توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
ماجرای فیلتر شدن واسطهای پرداخت که مدت آن به سومین ماه نزدیک میشود صرفاً داستان یک فیلترینگ ساده که مشابه آن بارها اتفاق افتاده بود، نیست. این داستان بیکار شدن چند نفر هم نیست. اتفاقاً ماجرای بلاتکلیفی هزاران مشتری و کسب و کار هم نیست. ماجرای نابودی یک بومزیست است که مدتهاست آجر به آجر شکل گرفته و هر کس خشتی روی خشت آن گذاشته به این امید که به بنایی باشکوه تبدیل شود و حالا آن سازه، یکشبه مانند رویایی نیمهتمام دود میشود و به هوا میرود. آمار ۵۰ هزار مشترک از یک درگاه و ۲۵ هزار مشتری از سایت دیگر را هنگامی که در ۲۴ (تعداد درگاههای واسط پرداخت) ضرب کنیم، مساوی فرو ریختن یک مثلث مستحکم میشود.
حاصل این رفتار حذفی، هرچند میگویند حافظه تاریخی ایرانیها کوتاه است، یک تاثیر کوتاهمدت و یک خاطره زودگذر نیست. سایه شوم این فیلترینگ فلهای بر تمام کسب و کارهای مبتنی بر اینترنت افکنده خواهد شد. کسب و کارهای اینترنتی مانند هر فعالیت اقتصادی دیگری برای ادامه حیات خود احتیاج به امنیت و ثبات دارند و این امنیت بیش از آنکه حاصل ترفندها یا فرمولهای پیچیده باشد، نتیجه نگاه نهاد حاکم و ناظر است. سادهتر بگویم امنیت یک حس درونی است نه یک اقدام بیرونی.
برخورد ضربتی و فلهای شاید برای فعالیتهایی که ماهیت امنیتی دارند قابل درک باشد اما تا زمانی که به بنگاههای اقتصادی از دریچه امنیت و سیاست نگاه شود، حاصلی جز ترس با خود همراه ندارد.
صنعت آیتی از این برخوردهای ناگهانی کم ندیده است. بسته شدن یکشبه سرویسدهندههای اینترنت، بسته شدن یکشبه سرویسهای VoIP و محدود شدن ناگهانی اینترنت همه از اتفاقاتی است که بر سر کسب و کارهای آیتی آمد اما مساله اینجاست که هیچ کدام از اینها باعث نشد جریان خروشان آزادی که ذات فناوری اطلاعات و ارتباطات است، از حرکت باز ایستد. مردم راه خود را رفتند و به تبع کسب و کارها که پایههای آن را هم مردم تشکیل میدهند، راه خود را رفتند. مهم نیست فیلترینگ و محدودیتها چقدر گسترده باشد، از دل خاکستر کسب و کارهایی که روزی با نگاه امنیتی از بین رفتند، ققنوسی برخواهد خاست و راه آنها را ادامه میدهد