برخورد میکنند. همچنین ابزارهای هوش مصنوعی را دقیقتر و قابل اعتمادتر میبینند. بنابراین طبق پیشبینی هاباسپات نگرانیهای بالا به سرعت برطرف خواهند شد.
شبکههای اجتماعی بهترین کانال بازاریابی با بازگشت سرمایه هستند. چون با تجارت الکترونیک به تکامل خود ادامه میدهند. شبکههای اجتماعی بدون شک کانال شماره ۱ بازاریابی هستند. نه تنها بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را ارائه میدهد، بلکه ۴۳ درصد از بازاریابان از آن استفاده میکنند.
دلیل تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی این است که به یک کانال برای مشتریان پیشرو در کشف و خرید محصول تبدیل شدهاند. چون خرید در میان این پلتفرمها در مرکز توجه قرار دارد.
بازاریابان میتوانند فروشگاههای مجازی راهاندازی کنند تا به خریداران یک تجربه خرید بدون اصطکاک ارائه دهند. این تجربه همه جانبه از کشف محصول توسط توصیههای اینفلوئنسر گرفته تا خریدهای درونبرنامهای و خدمات مشتری از طریق پیامهای الکترونیکی را شامل میشود.
در اوایل تابستان ۲۰۲۳، نظرسنجی در مورد روند مصرفکننده هاباسپات نشان داد که ۶۴ درصد از نسل Z و ۵۹ درصد از نسل Y یا هزاره (Millennials) و ۴۷ درصد از نسل X در سه ماه گذشته محصولی را در شبکههای اجتماعی کشف کردهاند. علاوه بر این، شبکههای اجتماعی ترجیح داده شدهترین کانال کشف محصول برای نسل Z و هزاره است که نسل X و بومرها (Boomers) هم به سرعت با آن آشنا میشوند.
علاوه بر این، ۱۷ درصد از کاربران شبکههای اجتماعی در سه ماه گذشته محصولی را از طریق اپلیکیشن خریداری کردهاند. در همین زمان، از هر چهار نفر یک نفر محصولی را بر اساس توصیه اینفلوئنسرها خریداری کرده و ۱۹ درصد برای دریافت خدمات مشتری پیام یا DM ارسال کردهاند.
همچنین هر بار که نظرسنجی در مورد گرایشهای مصرفکنندگان در هاباسپات اجرا شده است، این اعداد به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. بنابراین، جای تعجب نیست که بازاریابان به سرعت از فروش در شبکههای اجتماعی استقبال میکنند.
بررسی فروش شبکههای اجتماعی در هاباسپات این مورد را هم نشان داده که ۸۷ درصد از بازاریابانی که در شبکههای اجتماعی فروش انجام میدهند، آن را موثر تلقی میکنند. همچنین ۵۹ درصد گزارش میدهند که فروش آنها در شبکههای اجتماعی نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است.
در حال حاضر، ۲۷ درصد از بازاریابان از ابزارهای فروش در شبکههای اجتماعی و ۲۳ درصد از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میکنند. همچنین ۲۲ درصد از DMها در شبکههای اجتماعی برای ارائه خدمات مشتریان بهره میبرند. بازاریابان قصد دارند برای سال ۲۰۲۴ روی این کانالها سرمایهگذاری بیشتری کنند.
اکنون که مزایای فروش در شبکههای اجتماعی را بررسی کردیم، بهتر است نگاهی به موثرترین پلتفرمها برای بازاریابان در سال ۲۰۲۴ بیندازیم.
اپلیکیشنهای ویدیومحور مانند تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب سریعترین رشد را دارند. البته در این میان فیسبوک را نادیده نگیرید.
اگر اخیراً در شبکههای اجتماعی فعال بودهاید، میدانید که همه چیز به ویدیو مربوط میشود و بازاریابان گزارش میدهند که پلتفرمهای شبکههای اجتماعی ویدیومحور بیشترین تاثیر را دارند و بهترین بازگشت سرمایه را ارائه میدهند.
اینستاگرام و فیسیوک جزو بهترین پلتفرمها از نظر ROI هستند. پس از آن یوتیوب، تیکتاک، لینکدین و x در رتبههای بعدی قرار دارد.
فیسبوک همچنان محبوبترین پلتفرم مورد استفاده با ۵۷ درصد است. پس از آن اینستاگرام با ۵۵ درصد، یوتیوب با ۵۲ درصد، تیکتاک با ۴۴ درصد، شبکه اجتماعی X با ۳۹ درصد و لینکدین با ۳۷ درصد در رتبههای بعدی قرار دارد.
در حالی که شکی نیست که فیسبوک همچنان در رقابت مسلط است، پلتفرمهای ویدیومحور مانند تیکتاک، یوتیوب و اینستاگرام شاهد سرمایهگذاری بیشتری در سال ۲۰۲۴ خواهند بود.
۵۶ درصد از بازاریابانی که از تیکتاک استفاده میکنند، سرمایهگذاری خود را در سال آینده افزایش میدهند که بالاترین میزان افزایش سرمایه در بین پلتفرمهای دیگر است. البته یوتیوب و اینستاگرام هم شاهد افزایش قابل توجهی در سرمایهگذاری خواهند بود.
از نظر استفاده برای اولین بار، ۲۷ درصد از بازاریابانی که تا کنون از یوتیوب استفاده نکردهاند، قصد دارند در سال ۲۰۲۴ این کار را انجام دهند. پس از آن تیکتاک با ۲۵ درصد، فیسبوک با ۲۴ درصد و اینستاگرام با ۲۳ درصد در ردههای بعدی قرار دارد.
اما تقابل واقعی شبکههای اجتماعی در این زمان بین X و Threads است. نظرسنجی هاباسپات نشان میدهد بازاریابان به جدیدترین نسخه توییتر پایبند هستند و ۶۸ درصد انتظار دارند در سال ۲۰۲۴ با X بیشتر از Threads به موفقیت برسند.
در حال حاضر، فقط ۳۲ درصد از بازاریابان انتظار دارند که Threads در سال ۲۰۲۴ موفقیت بزرگتری نسبت به X برای آنها داشته باشد. فقط ۱۱ درصد از بازاریابان در حال حاضر از Threads استفاده میکنند و فقط ۱۳ درصد از کسانی که از آن استفاده نمیکنند، قصد دارند برای اولین بار در سال ۲۰۲۴ Threads را امتحان کنند.
در این مرحله، ممکن است از خود بپرسید، «اما آیا مصرفکنندگانی که جزو بازار هدف من محسوب میشوند، از این کانالها استفاده میکنند؟» برای اطلاعات بیشتر میتوانید این دادههای عمیق را بررسی کنید:
همانطور که گفته شد ویدیوی فرم کوتاه بالاترین بازگشت سرمایه را ارائه میدهد و بیشترین رشد را در بین قالبهای محتوای بازاریابی در سال ۲۰۲۴خواهد داشت.
از زمانی که تیکتاک با مطرح شدن ویدیوهایش به اپلیکیشن مورد علاقه نسل هزارهها تبدیل شد، تیم وبلاگ هاباسپات ایجاد تحول در ویدیوها به سمت ویدئوهای کوتاه را پیشبینی کرده است.
امروزه تقریبا هیچ رقابتی وجود ندارد. در حال حاضر ویدیوی کوتاه قالب شماره ۱ بازاریابی محتوا است و اکثر بازاریابان میگویند که بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را به آنها ارائه میدهد. ویدیوی کوتاه همچنین به دلیل محبوبیت فراوان توسط ۴۴ درصد از بازاریابان استفاده میشود.
در حالی که چند سالی است که ویدیوی کوتاه در بازار حکمفرماست، در سال ۲۰۲۴ بیشترین رشد را در بین سایب قالبها شاهد خواهد بود و بازاریابان قصد دارند بیش از هر فرمت دیگری روی آن سرمایهگذاری کنند.
۲۶درصد از بازاریابان قصد دارند در سال ۲۰۲۴ بیش از سایر فرمتها روی ویدیوهای کوتاه سرمایهگذاری کنند که بالاترین رقم در بین سایر قالبها است. علاوه بر این، ۵۷ درصد از بازاریابانی که پیش از این از ویدیوهای کوتاه استفاده کردهاند، سرمایهگذاری خود را در سال ۲۰۲۴ افزایش میدهند که بالاترین افزایش سرمایه در بین سایر قالبها هم هست. در نهایت برای تکمیل آمار، ۳۰ درصد از بازاریابانی که از ویدئوهای کوتاه استفاده نمیکنند، در سال ۲۰۲۴ شروع به کار خواهند کرد.
بازاریابان به سرمایهگذاری روی میکرو اینفلوئنسرها ادامه خواهند داد. این امر میتوانند جوامع و گروههای بههم پیوسته و وفادار را درگیر کند. نه تنها اینفلوئنسر مارکتینگ فوقالعاده مؤثر است و در سال ۲۰۲۴ به رشد خود ادامه میدهد، بلکه تأثیرگذاری اینفلوئنسرها بر تصمیمات خرید هم بیشتر میشود.
۸۶ درصد از اینفلوئنسر مارکترها میگویند که اینفلوئنسر مارکتینگ برای شرکتشان در سال ۲۰۲۳ موثر بوده است. بررسی روند مصرفکنندگان در هاباسپات نشان میدهد که از هر ۴ کاربر شبکههای اجتماعی ۱ نفر محصولی را بر اساس توصیه یک اینفلوئنسر در سه ماه گذشته خریداری کرده است. این عدد نسبت به زمانی که هاباسپات یک سال قبل همین نظرسنجی را انجام داده بود، ۳۳ درصد افزایش یافته است.
اینفلوئنسر مارکتینگ همچنین در سال ۲۰۲۴ شاهد رشد قابل توجهی خواهد بود. بهطوری که ۵۰ درصد از بازاریابانی که از آن استفاده میکنند در حال برنامهریزی برای افزایش سرمایهگذاری خود هستند و ۲۰ درصد از کسانی که هنوز از آن استفاده نکردهاند، برای اولین استفاده در سال آینده برنامهریزی میکنند.
اما نکته جالب این است که بازاریابان در کار با میکرو اینفلوئنسرهایی که بین ۱۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ دنبالکننده دارند بیشتر از افراد مشهور که معروف به ماکرو یا مگا اینفلوئنسرها هستند و دنبالکنندههای زیادی دارند به موفقیت میرسند.
در سال ۲۰۲۳ حدود نیمی از بازاریابان با اینفلوئنسرها یا تولیدکنندگان محتوا کار میکردند و ۶۴ درصد از آنها با میکرو اینفلوئنسرها همکاری داشتند که آنها را به محبوبترین نوع اینفلوئنسر تبدیل کرد.
طبق گفته ۴۷ درصد از اینفلوئنسر مارکترها، این گروه همچنین اینفلوئنسر مارکترهایی هستند که امسال بیشترین موفقیت را کسب کردهاند.
اصلیترین دلیل این محبوبیت هزینه کمتر کار با اینفلوئنسرهای کوچک است. این گزینه ایجاد شراکتهای بلندمدت را آسانتر میکند و دسترسی به جوامع بههم پیوسته و وفادار از مشتریان را فراهم میکند.
این موضوع نشان میدهد که تعداد دنبالکنندهها به مانند گذشته دیگر اهمیتی ندارد. گزارش روندهای شبکههای اجتماعی هاباسپات در سال ۲۰۲۳ که البته در سال ۲۰۲۴ بهروزرسانی میشود، نشان میدهد وقتی نوبت به این میرسد که اینفلوئنسر مارکترها تصمیم میگیرند با کدام تولیدکنندگان محتوا شریک شوند، در مورد میزان کیفیت کارشان صحبت میکنند. بنابراین محتوا مهمتر از تعداد دنبالکنندهها است.
بازاریابان در پاسخ به حذف کوکیهای شخص ثالث کروم، به هدفگذاری شبکههای اجتماعی و دادههای شخص اول روی میآورند. افزایش مقررات حفظ حریم خصوصی دادهها در چند سال گذشته مانعی برای بازاریابان بوده است. از تغییرات iOS گرفته تا GDRP و برنامههای گوگل برای حذف تدریجی کوکیهای شخص ثالث.
با توجه به اینکه ۸۴ درصد از مصرفکنندگان در نظرسنجی روندهای مصرفکننده هاباسپات اظهار کردهاند که حفظ حریم خصوصی دادهها یک حق انسانی است، افکار عمومی قطعا به سمت حفاظت بیشتر در مورد دادههای شخصی تغییر میکند.
از طرف بازاریابان، ۸۴ درصد میگویند که تغییرات حریم خصوصی دادهها بر استراتژی آنها در سال ۲۰۲۳ تأثیر گذاشته است. برای سال ۲۰۲۴، تغییرات کلیدی که بازاریابان انتظار دارند بیشترین تأثیر را بر آنها داشته باشد عبارتند از:
مساله این است که بازاریابان کاملا برای این تغییر آماده نیستند. ۸۱ درصد میگویند فعالیتهای بازاریابی آنها تا حدی به کوکیهای شخص ثالث متکی است و تقریبا از هر پنج بازاریاب یک نفر میگوید که آمادگی از دست دادن دسترسی به آنها را ندارد.
علاوه بر این، ۷۶ درصد از بازاریابان میگویند حذف تدریجی کوکیهای شخص ثالث توسط گوگل، بازاریابی را دشوارتر میکند.
بنابراین بازاریابان در مورد این مشکل چه میکنند؟ ۴۷ درصد میگویند که شرکت آنها در حال بررسی جایگزینهایی برای کوکیهای شخص ثالث است که هدفگذاری شبکههای اجتماعی و دادههای شخص اول محبوبترین راه حلها هستند.
۲۵ درصد از بازاریابان تبلیغات هدفمند شبکههای اجتماعی را بررسی میکنند و پس از آن دادههای شخص اول با ۲۵ درصد، Google Topics API با ۲۱ درصد، تبلیغات متنی با ۱۵ درصد و تعیین کنندههای هویت جهانی با ۱۴ درصد را جمع آوری میکنند.
در ادامه در مورد مزایای دادههای شخص اول صحبت خواهیم کرد، اما برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این جایگزینها، لازم است این راهحل را عمیقتر بررسی کنید.
با وجود گامهایی در جهت شخصیسازی و صحبتهای زیاد در مورد تمرکز بر تجربه مشتری، میدانیم که هنوز فضای زیادی برای بهبود وجود دارد.
نظرسنجی هاباسپات نشان میدهد که تنها ۳۵ درصد از بازاریابان میگویند که مشتریان تجربهای کاملا شخصیشده با برندشان دارند و فقط ۶۵ درصد از مصرفکنندگان میگویند محتوایی که از برندها میبینند قابل ربط است.
مهمتر از این، بیشتر بازاریابان اطلاعات مهمی در مورد مخاطبان خود ندارند و تنها ۶۵ درصد میگویند که دادههای با کیفیتی در مورد جامعه هدف خود دارند.
وقتی از بازاریابان پرسیدیم که درباره مخاطبان هدف خود چه میدانند، کمتر از نیمی از آنها میدانند که مخاطبانشان در کجا محتوا را مطالعه میکنند. میزان اطلاعات جمعیت شناختی، علایق و سرگرمیهای مخاطبان، محصولاتی که به آنها علاقه دارند و بینشهایی که درباره عادات خریدشان دارند، هم به همین صورت است.
دریافت این دادهها به شما کمک میکند تا یک تجربه واقعا شخصیسازی شده برای مشتریانتان ایجاد کنید. در این مورد ۹۶ درصد از بازاریابان میگویند که ارائه تجربه شخصیسازی شده احتمال تبدیل شدن خریداران به مشتریان تکراری را افزایش میدهد و ۹۴ درصد میگویند شخصیسازی باعث افزایش فروش میشود.
علاوه بر همه اینها، بازاریابانی که برندهایشان تجربه شخصیسازی شده را به مشتریان ارائه میدهد، احتمال بیشتری دارد که بگویند استراتژی بازاریابی آنها در سال جاری در مقایسه با بازاریابان برندهایی که تجربه شخصی ارائه نمیدهند، بسیار مؤثر بوده است.
همانطور که در روند قبلی اشاره کردیم، مقررات حفظ حریم خصوصی دادهها با کاهش دسترسی شما به دادهها، شخصیسازی را کمی دشوارتر میکند.
اما این مورد فرصت جدیدی برای استفاده از دادههای شخص اول ارائه میدهد. دادههای شخص اول دادههایی هستند که مستقیما از مشتریان شما جمعآوری میشود. بنابراین نه تنها کیفیت بالاتری دارد، بلکه برای مشتریان و کسبوکار شما نیز منحصر به فرد است. این دادهها بینش بهتری ارائه میدهد و با افزودن هوش مصنوعی قدرتمندتر هم میشود.
در حالی که همه ما از ابزارهای هوش مصنوعی مولد استفاده میکنیم که اطلاعات عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد، جادوی واقعی زمانی اتفاق میافتد که هوش مصنوعی را با دادههای کسب وکار خود ترکیب میکنید. این به بازاریابان امکان میدهد تجربهای بسیار مرتبط و شخصیشده را ارائه دهند.
۷۷ درصد از بازاریابانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، میگویند AI به آنها کمک میکند محتوای شخصیسازیشدهتری بسازند. بنابراین میتوانند تجربهای را که مشتریان با شرکتشان کسب میکنند شخصیسازی کنند، تجربه کلی مشتری را بهبود بخشند و مشتریان خود را بهتر درک کنند.
در حالی که هنوز قدرت هوش مصنوعی و دادههای شخص اول دیده نمیشود، همه نشانهها نشان میدهد که این ترکیب، کلید یک تجربه شخصیشده واقعا مقیاسپذیر است.
وقتی نوبت به استفاده حداکثری از دادههایتان میرسد، یکی از بخشهای کلیدی پازل، داشتن یک منبع واحد حقیقت است. بنابراین بیایید به برخی از دلایل بهدست آوردن یا از دست دادن دادههای متمرکز و در دسترس در سال ۲۰۲۴ بپردازیم.
بازاریابان هنوز با دادهها، ابزارها و منابع شرکتی غیرمرتبط، دست و پنجه نرم میکنند. در گزارش وضعیت بازاریابی سال گذشته، تصمیمگیری مبتنی بر دادهها هم یک تاکتیک برتر و هم چالشی بود که بازاریابان به آن اشاره کردند. در حالی که هوش مصنوعی و سایر روندهای جدید ممکن است شما را متقاعد کند، بهجز این هم، دادهها در سال ۲۰۲۴ بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. ولی مشکل این است که هنوز دادهها، تیمها و ابزارهای بازاریابی غیرمرتبط هستند.
این امر اشتراکگذاری و دریافت دادههای ضروری را چالشبرانگیز میکند. سازمانها را از داشتن دیدی جامع از دادههای خود باز میدارد و کیفیت دادهها را کاهش میدهد. ما این پدیده را بحران قطع ارتباط مینامیم.
از هر چهار بازاریاب ۱ نفر میگوید اشتراکگذاری دادهها با تیمهای دیگر و دریافت دادههای مورد نیاز از تیمهای دیگر در شرکتشان دشوار است.
مهمتر از آن، ۲۳ درصد از بازاریابان میگویند که نحوه ذخیره دادههای بازاریابی در شرکت آنها غیرقابل دسترسی است و فقط ۲۶ درصد میگویند که دادههای بازاریابی آنها کاملا با ابزارهایی که استفاده میکنند یکپارچه شده است. علاوه بر این، تنها ۵۹ درصد از بازاریابان میگویند ابزارهایی که استفاده میکنند با هم مرتبط است.
نظرسنجی هاباسپات همچنین نشان داد که بازاریابان دارای ابزارها، دادهها و تیمهای مرتبط، بهطور قابل توجهی در سال ۲۰۲۳ عملکرد بهتری داشتند.
در حالی که ۹۳ درصد از بازاریابان دارای یک منبع واحد حقیقت برای دادهها میگویند که این منبع برای سازمان آنها مفید است، اما تنها ۶۵ درصد از بازاریابان واقعا میگویند که چنین منبعی را در اختیار دارند. منظور از یک منبع واحد حقیقت SSOT یا (Single Source Of Truth) عمل جمعآوری دادهها از بسیاری از سیستمها در یک سازمان به یک مکان واحد است. SSOT یک سیستم، ابزار یا استراتژی نیست. بلکه حالتی است که برای دادههای یک شرکت وجود دارد، بهطوری که همه آنها را میتوان از طریق یک نقطه مرجع پیدا کرد.
یک منبع واحد حقیقت بهطور مستقیم چالشهای اصلی بازاریابان در مورد همسویی فروش و بازاریابی را حل میکند. فقدان ارتباط مؤثر بین تیمها، به خصوص تیمهای فروش و بازاریابی با استفاده از ابزارهای مختلف و مشکل در اشتراکگذاری دادهها بین تیمها، همگی از اشکالات اصلی موجود است.
بنابراین وقتی تیمهای فروش و بازاریابی با هم هماهنگ نباشند واقعا چه اتفاقی میافتد؟
بازاریابان میگویند بودجه آنها هدر میرود، فروش و لیدها (سرنخها) از بین میرود و مشتریان در نهایت تجربه ضعیفی کسب میکنند. همچنین بازاریابانی که با تیم فروش خود همسو هستند، در مقایسه با کسانی که همسو نیستند، ۲۶ درصد بیشتر احتمال دارد که بگویند استراتژی بازاریابی آنها در سال جاری بسیار مؤثر بوده است.
یکی از راههای بسیار مؤثر برای پیادهسازی یک منبع واحد حقیقت، دریافت یک CRM مانند CRM هاباسپات است که دادهها را با ابزارها ادغام میکند و همسویی را در بین تیمها افزایش میدهد.
۸۶درصد از بازاریابانی که از CRM استفاده میکنند میگویند که این روش در بهبود همسویی بین تیمها مؤثر است و بازاریابان دارای یک منبع واحد حقیقت، ۵۶ درصد بیشتر از آنهایی که چنین منبعی ندارند، با تیم فروش خود هماهنگ هستند.
علاوه بر این، ۷۶ درصد از بازاریابان دارای CRM میگویند که این سیستم برای موفقیت استراتژی بازاریابی کلی آنها مهم است و ۵۷ درصد میگویند که CRM آنها در سال ۲۰۲۳ اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
بازاریابانی که از CRM استفاده میکنند، در مقایسه با بازاریابانی که از CRM استفاده نمیکنند، ۱۲۸ درصد بیشتر احتمال دارد که بگویند استراتژی بازاریابی آنها در سال جاری بسیار مؤثر بوده است.
در نهایت، هوش مصنوعی در بهبود ارتباط نیز بسیار مؤثر است. بهطوری که بازاریابانی که از آن استفاده میکنند، میگویند که AI به سازمانشان کمک میکند تا دادهها را بهطور مؤثرتری به اشتراک بگذارد و بهطور مؤثرتری همکاری کنند.
منبع: blog.hubspot.com