انقلاب دیجیتال به نقطهای رسیده که در آن قرض گرفتن از «همسایگان» منجر به رشد یک مدل اقتصادی جدید شده است. برخی معتقدند اکنون پتانسیل هموار کردن راه برای رسیدن به یک مدینه فاضله فراهم شده است، برخی نیز عکس این باور را دارند. به هر روی جهان غرب اکنون به این سوال رسیده است که چطور از قدرت دسترسی استفاده و روشهای جدیدی را برای زندگی، کار و مصرف تعریف کند. جیم وایت مدیر روندهای شرکت مشاوره طراحی برند فیچ میگوید:«تعداد فزایندهای از افراد اکنون دسترسی را فراتر از مالکیت میدانند. این مساله منجر به رشد سریع شرکتهای نفر به نفر و اقتصاد مشارکتی مانند ایر بیانبی یا زوپا شده است.» این شرکتها پاسخی هستند به تقاضای مصرفکنندگان برای بهرهوری، ارزش و راحتی، و در همین روند به صورتی گسترده مدلهای تجاری صنایع خود را تغییر میدهند. شاید مهمترین مورد این باشد که آنها تمایز میان شرکتها و مصرفکنندگان را به شکلی که در سرمایهداری سنتی میدیدیم، از میان میبرند. وقتی وارد این دوره انتقالی از سرمایهداری به عرصهای جدید میشویم، افراد تقریباً درباره همه چیز این سیستم همکارانه و به ویژه پلتفرمهای فعالکننده آن، سوال خواهند داشت. آیا به لحاظ اجتماعی عادلانهاند؟ آیا قانونیاند؟ چه کسی واقعاً برنده است؟ و این مساله برای کسانی که به ماهیت این اقتصاد اشتراکی اهمیت میدهند، چقدر مهم است؟ حاضریم چه چیزهایی را بپذیریم و در عوض چه چیزی درخواست خواهیم کرد؟ در مقام بازاریاب، چه برای یک برند تثبیتشده چه شرکتهای جدید، چالش اصلی در انجام اقدامات به روشی است که مصرفکنندگان امروزی و آینده بخواهند بدون از دست دادن وفاداری خود، همه چیز را به اشتراک بگذارند و با یکدیگر همکاری کنند. برای رسیدن به این اهداف، باید نگاهی داشته باشیم به آنچه اکنون در حال اتفاق افتادن است و آنچه در آینده انتظار مصرفکنندگان و برندها را میکشد. این...