صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
بیایید چشمانمان را ببندیم… احتیاجی به بستن نیست، چشمانمان دیگر جایی را نمیبیند. هفته پیش آلودگی هوا مجال دیدن آسمان را به ما نداد.
بیایید قدم در آینده بگذاریم و به دورانی برویم که زندگی شهری طوری شود که نتوانیم از خانه خارج شویم، ابرهای سیاه بالای سر ما رژه میروند و تغییرات اقلیمی، یا ما را مقابل گرمای سوزان کباب میکند یا از سرما منجمد میکند. در چنین شرایطی راهحل ما برای بقا چیست؟ قطعاً آخرین سنگر ما آیتی است.
در اینکه فناوری اطلاعات میتواند بخش زیادی از مشکلات آلودگی و زیستمحیطی را حل کند، شکی نیست و بسیار در این زمینه قلمفرسایی شده است. تا چند سال اخیر اکثراً بر این باور بودند که چنین بهرهای از آیتی نیازمند زیرساختهای گسترده و اینترنت بسیار مناسب است با این حال کافی است این سالها که اینترنت بسیار پیشرفت کرده، نگاهی به وضعیت بیندازیم تا متوجه شویم مشکل زیرساخت نبود. طبق معمول بیش از آنکه فناوری جلوی دست و پای ما را بگیرد این فرهنگ و سنت است که مانع پیشرفتمان میشود. با وجود اینکه زیرساختها، فناوریهای تولید و ابزارهای ارتباطی پیشرفت چشمگیری داشتهاند و هر سال چند ده پورتال دولتی رونمایی میشود، با این حال خدمات دولت الکترونیکی هنوز به صورت صفحات اطلاعرسانی باقی ماندهاند و مراجعه حضوری همچنان آخرین گام هر کاری است. چند علت هم این است که ما هیچ گاه «فرایندها» را غیرحضوری نکردیم و با الکترونیکی کردن کوچکترین کار توهم خدمت الکترونیکی برمان داشت. خدمات الکترونیکی در حال حاضر چیزی است که میتوان بدون نیاز به اینترنت و تنها با تلفن و فکس هم پیادهسازیاش کرد.
در بخشی دیگر ادارات و سازمانهای خصوصی نیز بر سنتها و روشهای سابق کار کردن پافشاری بسیاری میکنند. حتی جدیدترین شرکتها نیز همچنان عدم حضور کارمندان برایشان پذیرفته شده نیست و با این تصور که «بدون حضور کارمند کاری هم انجام نمیشود» اساس فعالیت خود را بر حضور افراد چیدهاند. آنها در پس فکرشان هنوز به دورکاری و راههای ارتباطی مجازی ایمان ندارند و در روزهای آلوده هم ترجیح میدهند کارمندهایشان را از نزدیک ببینند بلکه موقع پرداخت حقوق آخر ماه خیالشان راحت شود. حال آنکه همه میدانیم اکنون هم بستر اینترنت ایران و هم ابزارها و نرمافزارهای موجود این امکان را به ما میدهد که بخش زیادی از کارها را بتوان به راحتی بدون مراجعه حضوری انجام داد.
کدام یک از شرکتهای ما در این روزهای بحرانی به نیروی انسانیاش ابلاغ کرد که «تمامی جلسههای فردا از طریق ویدئو کنفرانس و تلهکنفرانس برگزار میشود و احتیاجی به حضور فیزیکی شما نیست» یا کدام یک گفت «تا پایان هفته کارها را از طریق ترللو پیش میبریم و با کمک اسلک و اسکایپ با هم ارتباط خواهیم داشت و نیازی نیست به شرکت مراجعه کنید»؟
اینجاست که به این مهم پی میبریم که ما بیش از آنکه به فناوریهای جدید و امدادهای غیبی نیاز داشته باشیم، نیازمند ذهنی جدید هستیم. فقط با کنار گذاشتن تفکرهای سنتی میتوانیم شهرمان را از شر ابرهای سیاه رها کنیم