بیدلیل نیست که از واژه «اکوسیستم» یا معادل فارسی آن زیستبوم برای توصیف فضای استارتآپی استفاده میکنند و مثلاً نمیگویند صنعت استارتآپی. این واژه اکوسیستم از زیستشناسی برآمده و به یک محیط جغرافیایی گفته میشود که ترکیبی از موجودات زنده و عوامل غیرزنده درون آن به صورت پایدار در کنار هم زیست میکنند و تداوم آن نتیجه برهمکنش بین عناصر آن است. مثلاً به تالاب انزلی یک اکوسیستم میگویند چون حیات همه موجودات زنده درون آن و تداوم بقای اکوسیستم منوط به در کنار هم بودن آنهاست. اگر گیاهان تالاب از بین بروند پرندههای مهاجر هم دیگر به آنجا نمیروند و به تدریج وضعیت آب و موجودات زیر آب هم تغییر میکند و تالاب از بین میرود. دریاچه ارومیه نمونهای از یک اکوسیستم در حال مرگ است. ساخت پل روی دریاچه و حفر چاههای کشاورزی متعدد در اطراف دریاچه و برخی اتفاقات دیگر باعث شد ارتباط ارگانیک بین اجزای این اکوسیستم توسط عوامل بیرونی از بین برود و در نتیجه دریاچه ارومیه به این وضعیت دچار شده است. اتفاقی که برای اکوسیستم استارتآپی در حال رخ دادن است دقیقاً مشابه بلایی است که در این سالها بر سر دریاچه ارومیه آمد. رشد پایدار اکوسیستم استارتآپی هم محصول برهمکنش مجموعهای از عوامل است که اگر همه آنها کنار هم رشد کنند و با هم به درستی تعامل کنند این اکوسیستم هم رشد ارگانیک خواهد کرد. یکی از مهمترین عناصر این اکوسیستم نیروی متخصص جوان است. راه انداختن یک استارتآپ مستلزم ریسکپذیری و امیدواری زیاد و عادت نکردن به وضعیت موجود است که معمولاً این روحیات در جوانها بیشتر دیده میشود. کیفیت دانشگاهها به خصوص در رشتههای علوم و مهندسی هم نقش مهمی دارد. اما در ایران به دلایل مختلف هم کیفیت دانشگاههای خوب در این رشتهها افت کرده و هم خروجی محدود همین دانشگاهها نیز بیشتر و زودتر به فکر مهاجرت...