پرداخت رکن اصلی یک معامله است. هر کسب و کاری رسالت اصلیاش فروش است که آن هم از طریق یک معامله صورت میگیرد و مرحله نهایی آن معامله پرداخت خواهد بود. ابزارهای مختلفی برای پرداخت وجود دارد: ابزارهای سنتی مانند سکه و اسکناس که طی یک فرایند تکاملی همراه با پیشرفت بشری متکامل شده است. با کشف فلز نخستین ابزارهای پرداخت بیش از پنج هزار سال قبل پدید آمد که با آنچه ما امروز به معنای سکه میشناسیم متفاوت بود، اما پیشزمینه اختراع و ضرب سکه در تمدن لیدی را پدید آورد. به تدریج در قرون اخیر مفاهیم جدیدی مانند چک نیز در کنار سکه و اسکناس به عنوان ابزارهای پرداخت مورد استفاده بشر قرار گرفت. در چند دهه گذشته با پیشرفتهایی که در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و مهندسی الکترونیکی حاصل شد، پرداختهای الکترونیکی جایگاه خود را در کنار ابزارهای سنتی پیدا کردند. کارتهای بانکی در کنار درگاههایی مانند کارتخوان، خودپرداز، تلفن، تلفن همراه، اینترنت و حتی شبکههای اجتماعی همگی از جمله ابزارهایی برای پرداخت در دنیای مدرن به شمار میروند. اما آیا این ابزارها که منطقی واحد ولی فیزیک متفاوتی بر آنها حاکم است در جایگاه مناسبی مورد استفاده قرار میگیرند؟ انگیزه اصلی نگارش این یادداشت پاسخ دادن به این پرسش و تعیین جایگاه ابزارهای مختلف پرداخت در یک فضای ایدهآل است. ابزارهای پرداخت بر اساس برخط بودن یا غیربرخط بودن، زمان تسویه و هزینه تمامشده آن ابزار باید در جایگاه مناسب خود استفاده شوند و اگر یکی از ابزارها تضعیف شود، سایر ابزارها خود به خود نیاز مردم را پوشش میدهند که این مساله میتواند هزینههای زیادی را بر سیستم بانکی وارد کند، ضمن اینکه تغییر عادت مشتریان خود کاری دشوار است. ابتدا یک شرایط ایدهآل و شاید طبیعی استفاده از ابزارهای پرداخت را مورد بررسی قرار دهیم. سکه و پول خرد یک ابزار ارزانقیمت است...