نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۶ مهر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۷ مهر ۱۴۰۲
احتمال بروز اختلاف و تعارض در هر حرفه و محیط کاری زیاد است. آنچه در مواجهه با این چالش اهمیت دارد، نحوه مقابله و مدیریت آن است. مدیریت موثر تعارض موجب تسریع مدت زمان برطرف شدن اختلافات و دستیابی به راهحلهای نوین میشود.
به گزارش پیوست، روشها و تکنیکهای گوناگونی برای حل تعارض وجود دارد که با به کار بردن هر کدام از آنها میتوان قدمی موثر در کاهش تنش و تقویت همکاری در محیط کسبوکار برداشت.
بروز اختلاف و تعارض در هر حرفهای طبیعی است و به عبارتی تعارض جنبه ذاتی مشاغل است. وجود دیدگاههای مختلف، سبکهای کاری گوناگون و شخصیتهای متفاوت و حتی متضاد اصلیترین دلایل پدید آمدن اختلافات در محل کار است. محیط کسبوکار جایی است که افراد گوناگون برای اهداف مشترک گرد هم آمدهاند و باید با همکاری هم در پی تحقق اهداف تلاش کنند. در صورت بروز هرگونه اختلاف و مشکل اجتناب از درگیری به جای ترسیدن بسیار مهمتر است. باید پذیرفت که این مسائل عادی است و تمرکز را متوجه مدیریت موثر تعارض و حل اختلاف پیش آمده کرد.
تلاش برای حل تعارض، موجب میشود محیط کار سالمتر و پویا باشد و ارتباطات درون سازمانی و بهرهوری کلی تقویت شود. بدین منظور و با توجه به اهمیت حل موثر تعارض، باید که اقدامات پیشگیرانه در دستور کار قرار گرفته، تلاشهای در راستای مقابله با این مشکلات صورت بگیرد و همچنین بر اهمیت مهارتهای حل تعارض جهت حفظ آرامش در محل کار و برقراری هماهنگی میان اعضا تاکید شود.
بروز تعارض محدود به فضاهای کاری فیزیکی نیست، بلکه در حوزه دیجیتالی نیز این ناسازگاریها پدید میآید. اغلب، علت وقوع این اختلافات در فضای دیجیتالی سوءبرداشت و سوءتفاهم به دلیل تعامل آنلاین و نبود امکانات ارتباط حضوری است.
تعارض بخش اجتناب ناپذیر از زندگی شغلی حرفهای است، و نباید آنها را صرفا به عنوان رویدادهای منفی تلقی کرد. در عوض، با تغییر رویکرد و در صورت مدیریت ماهرانه، فرصتهایی برای رشد و بهبود از طریق همین اختلافات ارائه میشود.
همانطور که اشاره شد رسیدگی به این درگیریها برای جلوگیری از تشدید آنها و ایجاد اختلال در پویایی گروه ضروری است. برای عبور از این چالشها، سازمانها باید تکنیکهای مدیریت موثر تعارض را به کار بگیرند. تکنیکهایی مانند گوش دادن فعال، مذاکره و میانجیگری روشهای سازندهای برای تنشزدایی و امکان تعاملات مفید و در نهایت تقویت ساختار ارتباطی محل کار را ارائه می دهد.
اولین گام در حل و مدیریت موثر تعارض، گوش دادن فعال است. گوش دادن فعال به این معناست که توجه کامل شما به فردی است که نگرانیها و دغدغههای خود را بیان میکند. این روش باعث میشود که شما موضوع را از دیدگاه آنها دیده و بررسی کنید. برخورد محترمانه، همدلی و همراهی با احساسات فرد مقابل، مسیر گفتوگو را به سمت و سوی بهتری هدایت خواهد کرد.
بخش عمده تعارضها از ترجیحات و اهداف متفاوت ناشی میشود. انجام مذاکره زمینهساز یافتن وجوه اشتراک و راهحلهایی است که برای همه سودمند باشد. رویکرد سازگارانه و تلاش برای دستیابی به نتیجهای که هیچ کس متضرر نشود، کیفیت همکاری را ارتقا داده و در حل و مدیریت موثر تعارض نیز کارساز است.
زمانی که درگیریها شدت مییابد و طرفین با عصبانیت با یکدیگر صحبت میکنند ورود یک نفر سوم به عنوان میانجی جهت کاهش التهابها میتواند اثربخش باشد. حضور میانجی موجب تسهیل گفتوگو میشود و این اطمینان را حاصل میکند که سخنان افرادی که با یکدیگر درگیر شدهاند شنیده میشود. راهنماییهای میانجی علاوهبر کاهش تنش، زاویه دید وسیعتر از دیدگاه شخصی را ایجاد میکند.
اغلب سوءتفاهمها به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح رخ میدهد. هر چقدر کانالهای ارتباطی شفاف باشد به همان میزان از بروز و تشدید درگیریها جلوگیری میشود. برگزاری جلسات بهصورت مستمر، ایجاد تالارهای گفتوگو و فراهم کردن فضایی برای بیان مشکلات و اختلافات در مدیریت موثر تعارض کاربردی است.
سازمانها میتوانند برنامههای آموزشی مهارتهای حل تعارض را به همکاران مجموعه آموزش دهند. این برنامه آموزشی اقدامی موثر در برطرف کردن مشکلات به حساب میآید و فرهنگ حل تعارض را در سراسر محل کار ترویج میدهد.
آنچه اهمیت دارد نحوه برخورد و رویارویی با بحرانهایی است که در فضای کاری پیش میآید. فارغ از بررسی ریشهای و تحلیل علت وقوع، چگونگی مواجهه مهمتر است. توجه به انواع تکنیکها و بهکارگیری آنها میتواند از شدت و حرارت درگیری کم کرده و فرصتی را برای اندیشیدن و پیدا کردن راهحل مهیا کند.
حضور شخصیتهای گوناگون با اهداف، ارزشها و ایدههای مختلف طبیعتا موجب به وجود آمدن اختلاف نظرهای متعددی میشود. عوامل استرسزا مانند فشار روانی ناشی از تعداد کارهای محول شده، محدودیت زمانی، حجم بزرگ پروژهها تابآوری فرد را کاهش داده و با تحمیل اضطراب بسیار در روابط او با همکاران اختلال ایجاد میکند. وجود ابهام در وظایف موجب سردرگمی همکاران میشود و هیچ کس نمیداند دقیقا چه کسی مسئول چه کاری است. این اوضاع پیچیده زمینهساز بروز اختلافات است. ناتوانی در برقراری ارتباط و برخوردار نبودن از مهارتهای ارتباطی سازنده تصویر مبهمی از یکدیگر است که در نهایت موجب درک نادرست و سوءبرداشت میشود. علاوهبر این موارد مبارزه بر سر قدرت و کسب جایگاه برتر از دیگر مولفههایی است که منجر به تعارض در محل کار میشود.
همدلی، مهمترین و موثرترین ویژگی در حل تعارض و اختلافات است. این ویژگی امکان حداقل درکی از شرایط فرد یا افراد مورد نظر را فراهم میآورد و به یافتن زمینههای مشترک کمک میکند. صبر و بردباری سبب میشود طرفین مسائل را به طور کامل بررسی کنند و از تصمیمگیریهای عجولانه که ممکن است اختلاف پیش آمده را بدتر کند بپرهیزند. احترام به نظرات دیگران بهویژه هنگامی که متفاوت است محیطی را ایجاد میکند که در آن تفاوتها ارزشمندند و از درون این تمایزها ایده و نوآوری خلق میشود. صداقت، اعتماد را افزایش داده و در حل چالشها، برطرف کردن مشکلات و آرام کردن ناآرامیها موثر است. روابط مسالمتآمیز، گفتوگوهای سازنده و تعامل مفید راهکار و روشهای نوینی را ارائه میدهد که معتبر و پایدار است. فروتنی افراد را قادر میسازد تا اشتباهات خود را بپذیرند و با یاری رساندن به یکدیگر در راستای موفقیت و توسعه همگانی تلاش کنند.
در پیچ و خم مسیر کاری و حواشی محیط کسبوکار، مدیریت موثر تعارض، یکی از عوامل محوری موفقیت است. با بهکاربردن روشهایی مانند گوش دادن فعال، مذاکره و میانجیگری میتوان از تعارض و مشکل بهوجود آمده به عنوان پلهای برای رشد استفاده کرد نه بهانهای برای عقب ماندن از دور رقابت. شناخت عوامل گوناگون که به اختلافات دامن زده و آشفتگی را تقویت میکند باعث میشود اقدامات همسو با اجتناب از آنها تنظیم شود. همچنین بهرهمندی از خصوصیاتی مانند همدلی و صداقت به پویایی و آرامش محیط کار کمک میکند. با افزایش انعطافپذیری و رفتار سازگارانه میتوان باکمترین مشکلات و بحرانها با همکاری یکدیگر جهت دستیابی به اهداف و برنامهها تلاش کرد.