هوش مصنوعی و رباتهای مخرب؛ طراحی نوین و پیچیده حملات سایبری
استفاده از هوش مصنوعی در طراحی حملات سایبری هم دیده میشود. رباتهای مخرب که به…
۱۹ مهر ۱۴۰۳
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۲ دقیقه
در این مطلب میخوانید
مقایسه چتباتها را میتوان بر اساس نتایج خروجی آنها انجام داد. در چند ماه گذشته صحبتهای زیادی در مورد هوش مصنوعی، کاربرد آن خطرات، بیم و امیدها در رسانهها شنیدیم که شاید بیش از همه بواسطه در دسترس عموم قرار گرفتن ChatGPT باشد. ابزاری که توانایی پیش بردن گفتگوی عادی و روزمره با انسان را دارد و به ظاهر توان پاسخگویی به هر سؤالی را داراست.
پس از ChatGPT چند ابزار دیگر هم با کم و بیش همان تواناییها در اختیار همگان قرار گرفتند. هدف از این نوشتار، به اشتراک گذاشتن یافتهها و تجربیات من در بکارگیری این ابزار هاست.
این نیم نگاه در برگیرندهی چهار ابزار هوش مصنوعی، AI است. به این ابزارها (Tools)، گفتگو روبات Chatbot یا ماشینهای گفتگوگر هم گفته میشود. Chatbot ابزار یا روباتی است که توانایی گفتگو دارد، البته به زبان روزانه من و شما.
چهار ابزار مورد بررسی:
ابزار Writesonic فقط برای مقالهنویسی است و تواناییهای سه ابزار دیگر را در سایر زمینهها ندارد. اما چون در این نیم نگاه، برای من سنجش توان مقالهنویسی، پر اهمیت بود، رایتسونیک هم به این گروه افزودم. هرآنچه در این متن میآید، جز بخش پایانی، دربرگیرنده سه ابزار اولی است و نه، رایتسونیک.
“زبان مادری” همه آنها انگلیسی است، بنابراین در گفتگو به این زبان هوشمندی خود را بیشتر به نمایش میگذارند.
مقدمهای بر مبانی هوش مصنوعی، هر آنچه برای شروع باید بدانید راهنمای استفاده از هوش مصنوعی مایکروسافت بینگ برای تولید متن و عکس رایگان آموزش کامل ثبتنام و استفاده از ربات هوش مصنوعی ChatGpt در ایران آموزش استفاده از هوش مصنوعی گوگل، راهنمای گفتگو ثبتنام و کاربردها چگونه پرامپت برای هوش مصنوعی بنویسیم، اصول مهندسی پرامپت
توانایی و دانش این ابزارها به جز کیفیت پردازش الگوریتم و مدلهای زبانی بکار گرفته شده، مبتنی بر حجم دادههای موجود در فضای مجازی و همچنین میزان گفتگو آنها به هر یک از زبان هاست. یادآوری میکنم که این ابزارها پیوسته در حال بهتر شدن و یادگیری حتی از من و شما هستند!
تمامی این ابزارها، برای فارسی نوشتن به مشکل برخورد میکنند. مادامی که در متن فارسی، خبری از حروف لاتین یا اعداد نیست، همه چیز خوب و عادی است اما در غیر اینصورت احتمال اینکه جای واژهها تغییر کند، کم نیست.
چالش اصلی وقتی است که بخواهید همین متن را در جایی و App دیگر کپی کنید. من در بررسی خود از سه زبان انگلیسی، فارسی و سوئدی استفاده کردم. عمده گفتگوهای من و پرسش و پاسخها به زبان انگلیسی بوده است.
تمامی این ابزارها جز چت جیپیتی مدعی دسترسی در لحظه و استفاده Online از اینترنت برای جمعآوری اطلاعات و پاسخگویی هستند.
چت جیپیتی، برای پاسخگویی به اینترنت مراجعه نمیکند. آخرین به روزرسانی این ابزار در سپتامبر ۲۰۲۱ انجام شده و اگر در مورد رویدادی در ۲۰۲۳ بپرسید، میگوید که اطلاعی ندارد. ولی راهنمایی میکند که چگونه به جواب برسید.
چت جیپیتی، بانک اطلاعاتی خودش را دارد. آخرین بار در سپتامبر ۲۰۲۱ تمام دادههای موجود و قابل دسترسی در فضای مجازی را خوانده، تجزیه تحلیل و طبقهبندی کرده و در بانک خود قرار داده است.
هر سه توان خوبی برای پاسخگویی به زبان عادی و روزمره دارند. اما معمولاً مایکروسافت بینگ به چند جمله کوتاه بسنده میکند که با چند لینک برای توضیح بیشتر همراه شده است.
بارد و چت جیپیتی، بدون ارجاع به سایت یا بازتاب لینکهای مورد استفاده، پاسخهای مستقل میدهند. البته در صورت درخواست کاربر، هر دو یک سری لینک نیز میفرستند.
بآرد هنگام پاسخگویی از تصویر هم در صورت لزوم استفاده میکند. این قابلیت را آن دو دیگر ندارند.
بارد بر خلاف دیگر ابزارهای مورد بررسی، توان بلند خوانی جوابهای خود را دارد. البته زبان فارسی پشتیبانی نمیشود.
اگر سؤالی کردید ولی پاسخ کامل نبود، کوتاه/بلند بود، قابل فهم نبود…. در صورت درخواست کاربر، میشود، توضیح بیشتر، سادهتر، گستردهتر، … و فنیتر خواست. البته مایکروسافت بینگ در این مورد به باهوشی آن دو دیگر نیست.
همه این ابزارها از سرعت بالایی در پاسخگویی بهره میبرند. چت جیپیتی شاید سریعترین باشد چرا که هر بار تمام اینترنت را برای پاسخگویی زیر و رو نمیکند.
همگی به اندازه قابل قبولی توان درک سؤال و فهم زبان انسان/من را دارند. در گفتگو با انسان هم گاهی پیش میآید که شنونده توضیح بیشتر میخواهد. در اینجا هم همین طور است. برداشت من این است که بینگ قدری “خنگتر” از دو تای دیگر است.
همگی به جز رایتسونیک شمار گستردهای از زبانها را به شمول فارسی بلدند یا پشتیبانی میکنند، البته رایتسونیک فارسی بلد نیست.
از هر سه میتوان به عنوان مترجم یا کمک برای نوشتن و تصحیح متن استفاده کرد.
من به زبانهای انگلیسی، سوئدی و فارسی در مورد عمر خیام و حافظ پرسیدم. جوابها همگی خوب بود. جواب چت جیپیتی بهتر و مفصلتر بود. مایکروسافت بینگ هم ناکاملتر.
مثال از رباعیات و اشعار حافظ خواستم. جوابها همگی خوب بود.
پرسیدم آیا به سبک خیام و حافظ میتوانی شعر بگویی؟ هر سه تلاش کردند اما حاصل تلاش به هر سه زبان بویژه فارسی نافرجام بود!
با اطمینان میتوانم بگویم اگر تقاضای تقلید و ساختن اثری به سبک شکسپیر، دیکنز، ادگار آلن پو و گوته کرده بودم، نتیجه کار بهتر میبود.
بررسی تواناییهای این سه ابزار در زمینه ریاضی و اظهار نظری همه جانبه که کمابیش به واقعیت نزدیک باشد، نه تنها کار سادهای نیست که در سطح این نوشته هم نیست. اما چند مثال از مسائل ساده ریاضیات نشان میدهد که چت جیپیتی در این زمینه به خوبی آن دو دیگر نیست. چت جیپیتی هم مثل من و شما گاهی اشتباه میکند یا “گول” میخورد… توضیح دلایل این کمبود که بخشی از آن، هم ساده است هم قابل اصلاح در حوصله این نوشته نیست.
ولی اگر سطح سؤالات را کمی پیشرفتهتر کنیم، مثلاً معادلات خطی ۳ مجهولی، چت جیپیتی در این آزمون نمره قبولی میگیرد، در صورتی که بارد باید خود را برای “شهریور” و امتحانی دیگر آمده کند. مایکروسافت بینگ هم چند کتاب و لینک برات معرفی میکند که از آنها کمک بگیرید. به زبان دیگر میتوان گفت که بینگ، اینکاره نیست و چنین توانایی ندارد.
چت جیپیتی و گوگل بارد در برنامهنویسی و کدنویسی به چند زبان متداول کامپیوتری، قابلیتهای خوبی از خود نشان میدهند، هرچند که نگاه و آزمون من بسیار سطحی بود و محدود میشد به چند برنامه کوتاه.
اگر از خودشان بپرسیم، چت جیپیتی میتواند به ۱۴ زبان و بارد به ۱۰ زبان کامپیوتری برنامهنویسی کنند.
مایکروسافت بینگ بدون خجالت اعلام میکند که: اینکاره نیست!
این سؤالی بود که از هر سه پرسیدم.
بارد: من متأسفانه نمیتونم جواب بدم.
بینگ: پس از توضیح کوتاه ( ۱ جملهای) در مورد این سه ابزار، ادامه داد: اطلاعات و منابع من Online است ولی اطلاعات چت جیپیتی چنین نیست.
چت جیپیتی: من نظر شخصیای در این مورد ندارم و در ضمن اطلاعات من قدیمی و مربوط به قبل از تولد دو دیگری است. و بسیار هوشمندانه ادامه داد: جواب این سؤال میتواند بر اساس نوع نیاز کاربر متفاوت باشد. و سپس ۵-۴ مورد را پیشنهاد داد که بر اساس آنها، بتوانم خودم بررسی، تحلیل و مقایسه کنم.
در مورد رخدادهای اخیر ایران به دو زبان انگلیسی و فارسی پرسیدم.
بآرد توضیحات نه چندان گستردهای داد که برای شخصی که از بیرون مسأله را دنبال میکند به نظر کافی میآید.
بینگ مایکروسافت طبق معمول توضیحات مختصری داد و چند لینک برام فرستاد بروم خودم بخوانم.
چت جیپیتی، همانطور که انتظار میرفت، با پوزش از اینکه اطلاعاتاش قدیمی است، برای بدست آوردن اطلاعات به روز، چند توصیه عمومی کرد.
انگیزه اصلی من برای نوشتن این متن، سنجش توانایی این چهار ابزار برای مقاله بلند نوشتن بود. اما به مرور بر آن شدم که کل یافتهها و برداشتهای خود را در دیگر زمینهها هم به نوشته درآورم.
برای ارزیابی توان مقالهنویسی این چهار ابزار، به هرکدام، یک مقاله هزار واژهای در مورد زبانهای هند و اروپایی سفارش دادم. ۴-۵ سؤال یکسان برای همه طرح کردم:
(متن سفارش من و سؤالات مطرح شده با شرح بیشتر، در آغاز هر یک از این مقالهها آمده است. )
من زحمت تیترگذاری و صفحهبندی را هم به خودشان دادم.
این چهار ابزار به منابع خود مراجعه کردند و در زمان بسیار کوتاه، ۲۰-۱۰ ثانیه یک مقاله ۱۰۰۰ واژهای با صفحهبندی و تیترگذاری درست و معقول تولید کردند. نتیجه کار البته که خیرهکننده بود.
همانطور که انتظار میرفت، و از آنجایی که Writesonic تنها کار و عملکردش مقالهنویسی است، نتیجه کارش بهتر و زیباتر بود. حداقل اگر به تیتر بندی، صفحهبندی و فرم، بیشتر توجه داشته باشیم. در طول راه هم کمک زیادی به کاربر میکند تا هم هدف کاربر را بهتر بفهمد و هم نتیجه بهتر شود. چنین کمکی در این سطح، در دیگر ابزار مورد بررسی یافت نمیشود.
مقالات تولید شده توسط چت جیپیتی و گوگل بارد هر دو خوب بود. فرم و تیتربندی خوبی هم داشت. این دو در این زمینه هم کما بیش، شانه به شانه حرکت میکنند.
مقاله مایکروسافت بینگ، تفاوت جدیتری با آن سه دیگر داشت. نه تنها از نظر فرم و تیتربندی بلکه از نظر تعداد واژهها هم. در حقیقت، بینگ جملاتی را از سایتها و منابع گوناگون کنار هم میگذارد و یک مقاله سرهم میکند در حالی که احساس میشود، آن دو دیگر هوشمندانهتر و بیشتر شبیه انسان عمل میکنند. البته این شیوه کار، به بینگ این امکان را میدهد که منابع خود را همراه لینکها ذکر کند.
توانایی، قابلیتها و سرعت تکامل هریک از این ابزارهای AI خیره کننده، هیجان انگیز… و گاهی همزمان شادی و نگرانیآور است.
هیچ یک از این ابزارهای مورد بررسی، به جز نوشته و متن، توان خلق آثار دیگری نظیر نقاشی و موسیقی ندارند. البته ابزار دیگری هستند که چنین قابلیتهایی دارند. مثل DALL-E که توان خیرهکنندهای در خلق تابلو نقاشی دارد.
بینگ مایکروسافت، به “باهوشی” آن دیگران نیست. شاید ابزار مایکروسافت برای عقب نماندن از قافله، زودتر از موعد بیرون آمده است.
همه این ابزارها فعلا مجانی هستند، حداقل در حد کاربرد عادی و نه حرفهای و گسترده.
ذکر منابع، حق تألیف ،… کپیبرداری (plagiarism) از جمله مسائل و ایرادهایی است که در مورد این ابزارها طرح میشود. اگر پیش فرض را بر این بگذاریم که این ایراد کاملاً به جاست، بدون شک مایکروسافت بینگ کمتر از دو دیگری درخورسرزنش است. در حقیقت آنچه نقطه ضعف بینگ است همانا نقطه قوت آن هم هست. چرا که جوابهای بینگ، همانا به هم چسباندن هوشمند و مناسب یک سری لینک است و نه بیش از آن. کنکاش بیشتر در این پیش فرض و ایراد بماند برای جایی دیگر.
چت جیپیتی، بانک اطلاعاتی خودش را دارد که آخرین بار سپتامبر ۲۰۲۱ به روز شده و تواتر خاصی برای بروزرسانیهای بعدی اعلام نشده است. هر آنچه در این متن در مورد چت جیپیتی گفته شده، مربوط است به GPT-3. 5 که در دسترس همگان قرار دارد. بررسی من در برگیرنده GPT4 نمیشود! نسخه اخیر با تمام امکانات آن در دسترس همگان نیست. البته مجانی هم نیست.
با وجود تواناییهای خیره کننده، تمامی این ابزارها به درستی تأکید میکنند که در مرحله آزمایش هستند. جوابها را نباید بدون راستی آزمایی بیشتر و بنیانیتر به جای جواب نهایی و کاملاً درست گذاشت.
برای استفاده از این ابزارها باید حساب کاربری داشت. حساب Gmail یا Outlook کافی است.
یک تذکر مهم، در این متن، هر جا از هوش، خلاقیت،. . و فراگیری صحبت میشود، مراد یکی دانستن این مفاهیم با آنچه که در انسان میشناسیم، نیست! هرچند آنچه در این ابزارها میبینیم بسیار شبیه هوش و خلاقیت و فراگیری است اما این دو، دو فراگشت جداگانهاند. هم ازین روست که در علم بین AI و AGI تفاوت گذاشته میشود. (Artificial General Intelligence، AGI)
مرحله بعدی تکاملی AI است که قابلیتها، هوش، ادراک… و فرآیند یادگیری کامپیوتر شبیه انسان میشود. در حقیقت مغز انسان شبیهسازی میشود. فعلا در آنجا نیستیم.
برای آشنایی بیشتر با هوش مصنوعی AI و AGI، آینده بشریت، سناریوهای ممکن…، بیمها و امیدها میتوانید به کتابهای زیر مراجعه کنید:
Life 3.0: Being Human in the Age of Artificial Intelligence
Max Tegmark، MIT Professor
Superintelligence: Paths، Dangers، Strategies
Nick Bostrom، Oxford Professor
این هر دو نویسنده سوئدی هستند و کتابها به زبان انگلیسی نوشته شده است، اما به بسیاری از زبانها از جمله سوئدی و فارسی ترجمه شده است.
ChatGPT | Google Bard | Bing Microsoft | Writesonic | |
دسترسی و جمعآوری اطلاعات | استفاده از بانک اطلاعاتی از پیش تهیه شده، سپتامبر ۲۰۲۱ | آنلاین Online | آنلاین Online | آنلاین Online |
سرعت پاسخگویی | سریعترین | سریع | سریع | سریع |
درک مکالمه به زبان آدمیزاد | بهترین ۱ | خوب ۲ (بسیار نزدیک به ChatGPT) | قابل قبول ۳ | قابل قبول |
شمار زبانهای مورد پشتیبانی از جمله فارسی | بسیار/فارسی | بسیار/فارسی | بسیار/فارسی | محدود |
دانش ریاضی | غیر قابل اعتماد | غیر قابل اعتماد | کم و غیر قابل اعتماد | – |
برنامهنویسی | خوب | خوب | ناتوان | – |
پاسخگویی به رویدادها و تحولات روز | ناتوان | خوب
| خوب
| –
|
تولید متن و مقاله، تیتر و صفحه بندی… | خوب | خوب | کم توان | بهترین |
چند توضیح نویسنده:
بررسی این مقاله محدود به نسخه رایگان. ۳,۵ ChatGPT است و نه آخرین نسخه آن.
این مطلب در شهریور ۱۴۰۲ نوشته شده و با توجه به سرعت پیشرفت در این زمینه, نکاتی از آن دیگر به روز نیست. مثل بخش مربوط به ریاضیات و برنامه نویسی, اما کلیت آن هنوز معتبر است.