اقتصاد پنهان فیلترینگ، دانشبنیان با رشد درونزا
ابزارهای عبور از محدودیتهای اینترنتی، یک اکوسیستم اقتصادی ایجاد کردهاند که با همکاری فیلترینگ و…
۳ آذر ۱۴۰۳
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
برنامهریزی، از جمله عواملی است که در به نتیجه رسیدن فعالیتها و موفقیت نقش و تاثیر بسزایی دارد. این رکن مهم، موجب ساماندهی و جهتدار شدن اقدامات میشود. برنامهریزی شغلی، فرآیندی است که علاوهبر تسریع و تسهیل روند توسعه کاری از اتلاف وقت، هزینه و انرژی نیز جلوگیری میکند.
برنامهریزی شغلی شامل اصول و مراحل مختلفی است که تحقق اهداف و دستیابی به نتایج موردنظر مستلزم رعایت و توجه به این موارد است. برخوردار نبودن از یک برنامه جامع آسیبهای متعددی را متوجه جسم و ذهم افراد میکند. خشم، اضطراب و فقدان حس اطمینان از متداولترین آثار منفی نداشتن برنامهریزی است.
برنامه ریزی موثر، قدم اول به سمت موفقیت است که آثار آن در تمام جنبههای کار و زندگی انعکاس پیدا میکند. برنامهریزی این امکان را فراهم میآورد تا افراد مسیری متناسب و همسو با اهداف و آرزوهای خود را ترسیم کنند. این نقشه راه، تصویری از پیچیدگیها، چالشها و فرصتهای پیشرو را در ذهن فرد مجسم میکند و باعث میشود او با علم به این موقعیتها راهی این سفر شود. برنامهریزی، دقت و تمرکز را افزایش میدهد، افراد را مجاب میکند تا بدون آگاهی و تحقیق اقدامی نکنند و از تمام توان و قابلیتهای خود در جهت دریافت نتیجه بهتر نهایت استفاده را ببرند. طراحی یک برنامه و نظمدهی به تمام فعالیتها، از اتلاف وقت، هزینه و انرژی جلوگیری میکند. برنامهریزی با وجود دشواری اولیه و قید و بندی که برای افراد بهوجود میآورد دستاوردها و نتایج فوقالعادهای را به همراه میآورد.
برنامهریزی در همه امورات همواره مفید بوده است و صرفا به حیطه کاری و شغلی محدود نمیماند. از برنامهریزی برای یک تفریح ساده گرفته تا عملیاتهای خطیر، این بینش سبب ساماندهی به افکار و اقدامات میشود.
در چارچوب فعالیت حرفهای، برنامهریزی شغلی، عاملی محوری در دستیابی به موفقیت بلندمدت و رضایت شغلی به حساب میآید. برنامهریزی شغلی شامل یک فرآیند جامع از خودارزیابی، تحقیق، هدفگذاری و تلاش برای تحقق این موارد است. طراحی و عمل به این چارچوب خودخواسته، روند رشد و توسعه را تسریع و تسهیل میکند.
برنامهریزی شغلی در چشمانداز فعالیت حرفهای، از اهمیت بسیاری برخوردار است. طراحی یک برنامه شغلی مناسب و درخور شرایط نقشه راه روشنی را برای پیشرفت ترسیم میکند. برنامه شغلی سودمند، نقاط قوت و ضعف روند کاری و عملکرد شخصی را برجسته میکند و سبب میشود تا در مواقع خطیر، اقدامات و تصمیمات به صورت آگاهانه و با توجه به این جنبهها اتخاذ شود. چنین رویکردی علاوهبر تقویت خودآگاهی، افراد را قادر میسازد تا با شناسایی توانمندیها و کمبودهای خود در جهت ارتقا و جبران آن برآیند. توجه به این ابعاد، احتیاط و رفتارهای پیشگیرانه را در دستورالعمل کاری قرار میدهد و با تسریع توسعه شغلی، افراد را جلوتر از منحنی متصور شده قرار میدهد.
برنامهریزی شغلی یک فرآیند مداومی است که با شرایط متغیر و پلههای رشد فردی سازگاری دارد. علائق و سلایق همه انسانها در گذر زمان، دچار تغییر و تکامل میشود. بهروزرسانی مرتب برنامه شغلی و لحاظ این موضوع حین چینش اقدامات باعث میشود افراد در بازار رقابتی و پر حاشیه فعال بمانند و از فرصتهای نوظهور تمام بهره را ببرند.
نکته حائز اهمیت این است که برنامهریزی شغلی حس اعتماد به نفس را افزایش میدهد و به شاغلین انگیزه القا میکند. زیرا که افراد با تماشای چشمانداز روشنی از اهداف و اقدامات خود به خوبی میدانند که باید برای دستیابی به آنها چه کارهایی را انجام دهند.
برنامهریزی شغلی این امکان را فراهم میآورد تا فرد، مسئولیت سفر حرفهای خود را بر عهده بگیرد و با نهایت استفاده از قابلیتها و امکانات و توجه داشتن به نقصانها راه را جهت یک مسیر شغلی موفقیتآمیز هموار کند.
برنامهریزی شغلی این امکان را فراهم میآورد تا فرد، مسئولیت سفر حرفهای خود را بر عهده بگیرد و با نهایت استفاده از قابلیتها و امکانات و توجه داشتن به نقصانها راه را جهت یک مسیر شغلی موفقیتآمیز هموار کند. برنامهریزی یکسری اصول دارد که در این قسمت به معرفی و توضیح آنها پرداختهایم.
در ابتدا باید که اهداف را به صورت واضح و شفاف تعریف کرد. مسئولیتها، وظایف و نتایج مورد انتظار باید که مشخص باشد.
فعالیت و اقدامات باید که با اهداف و استراتژیها هماهنگ باشد. تمام کارها باید در حرکت رو به جلوی ساز و کار شغلی تاثیر مثبتی داشته باشند.
انجام نیازسنجی و تخصیص بهینه منابع از جمله نیروی انسانی، سرمایه مالی و زمان نقش موثری در موفقیت شغلی دارد.
ارتباط مستمر و سودمند بین همکاران و تشویق به تداوم این روند فضایی پویا و سازنده را ایجاد میکند.
این ویژگی در زمان رویارویی با چالشها و تغییرات میتواند از افت عملکرد فردی و جمعی جلوگیری کند.
ترتیب برنامهریزی، شامل مراحل و موارد گوناگونی است که کسب نتیجه مطلوب مستلزم رعایت این بخش است.
تجزیه و تحلیل فرآیند شغلی: انجام یک تجزیه و تحلیل جامع از الزامات شغلی، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، وظایف و بهکارگیری مهارتهای لازم موجب ساماندهی به کسبوکار میشود. این کار شامل مشورت و گفتوگو با مشاوران، ذینفعان و همکاران است.
تعیین اهداف: همانطور که پیشتر اشاره شد، اهداف کاری باید به صورت شفاف تعریف شود. این اهداف باید مشخص، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان باشد.
تقسیم وظایف: حجم کارهای بزرگ ممکن است خستگی ذهنی ایجاد کرده و انجام آن را به تعویق بیندازد. بنابراین تقسیم یک کار بزرگ به تعدادی کار کوچک و محول کردن بخشهایی از آن به سایر همکاران در زودتر به نتیجه رسیدن کارها موثر است.
تعریف بازه زمانی: برای همه فعالیتها حتی کوچکترین آنها یک بازه زمانی مشخص کنید. با ترسیم یک نمودار زمانی، محدوده فرصت بخش به بخش کارها را معین کرده و برای هر یک، ضربالعجل تعیین کنید. اعمال محدودیت زمانی توجه و دقت را متمرکز میکند و زمان انجام کارها را به حداقل میرساند.
تخصیص منابع: تعیین منابع مورد نیاز به اندازه کافی برای انجام کارها از اقدامات ضروری است.
ارزیابی ریسک: چالشها و خطراتی که محتمل است رخ بدهد را شناسایی کرده و برای مقابله و برطرف کردن آنها، برنامهریزی کنید.
برقراری ارتباط: به طور پیوسته با همکاران و ذینفعان گفتوگو کنید. زمانهای مشخصی را به برگزاری جلسات و صحبت با یکدیگر اختصاص دهید.
دریافت بازخورد: از تمامی اعضای مجموعه مدام سوال کنید که برنامه شغلی چه تاثیرات و نتایجی را برای آنها به همراه داشته است و نقاط ضعف و قوت آن کدام است. دریافت بازخورد موجب میشود تا به تمامی جوانب و ابعاد در طراحی و برنامههای بعدی بیشتر توجه شود. حتی اگر به صورت انفرادی کار میکنید، نظرات خود را یادداشت کرده و از آنها در اقدامات بعدی استفاده کنید.
جمعبندی نهایی: در ایستگاه پایانی و پس از به اتمام رسیدن برنامه، با برگزاری مراسمی این فرآیند را جشن گرفته و از خود و تمام افرادی که در این مسیرهمراه بودند تقدیر کنید. موفقیتها و شکستها را بررسی کنید و از تجربه حاصل شده در این مدت برای آینده بهره ببرید.
با پیروی از این اصول و مراحل، افراد و سازمانها میتوانند برنامهریزی شغلی موثری را طراحی کرده و رشد و کارایی کلی را افزایش دهند.
نداشتن یک برنامه شغلی کاملا تعریف شده، موجب سرگردانی و حتی اضطراب افراد میشود و حس اطمینان نداشتن و عقب ماندن از جریان کاری را در افراد بر میانگیزد.
خشم، اضطراب، آشفتگی افکار و فقدان اطمینان نتیجه استرس برآمده از نبود یک برنامه است. این بار عاطفی، سلامت جسمی و ذهنی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و منجر به کاهش کیفیت عملکرد و تاخیر در دستیابی به اهداف میشود.
درباره اهمیت برنامهریزی نمیتوان اغراق کرد و گفت که صرفا با یک برنامهریزی میتوان بر تمام مشکلات غلبه کرد و حتما موفق شد. عمل کردن به تمام لایههای برنامهریزی از خود برنامهریزی مهمتر است. اهمالکاری و پشت گوش انداختن فعالیتها، عوامل تضعیف برنامه و موانع مهمی در محقق نشدن اهداف به شمار میآید.