بررسی رجیستری و مشکلات کارکنان مخابرات به جلسه آینده وزیر ارتباطات با کمیسیون اصل ۹۰ موکول شد
جلسه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مورد رجیستری و…
۱۶ مهر ۱۴۰۳
۲۵ مهر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۲ دقیقه
مکنزی در گزارشی با بررسی وضعیت فعلی و روند تغییر تقاضا برای نیروی کار در صنعت ارتباطات و تلکام،به هفت جریان اصلی در آینده این صنعت اشاره کرده است که در این میان هوش مصنوعی یکی از این روندها است و نسل پنجم و ششم ارتباطات (5G و 6G) نیز نقش کلیدی در توسعه دسترسی به اینترنت دارد.
به گزارش پیوست، با وجود گسترش پوشش اینترنت و خدمات ارتباطات در سراسر جهان، گزارش جدیدی همچنان بر شکاف دیجیتالی تاکید کرده و میگوید همچنان ۳.۴ میلیارد نفر از دسترسی به اینترنت محرومند. شرکتها و فعالان حوزه تلکام، به عنوان مهمترین عامل توسعه ارتباطات نقش مهمی در کاهش و از بین بردن این شکاف دیجیتالی دارند و در سالهای پیش رو به گفته مکنزی با محوریت هفت روند اصلی به فعالیت خود ادامه میدهند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
زیرساخت نسل پنجم ارتباطات (5G) با سرعت زیادی، علاوه بر فراهم کردن امکان اتصال کاربران جدید به اینترنت، کیفیت اتصال آنها را بهبود بخشیده و زیرساخت نسل ششم (6G) نیز این روند را بیش از پیش تقویت میکند.
سرعت و پهنباندی که حالا با نسل جدید زیرساخت تقریبا محدودیتی پیش روی خود ندارد، خدمات تازهای مثل مراقبت از بیمار از راهدور را ممکن کرده و نسل بعدی مشتریان تجربیات تازهای مثل اتاق پرو مجازی و کنفرانسهای متاورسی را پیش روی خود دارند.
با استقبال کاربران از این خدمات، انتظار میرود که تا سال ۲۰۲۵ تعداد دستگاههای متصل به اینترنت از ۴۳ میلیارد در سال ۲۰۲۰ به ۵۱.۹ میلیارد افزایش یابد. دورکاری نیز یکی از عوامل قدرت گرفتن این روند است و برآوردها نشان میدهد که ۵۱ درصد از آمریکاییها در حال حاضر حداقل یک روز درهفته را دورکاری میکنند. بهعلاوه، برآورد میشود که 5G و 6G تا سال ۲۰۳۰، دسترسی به اینترنت را برای ۸۰ درصد از جمعیت جهان فراهم کنند.
شرکتهای ارتباطات برای پاسخ به تقاضا باید ظرفیت شبکههای خود را به شکل چشمیگری افزایش داده و در عین حال بر موضوعاتی مثل تاخیر(latency) و مصرف انرژی تمرکز کنند. علاوه بر توسعه پوشش اینترنت برای افراد، شرکتهای ارتباطات میتوانند با ارائه راهحلهای پریمیوم به شرکتها و طرحهای ویژه، درآمد خود از بخش تجاری (B2B) را بیشتر کنند.
برای رسیدن به این هدف، شرکتهای ارتباطات به کارکنانی با مهارت ویژه در طراحی شبکه و طول موج نیاز دارند تا تمرکز خود روی ساختاربندی شبکه و استراتژی خود را افزایش دهند. همچنین به مهندسان شبکهای نیاز است که معماری شبکه را طراحی و اپلیکیشنهای جدیدی را توسعه دهند.
افزون بر این، شرکتهای تلکام برای عملکرد بهتر در شرایط اضطراری و جلوگیری از قطعی باید بر نظارت و نگهداری از شبکه تمرکز کنند و نمیتوان از نقش IoT در توسعه اپلیکیشنها، پلتفرمها و رابطهای برنامهنویسی در آینده چشم پوشی کرد.
درنتیجه این تغییرات، ظرفیت مهندسی و اجرایی خاص تکنولوژیهای قدیمی از جمله DSL، 2G و 3G و زیرساخت سیمی تلویزیون، دیگر ضرورتی نخواهند داشت و نیروی کار باید خود را با این تغییرات وفق دهد.
با توزیع بار رایانشی، مراکز داده که در نزدیکی کاربر نهایی احداث شوند، باعث کاهش لتنسی یا تاخیر و افزایش پهنباند میشوند و سازمانها نیز حاکمیت بیشتری بر دادههای خود خواهند داشت. رایانش لبهای امکان پردازش لحظهای اطلاعات را فراهم کرده و درنتیجه کاربردهای متعددی را در صنایع ممکن میکند (از درمان از راه دور گرفته تا مدیریت ریموت عملیاتهای استخراج و راهحلهای پایداری مثل شبکههای انرژی هوشمندی که مصرف انرژی را بهینهسازی میکنند.)
پرسوجوی اخیر مکنزی از ۷۵ مدیر تلکام در آمریکای شمالی و غرب اروپا نشانگر توجه بالا رایانش لبهای است. نتایج این نظرسنجی نشان میدهد که اکثر شرکتهای ارتباطات تا حدی با رایانش لبهای در ارتباط هستند و یک چهارم آنها همین حالا از آن استفاده کرده و در پی توسعه آن هستند. بیش از نیمی از مدیران (۵۵ درصد)، میگویند هدف اصلی آنها بهبود بازدهی و عملکرد شبکه است و باقیمانده آنها به کاربردهای جدید شرکتی (۲۱ درصد) یا برای مصرفکننده (۱۸ درصد) اشاره دارند.
با استقبال شرکتهای تلکام از رایانش لبهای، هزینه مصرف انرژی، نگهداری از شبکه و سرمایهگذاری در واسطه و ستون اصلی شبکه، بیشتر میشود.
برای پیشرفت در حوزه رایانش لبهای، فعالان تلکام به مهارتهای تازهای در طراحی شبکه و سیستم و فعالیت در حوزه استراتژی و معماری نیاز دارند. همچنین پیشرفت مهندسی شبکه نیز برای نسب و یکپارچهسازی دستگاهها، نرمافزار و سیستمها ضرورت دارد. به مهارتهای نوآوری شبکه برای بهبود عملکرد سیستمها و مهارتهای نگهداری از شبکه نیز برای رفع قطعی و اداره شرایط اضطراری نیاز است. مدیریت پایگاه داده نیز برای مدیریت ذخیره، توزیع و تحلیل داده ضروری است و مهارت در حوزه امنیت نیز برای به حداقل رساندن کلاهبرداری، نظارت بر خطر و پیروی از قانون از اهمیت ویژهای برخوردار است.
گسترش راهحلهای ابرمحور، خودکارسازی و خدمات مدیریت شده نیز تقاضا برای تنظیمات IT در محل و نگهداری را کاهش میدهد.
دو جریانی که در ابتدا به آنها اشاره کردیم، گسترش اتصال به اینترنت و رایانش لبهای، پایه و اساسی برای روند سوم هستند: نسل جدید حمل و نقل. گذار به سمت تکنولوژیهای خودران، متصل، الکتریکی و هوشمند پیامدهای مهمی برای حمل و نقل زمینی و هواوی دارد و میتواند جابجایی انسان و کالا را بهینه و از لحاظ محیط زیستی پایدارتر کند.
صنعت حمل و نقل بیش از پیش راهحلهای الکتریکی، هیدورژنی و هیبریدی را در اولویت قرار میدهد. افزایش ترافیک داده و اپلیکیشنهای خودران به توسعه بازار فعالان این حوزه کمک کرده و مشتریان جدیدی در مکانهایی که پیشتر قابل خدماترسانی نبودند پدیدار میشوند.
در نتیجه روند تکامل حمل و نقل، شرکتهای ارتباطات باید پهنباند خود را برای جابجایی، به ویژه در نواحی دور افاده افزایش دهند و پوشش اضطراری مناسبی را فراهم کنند. در اینجا میتوان تکنولوژیهای اتصال اصلی و متحرک را با دادههای لحظهای تحرکات ترکیب کرده و راهحلهایی برای رانندگی بدون دخالت انسان، اطلاع رسانی و سرگرمی، شبکهای از شارژرهای خودروهای هوشمند الکتریکی و تکنولوژی «خودرو به همهچیز» (V2X؛ که امکان اتصال خودرو به محیط اطراف از جمله دیگر خودروها و رانندگان را فراهم میکند) ارائه کرد.
شرکتهای ارتباطات به مهارتهای تازهای برای طراحی شبکه و الگوریتمهای مناسب اتصال خودرو نیار؛ مهندسی شبکه، نوآوری و نگهداری، برای اتصال خودرو به زیرساخت؛ خودکارسازی، برای بهرهبرداری از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی در جهت اطلاعرسانی و سرگرمی؛ معماری IoT، برای امکان تشخیص صدا و کنترل حرکتی؛ طراحی UX، برای بهبود تجربه مشتری؛ و علوم داده، برای جمعآوری و پردازش اطلاعات، نیاز دارند.
نگاه جدید به RAN به انعطاف بیشتر در رابطه شرکتهای ارتباطات با OEM (تولیدکنندگان تجهیزات اصلی) منجر شده و حتی لزوم داراییهای فیزیکی از جمله برجهای مخابراتی، آنتن و سیمکشی را کاهش میدهد و درنتیجه سرمایه و هزینه عملیاتی کاهش یافته و با تسریع استفاده از خدمات جدید شبکه، رقابت تازهای را در بین فروشندگان ایجاد میکند.
از جمله این رویکردهای جدید که زیر چتر «xRAN» قرا میگیرند میتوان به RAN باز (ORAN)، که در صورت بلوغ به تعامل بین سختافزار و نرمافزار فروشندگان مختلف منجر می شود، RAN متمرکز (CRAN)، که امکان اشتراک تجهیزات بین چند پایگاه موبایلی را فراهم میکند و RAN مجازی (VRAN) اشاره کرد که با جدا کردن سختافزار از نرمافزار شبکه، به توسعه پذیری و چابکی آن کمک میکند.
xRAN با فراهم کردن فرصتی برای رجوع به عرضهکنندگان جدید برای نیازهای مختلف، مجموع هزینه مالکیت شرکتهای ارتباطات را کاهش میدهد. با این سازوکار، فروشندگان بیشتری وارد بازار میشوند و قیمتی رقابتیتر را مشاهده میکنیم. علاوه بر این، انعطافپذیری بیشتر شرکتهای ارتباطات، خطرات استفاده از راهحلهای جدید نرمافزاری و سختافزاری را کاهش میدهد. همچنین سازمانها با دسترسی به امکانات هوشمند، مجازی و تعاملپذیر، میتوانند علاوه بر ارائه راهحلهای بهینه، ظرفیت خود را نیز افزایش دهند.
نظرسنجی مکنزی از مدیران تلکام حاکی از گرایش بالای آن به ORAN است و ۷۶ از مدیران فعلی و ۸۸ درصد از مدیران جدید میخواهند روی این رویکرد جدید سرمایهگذاری کنند. روی هم رفته ۶۰ درصد از مدیران قرار است از ORAN برای حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد از سازههای جدید شبکه استفاده کنند.
شرکتهای تلکام برای نیل به این هدف به نیروی کار ماهر در حوزه کار چابک، برای تسهیل فعالیتهای مهندسی و اجرای نوآوری؛ مهندسی داده، برای توسعه ساختار؛ ابر، برای توسعه و آزمایش راهحلهای xRAN؛ مدیریت محصول، برای تکامل دادن xRAN؛ و DevOps، برای ساخت راهحل و تسریع گذار به xRAN نیاز دارند.
درنتیجه این جریان، لزوم اطلاعات در حوزه سختافزار اختصاصی، مهارتهای ادغام سیستم بسته و توانمندیهای عملیات دستی که در سیستمهای RAN سنتی شاهدش هستیم کمتر میشود.
با ساخت و توسعه محصولات و خدمات دیجیتال که مقدار زیادی از دادههای کاربران را جمعآوری میکنند، ضرورت اعتماد و حریم خصوصی رو به افزایش است. در حالی که شرکتها برای اعتمادسازی و برتری رقابتی تلاش میکنند، لزوم معماری، هویت دیجیتال و مهندسی حریم خصوصی Zero Trust یا خالی از اعتماد بیشتر میشود.
شرکتهای ارتباطات برای پاسخ به انتظارات روزافزون مشتریان در زمینه اعتماد دیجیتال، امنیت IT و شفافیت داده، باید روی راهحلهای امنیت دیجیتالی سرمایهگذاری کنند. سرمایهگذاران این حوزه، با ساخت خدمات هویت دیجیتال برای شبکهها و تکنولوژیهای جدید، به عرضهکننده پیشنهادات جدید بدل میشوند.
شرکتهای تلکام برای حرکت در این مسیر به نیروی کار با مهارتهایی در حوزه توسعه هویت دیجیتالی، برای ارائه راهحل و تکنولوژیهای مطمئن؛ مهندسی و ساختاربندی راهحل امنیت سایبری، برای تضمین بازبینی و ارزیابی امنیت شبکهها و اپلیکیشنها؛ خودکارسازی، برای ایجاد راهحلها و ابزارهای هویت دیجیتال؛ مهندسی حریم خصوصی، برای مدیریت خطر و پیروی از قوانین؛ مهندسی شبکه، برای توسعه اپلیکیشن و ساختاربندی؛ نگهداری از شبکه، برای نظارت و مدیریت شرایط اضطراری؛ و DevOps، برای خودکارسازی پیکربندی، خدمترسانی مداوم و زیرساخت، نیاز دارند.
تولید و بررسی دستی مستندات قانونی منسوخ میشود.
پیشرفتهای تکنولوژی هوش مصنوعی-به ویژه در حوزه هوش مصنوعی مولد- در جایجای زنجیره عرضه فرصتهایی را برای سازمانها خلق میکند. شرکتهای ارتباطات میتوانند از هوش مصنوعی برای بهینهسازی شبکهها (با مدیریت منابع براساس تحلیل لحظهای ترافیک و دادهها)؛ برطرف کردن مشکلات حفظ و نگهداری به گونهای فعال (با تحلیل الگوها و ناهنجاریهایی برای شناسایی مشکلات پیش از رخ دادن آنها)؛ و به حداقل رساندن تلاطم (با تحلیل رفتار مشتریان برای شناسایی آنهایی که بیشتری احتمال ترد شرکت را دارند) استفاده کنند. شرکتهای تلکام میتوانند با استفاده همزمان از حسگرها و دوربینهای مجهز به هوش مصنوعی در کنار سیستم خودکار نگهداری از شبکه، هزینههای مدیریت زیرساخت شبکه را به شکل چشمگیری کاهش دهند.
هوش مصنوعی مولد با ارائه محتوای شخصیسازی شده، پیشنهادات و خدماتی براساس الگوی مصرف، تاریخچه خرید و دیگر موضوعات به مشتریان میتواند تجربه آنها را متحول کند. هوش مصنوعی مولد با تحلیل روند رفتاری مصرفکننده میتواند توسعه محصول را تسهیل کرده و سرعت نوآوری را افزایش دهد. همچنین این تکنولوژی قادر است قابلیتهای جدیدی را برای یک اپلیکیشن موبایلی یا طرحهای جدیدی را برای گروهی از مشتریان پیشنهاد دهد. اوپراتورها با هوش مصنوعی مولد و شبیهسازی حملات پیچیده سایبری میتوانند نقاط ضعف را شناسایی و مقاومت شبکه را افزایش دهند.
شرکتهای ارتباطات برای استفاده حداکثری از هوش مصنوعی به مهارتهایی طراحی رابط کاربری، برای خلق تجارب مناسب کاربری؛ مهندسی پردازش زبان طبیعی، برای تشخیص گفتار با هوش مصنوعی؛ مهندسی داده، برای کار روی معماری دادهها، نرمافزار و بزرگداده؛ علوم داده، برای ایجاد مدلهای ریاضیاتی یادگیری ماشینی؛ و امنیت، برای جلوگیری و مدیریت حملات سایبری، نیاز دارند.
هوش مصنوعی با مدیریت نرمافزاری زیرساخت، لزوم رفع مشلکات معمولی به صورت دستی را از بین میبرد.
براساس نظرسنجی مکینزی، اکثریت مدیران شرکتهای ارتباطات برروی تاثیر تکنولوژی کوانتوم اتفاق نظر دارند. ۵۲ درصد از مدیران بر این باورند که کوانتوم در پنج سال آینده به عامل برتری و وجه تمایز شرکتهای تلکام تبدیل میشود (و ۳۲ درصد دیگر نیز تا حدی با این برآورد موافقند.)
از نگاه مدیران، بیشترین ارزش استراتژیک مربوط به شبکههای توسعه کلید کوانتوم (QKD) است که امکان تبادل امن کلیدهای رمزنگاری شده را فراهم میکنند. همین حالا نیز تقریبا نیمی از مدیران برای محافظت از دادههای مشتریان یا بهبود تایید هویت کاربران در دستگاههای IoT (۵۵ درصد)، محافظت از زیرساخت تلکام با رمزنگاری (۵۳ درصد) یا رمزنگاری ترافیک در داخل شبکه (۴۸) به تکنولوژی کوانتوم روی آوردهاند.
رایانش کوانتومی نیز با فراهم کردن بستری برای حملات جدید، روشهای رایج رمزنگاری را در معرض خطر قرار داده است. بسیاری از سازمانها از همین حالا نگران حملات «کشت فوری و سپس رمزگشایی» هستند. در این سبک از حملات، تبهکاران دادههای رمزنگاری شده را با این امید به سرقت میبرند که کامپیوترهای کوانتومی در آینده بتوانند آنها را رمزگشایی کنند. شرکتهای تلکام با استفاده از تکنولوژی کوانتوم میتوانند خود را به ابزارهایی برای مبارزه با این تهدیدهای پیچیده تجهیز کنند؛ برای مثال، برای ارسال هشداری در صورت تلاش برای استراقسمع یک مکالمه.
با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی کوانتومی، میتوان از این تکنولوژی برای بهبود چشمگیر رایانش و سرعت ارتباطات استفاده کرد. اما با وجود علاقهمندی رهبران ارتباطات، تعداد کمی از سازمانها در حال حاضر از تکنولوژی کوانتوم در مقیاس وسیع استفاده میکنند.
شرکتهای ارتباطات برای گذار از مذاکرات داخلی و نمونههای آزمایشی به مهارتهایی در حوزه تکنولوژی کوانتوم (از جمله الگوریتمهای کوانتومی، معماریهای کامپیوتری، مدارهای فوقهادی و یادگیری ماشینی)؛ رایانش پیشرفته، برای حضور در طرحهای آزمایشی در حوزههایی مثل QKD؛ امنیت نرمافزار و سختافزار و Crypto-agility، برای جلوگیری از حملات سایبری و مدیریت تحولات رمزنگاری در روند تکامل سطح و استانداردهای تهدید؛ مهندسی شبکه، برای طراحی شبکههای ترکیبی سنتی/کوانتومی، تجهیزات ضروری توسعه مشترک و آزمایش برای ارتباطات نوری، و بررسی پتانسیل ماهواره و فیبر برای ارتباطات کوانتومی؛ و مدیریت محصول، برای بهرهبرداری مالی از شبکههای کوانتومی و امنیت، نیاز دارند.
توانمندیهای مهندسی و عملیاتی که خاص روشهای بهینهسازی شبکه با رایانش سنتی هستند، اهمیت کمتری خواهند داشت.