توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
اول فرض کنید همین امروز، تیتر یک روزنامه یا سایت خبری درباره فرو ریختن برجهای تجارت جهانی در نیویورک باشد. چنین خبری، تنها واکنش کسی را برمیانگیزد که در سال ۲۰۰۰ به کمای عمیقی فرو رفته و امروز دوباره به هوش آمده است. ما در عالم خبرنگاری به چنین اخباری میگوییم «خبر سوخته». خبر سوخته خبری است که از زمان مناسب انتشار آن گذشته باشد. فرقی هم ندارد این گذشت زمان، یک ساعت باشد یا یک قرن؛ به هر صورت، دیگر این خبر جذابیتی ندارد. سوخته است. انگار که دیر از تنور درآمده باشد. پس نکتهای که هر خبرنگاری در همان روزهای ابتدایی کار خود میآموزد این است که یک زمان بهینه برای انتشار خبر وجود دارد که نباید آن را از دست داد.
فناوری هم از این نظر، شبیه خبر است. تصور کنید امروز یک نفر به شما بگوید میتوانید به هر اندازه که میخواهید، به هر جای دنیا، رایگان تلگراف ارسال کنید.
در هر دو مثالی که ذکر شد، آنقدر فاصله زمانی وجود دارد که ممکن است مخاطب احساس کند اگر این فاصله کمتر شود، احتمالاً قضیه تا این حد بغرنج نخواهد بود؛ اما چنین نیست. تلگراف را رها کنید. داشتن تلفن ثابت چقدر برای شما مهم است؟ آیا هنوز از دستگاه ویدئو یا حتی DVD Player استفاده میکنید؟ همه اینها در حکم همان خبر سوخته هستند.
یکی از همین سرویسهایی که دیگر شوقی برای استفادهشان وجود ندارد، سرویس تماس تصویری اپراتوری است. بیش از ۱۰ سال پیش، این سرویس قرار بود برگ برنده اپراتور سوم تلفن همراه ایران برای جذب مشترک باشد؛ اما مقابلش ایستادند و آن را ذنب لایغفر تلقی کردند؛ اما به فاصله چند سال، انواع و اقسام اپلیکیشنها امکان برقراری تماس تصویری را در اختیار کاربران قرار دادند تا آن ممنوعیت به خاطره تبدیل شود. حالا کسانی پیدا شدهاند که نه تنها میخواهند این سرویس را عرضه کنند که برای آن تعرفه و حقالسهم هم تعیین کردهاند. انگار نه انگار که اصلاً بخش عمده گوشیهای تلفن همراه موجود در بازار، این فناوری را پشتیبانی نمیکنند و سازندگان تلفن همراه، آن را به کناری نهادهاند.
ارائه چنین سرویس قدیمیای بیش از آنکه شوقی در مشترکان برانگیزد، این حس را ایجاد میکند که قرار است ضعف بخشهای دیگر و محدودیتهای هرروزه زیر سایه آن پنهان شوند. آیا چنین چیزی ممکن است؟
دوم قدیمیترها به یاد دارند که در میانه دهه ۸۰، درست زمانی که جمعیت جوانْ تشنه دستیابی به اینترنت بود، تمام توان و سرمایه شرکت مخابرات در راه بهروز کردن واگذاری تلفن ثابت صرف شد. آرمانی که تا سالها بعد، و حتی هماکنون در برخی نقاط مهم و پرمشتری، محقق نشد؛ اما مدیران آن زمان، بسیار از دستاورد خود در این زمینه سخن گفتند. همان روزها اگر کسی پیدا میشد و میگفت بهتر است مخابرات به فناوریهای روز دنیا بپردازد و سرمایهگذاری در تلفن ثابت را رها کند، به دشمنی با رفاه مردم و بیتوجهی به خواست اکثریت جامعه متهم میشد. آن زمان به سرعت گذشت و مخابرات در دهه ۹۰ به جای آنکه نتیجه سرمایهگذاریهای خود را ببیند، به صرافت لابی برای افزایش تعرفه تلفن ثابت افتاد که البته چارهای جز این کار هم نداشت و امروز مدیرانش از تأخر ۱۰ ساله در پرداختن به فناوری اطلاعات سخن میگویند.
سوم دور و دیر نیست زمانی که فناوریها و سرویسهای امروز به خاطرهها بپیوندند. محدودیتهای این روزها هم در آیندهای نهچندان دور به لطیفه مبدل میشوند و تنها دو موضوع به جا میماند: یکی اینکه با ایجاد محدودیتها و پرداختن به فناوریهای قدیمی، فرصت رشد از یک نسل گرفته میشود و دوم اینکه همواره کسانی فکر میکنند اگر محدودیتهای خودساخته سالهای قبل را برطرف کنند، جایگاه رفیعی در نظر مردم خواهند داشت. برای موضوع اول متاسفانه هنوز راهکاری پیدا نشده است؛ اما درباره موضوع دوم کافی است به جایگاه مدیران قبلی توجه کنیم و ببینیم نگاه مردم به آنها چگونه است. اگر دیگران توانستند، شما هم میتوانید.