بحث منتقدان فیلم نیویورکتایمز درباره نفوذ فناوری در سینما
از مرثیهسرایی تا آوای پیروزی
۱۴ بهمن ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
شماره ۴۲
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸
در آغاز کار، نور به نوار انعطافپذیری میتابید که به صورت مکانیکی در دوربین میچرخید. در بیشتر دوران فیلمسازی، ویدئو به همین طریق ضبط میشد: نور پس از فیلتر شدن در دوربین و تبدیل فیزیکی طیفهای رنگ، مردم و اشیا را منعکس میکرد. با این بوسهی نور بر رنگها بود که نشان داده شد هامفری بوگارت در صفحه سیاه و سفید مالتس فلکون را دنبال میکند.
ولی به تدریج فیلمها به طور جزئی یا کلی دیجیتالی شدند و با کامپیوترها تولید شدند و در نهایت، در حافظه کامپیوتر شما یا پخش زنده فیلم در صفحات کوچک و بزرگی که انتخاب میکنید، ظاهر شدند. هماکنون در برابر چشمان ما، فیلم با انقلابی مواجه شده است که شاید تاثیرش بیشتر از ظهور صدا، رنگ یا تلویزیون باشد. این تغییرات شاید به ندرت قابل مشاهده یا بسیار آشکار باشند، فناوری دیجیتال، دیدگاه ما به فیلمها و نوع نمایش فیلمها را دچار تحول میکند، از فیلمهای کمبودجه که با دوربینهای ثابت دیجیتال ضبط شدهاند گرفته تا فیلمهای عظیم و پرفروش که پر از تصاویر کامپیوتری هستند. منتقدان سرشناس فیلم و سینمای دیجیتال نیویورک تایمز، مانولا دارگیس و ای.او اسکات، جنبههای جدید فیلم را بررسی میکنند.
ای.او. اسکات در فیلم ۱۹۸۶ ژان لوک گدار با نام «حق خود را بگیر»، یکی از شخصیتها که کارگردان بود (با بازی گدار) اعلام میکند که «سختترین کار در فیلمها، حمل قوطی است». این قوطیهای فلزی که در گذشته همواره وجود داشت ولی امروزه کمتر به چشم میخورد، ظرفی برای حفظ نوارهای سلولوئیدی بود که زمانی جوهر هنر فیلم تلقی میشد. ولی امروزه سادهترین کار در فیلمهای دیجیتال، حمل دیسک سخت یا آپلود داده به سرور است. این قوطیهای فلزی سنگین و بزرگ به همراه صدای پروژکتورها و تکان خوردن زنجیری که به حلقه فیلمها چفت میشود، به گذشته مکانیکی تعلق دارد. آیا باید ناراحت باشیم یا جشن بگیریم؟ ابزار معلق به دوران قبل از عصر دیجیتال – دستگاههای تایپ و پخشکنندهها، شاید حتی کتابها و روزنامهها – اغلب زیبا هستند ولی زیباییشان نمیتواند از کهنه شدنشان، جلوگیری کند. از سویی ابزارهای جدید، جذابیت خود را دارند، هم برای هنرمندان و هم مصرفکنندهها. تولیدکنندههای پیشرو به دنبال تولید دوربینهای ۳۵ میلیمتری هستند. در طول چند سال بعد، پروژکتور دیجیتالی علاوه بر سینماها، به خانههای هنر و بازآفرینی نیز راه خواهد یافت. نظر عمومی بر این است که فیلم مرده است. در این حالت آیا میتوان کارگردانان را فیلمساز نامید؟ یا این عنوان فقط باید برای برخی افراد به کار رود؟ مانند پائول تامس اندرسون که فیلم جدیدش با عنوان «ارباب» با قالب ۷۰ میلیمتری فیلمبرداری شده بود. کار ما این نبوده است که حجمی از ماده سلولوئید در درون قوطی را نقد کنیم، ما درباره داستان و فیلمی که در این منبع ذخیره میشود، سخن میگوییم ولی تغییر ایجادشده از تصویر شیمیایی به دیجیتال، صرفاً فنی یا زبانی نیست. امری مهم در حال وقوع است. مانولا دارگیس با وجود تلاش عموم و به ویژه استودیوهای بزرگ، فیلم هنوز نمرده است. سرنوشت فیلم الزاماً نابودی نیست. فیلم، شکست نخورده است –...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید