توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
اختلاف شرکت مخابرات ایران و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گویا به پایان خود رسیده است. احتمالاً زمانی که شما این یادداشت را میخوانید، تعرفه خدمات شرکت مخابرات ایران تغییر کرده و این شرکت میتواند امیدوار باشد سال ۹۵ مشکلات مالی کمتری داشته باشد؛ اما همین روزها که دو طرف ماجرا به هم لبخند میزنند و از تفاهم سخن میگویند، میتوان انتظار داشت باز هم چنین مشکلاتی میان دولت و مخابرات ایجاد شود. این انتظار نه از سر بدبینی که با توجه به شواهد و قرائن است.
بخش بزرگی از سهام شرکت مخابرات ایران تا سال ۸۸ از دولت جدا شد و فارغ از هویت خریداران سهام خرد و عمده این شرکت، اکنون دیگر مخابرات ایران دولتی محسوب نمیشود. با این وجود در اختیار داشتن حدود ۴۰ درصد از سهام مخابرات توسط دولت، همچنان این شرکت را به دولت پیوند داده است. از سوی دیگر حتی اگر این ۴۰ درصد نبود باز هم باید منتظر تلاش دولت برای اعمال حاکمیت بر مخابرات میبودیم. برای مدیران دولتی (بدون توجه به گرایش سیاسی دولتها) سخت است در کار شرکتی که تا همین چند سال پیش یکی از زیرمجموعههایشان بوده، دخالتی نداشته باشند. رابطه مخابرات خصوصیشده با دولت قبل هم چندان مناسب نبود و از الگوی مشابهی پیروی میکرد. ریشه این موضوع را شاید بتوان به نوعی در ذات انسان دانست که هیچ گاه نمیتواند بپذیرد از زمانی به بعد روی برخی افراد یا امور، تسلطی ندارد. مانند پدر و مادری که هیچ گاه نمیپذیرند فرزندشان بزرگ شده است.
اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود و سویه دیگری نیز دارد. مخابرات ایران پس از جدایی از دولت، همچنان با تفکر دولتی اداره شده است. تفکری که خود را در بازار بیرقیب میبیند و لزومی برای توجه به نیازهای بازار حس نمیکند. این موضوع را میتوان در ساختار شرکت مخابرات دید که گرچه در سال گذشته تا حدودی اصلاح شد اما همچنان تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد. همچنین این شرکت با وجود داشتن چند 10 میلیون مشترک تلفن ثابت و همراه و دیتا، هنوز یک واحد تحقیق و توسعه ندارد. مالکان مخابرات و مدیران آن همچنان منبع درآمد خود را از انتقال صوت بر بستر کابل مسی میبینند و برای همین است که تا این اندازه به داشتن آن اصرار میکنند و به فکر افزایش تعرفههایش هستند. این در حالی است که پیشبینی میشود تا چند سال آینده ارتباطات ثابت کلاً به تاریخ بپیوندد.
تا زمانی که در دو سوی ماجرا چنین تفکراتی وجود دارد، شکلگیری دوقطبیها و اختلافهای جزیی و کلان، دور از انتظار نیست. گرچه سرانجام یکی از آنها به انتها رسیده است