بازگشت گزینه انتخاب مدل به ChatGPT اما به شکلی متفاوت
با وجود وعدههای اولیه برای سادهسازی تجربه کاربری، عرضه GPT-5 که قرار بود برای بهبود…
۲۲ مرداد ۱۴۰۴
۲۳ مرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
بودجه و زیرساختهای لازم برای توسعه هوش مصنوعی در ایران به درستی در اختیار کسبوکارهای این حوزه و بخش خصوصی قرار نمیگیرد. در واقع بخش خصوصی به جای حمایت شدن قربانی کشمکشهای سیاسی شده است. در حالی که کشورهای رقیب در منطقه با سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری در این عرصه پیشتازی میکنند، رقابت غیرمنطقی دولت با بخش خصوصی در تولید محصولات هوش مصنوعی، مانع از اولویتبندی فعالیتهای شرکتها شده است. این در حالی است که فعالان این صنعت معتقدند؛ دولت در نقش سکوی حامی خدمات عمومی در سایه همافزایی و تقسیم وظایف با بخش خصوصی مسیر توسعه هوش مصنوعی را هموار کند.
به گزارش پیوست، بیتوجهی به نقش بخش خصوصی یکی از چالشهای اساسی حوزه هوش مصنوعی بهشمار میآید که روند توسعه را کند کرده است. بخش خصوصی معتقد است توانایی بالایی در تولید محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی و تجاریسازی آنها دارد، اما دولت بهجای حمایت از این بخش، گاه در جایگاه رقیب ظاهر میشود. در این مسیر تخصیص بودجه و منابع سختافزاری بهطور مناسب و عادلانه در اختیار کسبوکارهای این حوزه قرار نگرفته است.
پوریا حداد، مدیرعامل فیلاگر، درباره وضعیت فعلی سیاستگذاری در حوزه هوش مصنوعی گفت: در تدوین بودجه هوش مصنوعی، دولت مشورت لازم را از بخش خصوصی دریافت نکرده و همین باعث شده طی سه سال اخیر وضعیت این حوزه مطلوب نباشد. با شروع فعالیت دولت جدید، اوضاع حتی بدتر هم شده است. او در ادامه اضافه کرد: ساختار نهادی هوش مصنوعی در کشور مبهم است. سازمان ملی هوش مصنوعی تکلیف روشنی ندارد و ستاد معاونت علمی هم کنار گذاشته شده است. نتیجه اینگونه شده است که سیاست مشخصی از طرف دولت در این حوزه دیده نمیشود.
حداد درباره وضعیت بخش خصوصی نیز گفت: کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانهای تهران که نمایندهای از بخش خصوصی بود، با مشکلاتی روبهرو شد و در نهایت نهاد مشورتی قدرتمندی برای دولت از جانب کسبوکارها در این حوزه وجود ندارد. او به توجه کم در رابطه با به بخش خصوصی در تخصیص بودجه اشاره کرد که رقم بودجهای که برای این حوزه در نظر گرفته شد، نشاندهنده نبود نگاه کارشناسی عمیق در این حوزه بوده است. حداد گفت: برای درک دقیق این موضوع کافی است به سرمایهگذاریهای کلان کشورهایی مثل عربستان، امارات یا ترکیه توجه کرد تا به شفافیت این تفاوتها برسیم.
ایمان ظهوریان، مدیر دیدهبان مرکز تحقیقات هوش مصنوعی پارت، درمورد بودجه حوزه هوش مصنوعی گفت: دولتها با تخصیص بودجههای کلان و طراحی برنامههای استراتژیک و بلندمدت، به دنبال تضمین آینده خود در این حوزه هستند. با وجود این، آنچه که در نهایت به ثمر میرسد، فعالیتهای بخش خصوصی است که در بستر بازار به نمایش درمیآید.
ظهوریان درباره مسیر مناسب فعالیت بخش خصوصی در حوزه هوش مصنوعی گفت: بخش خصوصی میتواند تمرکز خود را بر تحقیق و توسعه بگذارد و در این مسیر گام بردارد. در این حوزه، هدف اصلی خلق دانش جدید و پیشبرد مرزهای فناوری است. پیشرفتهایی مانند مدلهای زبانی بزرگ و مدلهای چندمنظوره و چندمتغیره، نمونههایی از فناوریهای در حال توسعه برای حل چالشهای علمی و فنی هستند. در نتیجه این مسیر نیازمند بودجههای کلان و هدف نهایی آن ارتقاء دانش هوش مصنوعی است.
او همچنین گفت: اگر کسبوکارهای هوش مصنوعی بر مسیر کاربردیسازی توجه نشان دهند، به تجاریسازی دانش تولید شده میپردازند. در اینجا، مدلهای توسعه علم این فناوری به کالاها و خدمات کاربردی تبدیل میشود که در زندگی روزمره مردم نقش دارند. شرکتهای فعال در این زمینه، محصولات خود را با توجه به نیاز مشتریان طراحی کرده و به بازار عرضه میکنند.
پوریا حداد، مدیرعامل فیلاگر، درمورد منابعی که در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته بود، گفت: در اواخر سال ۱۴۰۳، بودجهای که برای استفاده از GPUها به شرکتهای هوش مصنوعی تخصیص یافت، قطع شد. این در حالی است که بسیاری از شرکتها که قبلا تاییدیه دریافت یارانه GPU داشتند، از این بودجه بیبهره ماندند. البته کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانهای تهران در این خصوص پیگیری کرده و توانست برخی از این مشکلات را برطرف کند.
او درمورد مساله تعامل دولت با بخش خصوصی گفت: حتی در برنامهریزیها و بودجهبندیهای صورتگرفته از سوی معاونت علمی، بیشتر دانشگاهها مورد توجه قرار گرفتهاند و شرکتهای خصوصی در برنامههای مشترک حضور ندارند. در واقع، حتی مجلس نیز که قبلا برای تدوین قوانین هوش مصنوعی از شرکتهای خصوصی دعوت میکرد، اکنون این تعاملات را به حداقل رسانده است.
حداد اضافه کرد: معاونت علمی در برنامههای خود در حوزه هوش مصنوعی بیشتر به دانشگاهها توجه دارد و همکاریهای مشترک با شرکتهای خصوصی را کمتر در اولویت قرار میدهد. حضور بخش خصوصی حتی برای تدوین برنامهها و تصویب سند هوش مصنوعی لازم است؛ نقشههای راهبردی با توجه به تجربیات عملیاتی آنها میتواند تعیین شود.
ایمان ظهوریان در این مورد گفت: در خصوص تخصیص بودجه برای توسعه هوش مصنوعی، دو موضوع مهم وجود دارد، حجم بودجه و شیوه تخصیص و مدیریت آن که باید بهطور دقیق مورد توجه قرار گیرد. از منظر حجم بودجه، متأسفانه باید بگویم که تخصیص فعلی بهویژه در مقایسه با کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی که میلیاردها دلار را در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، بهطور قابل توجهی پایین است. این در حالی است که در ابتدا مبالغی که اعلام میشد شاید برای آغاز کار مناسب به نظر میرسید، اما در عمل با کاهش قابل توجهی مواجه شده است.
پوریا حداد در مورد این موضوع که کسبوکارهای هوش مصنوعی میتوانند به تنهایی مسیر خودشان را طی کنند، گفت: در این حوزه، بسیاری از چالشها نیازمند حل شدن از سوی دولت است و بدون رفع موانع دولتی، کسبوکارها نمیتوانند بهتنهایی از پس مشکلات برآیند.
از نظر صادق خانی، ویژگی شرکتهای هوش مصنوعی بهگونهای است که برخلاف صنایعی مانند نفت و خودروسازی لزوما نیازی به سرمایهگذاری کلان دولتی ندارد. او معتقد است بسیاری از راهحلهای هوش مصنوعی مبتنی بر «خلاقیت دادهمحور» هستند، نه صرفا سختافزارهای گرانقیمت.
خانی در ارتباط با این موضوع گفت: بنابراین با برنامهریزی دقیق و رفع چالشهای زیرساختی و سیاستی، هوش مصنوعی میتواند موتور محرکه اقتصاد دیجیتال ایران باشد. شرکتهای ایرانی باید بهجای تقلید از مدلهای خارجی، بر نیازهای بومی و راهکارهای اختصاصی متناسب با نیازهای داخلی تمرکز کنند.
صادق خانی با نقد یک تصور رایج در اکوسیستم فناوری ایران، تاکید کرد: انتظار برای آمادهسازی کامل زیرساختها توسط دولت، یک خطای استراتژیک است. اینکه اول دولت همه زیرساختها را فراهم کند و بعد بخش خصوصی وارد شود، رویکردی نه واقعگرایانه و نه موثر است. تجربه تاریخی فناوریهایی مثل اینترنت نشان داد که نوآوری و حرکت نخست، از بخش خصوصی آغاز شده و دولت در ادامه، نقش تنظیمگر را ایفا کرده است.
این کارشناس هوش مصنوعی گفت: شرکتهای ایرانی باید با استفاده از مدلهای چابک و کمهزینه، نمونههای اولیه (Proof of Concept) بسازند، کاربردپذیری آنها را نشان دهند و سپس برای جذب حمایت یا تسهیلات دولتی اقدام کنند، نه اینکه منتظر حمایتهای اولیه بمانند.
ایمان ظهوریان، مدیر دیدهبان مرکز تحقیقات پارت اختلافنظرهای موجود در حاکمیت بهویژه در زمینه تعیین نهاد متولی توسعه هوش مصنوعی را موجب سردرگمی و کاهش بیشتر منابع مالی عنوان کرد. ظهوریان در این باره گفت: برخی از نهادهای مختلف مانند وزارت ارتباطات، معاونت علمی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی در این زمینه دخیل هستند و این پراکندگی نقش و مسئولیتها، عملا به تخصیص ناکافی و ناقص بودجه، نبود یک نقشه راهبردی واحد و سازمان مسئول مشخص منجر شده است.
پوریا حداد، مدیرعامل فیلاگر در ادامه گفتوگو به چالشهای ساختاری و موازیکاری در مدیریت هوش مصنوعی اشاره کرد و گفت: از نظر من، امکانات و بودجه کشور در حوزه هوش مصنوعی گروگان دعواهای سیاسی شده است. اینکه متولی اصلی این حوزه معاونت علمی، سازمان ملی هوش مصنوعی یا وزارت ارتباطات باشد، یک موضوع حاکمیتی است و نباید بخش خصوصی و مردم را درگیر کند. اما متاسفانه این مناقشهها باعث میشود که فرصتها از دست برود و تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد، هیچ اقدام عملی جدی صورت نمیگیرد.
مدیر مرکز تحقیق و توسعه هوش مصنوعی پارت، در این مورد گفت: دولت باید بهجای ورود به رقابت با بخش خصوصی در حوزه هوش مصنوعی، نقش حمایتکننده و تنظیمگر را ایفا کند. رقابت دولت با بخش خصوصی، بهدلیل قدرت مالی و نفوذی که دارد، ناعادلانه و به ضرر رشد این صنعت است.
او با انتقاد از روند فعلی تخصیص بودجه گفت: در حالی که بودجه پروژههای هوش مصنوعی از منابع عمومی تأمین میشود، عملاً بدون مشارکت بخش خصوصی توسط نهادهای دولتی مصرف میشود. در هیچ کشور موفقی نمیبینیم که دولت خود پیشبرنده اصلی فناوریهای پیشرفته باشد.
با این حال، او تأکید کرد: تحقق این ظرفیتها مستلزم فراهم بودن زیرساختهای اساسی برای ورود و فعالیت جدی بخش خصوصی؛ از جمله دسترسی به داده، ابزارهای توسعه، محیطهای آزمایش، حمایتهای قانونی و مالی است. از نگاه صادق خانی، رشد پایدار در این عرصه زمانی ممکن است که توانمندسازی بخش خصوصی بهصورت جدی در دستور کار قرار گیرد.
حداد در تشریح راهکار تعامل مؤثر میان دولت و بخش خصوصی، بر لزوم ایجاد یک بستر ملی برای عرضه و معرفی خدمات هوش مصنوعی تأکید کرد و گفت: ضروری است یک پلتفرم یا مارکتپلیس تخصصی در کشور شکل بگیرد که در آن، شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی بتوانند مدلها، محصولات و خدمات خود را عرضه و معرفی کنند. این مارکتپلیس باید توسط بخش خصوصی طراحی و اداره شود؛ چرا که دولت نمیتواند بهطور مستقیم مدیریت بازار را برعهده بگیرد.
صادقخانی با نگاهی واقعگرایانه به وضعیت فعلی، میگوید: با وجود پیشرفت جهانی، توسعه هوش مصنوعی در ایران با موانع متعددی مواجه است. یکی از مهمترین چالشها، نبود زیرساختهای محاسباتی و دسترسی محدود به سختافزارهای پیشرفته است؛ در حالی که قدرت پردازشی، برای اجرای پروژههای مقیاسپذیر ضروریست.
او نبود یک سیاستگذاری منسجم، فقدان آموزش مؤثر برای مدیران و ناهماهنگی میان نهادهای دولتی را از دیگر مشکلات کلیدی میداند که در غیاب این عناصر، پروژهها یا شکست میخورند یا هرگز به مقیاس صنعتی نمیرسند. با این حال، صادقخانی تأکید کرد: اگر اکوسیستم استارتآپی با حمایت شتابدهندهها، صندوقهای جسورانه و مراکز نوآوری تقویت شود، میتوان این مسیر را هموار کرد. ما باید پژوهشهای دانشگاهی را به محصول تبدیل کنیم و تمرکز کسبوکارها را از تقلید مدلهای خارجی به توسعه راهکارهای بومی تغییر دهیم.