موج اول استارتآپی ایران به آخر قصه نزدیک میشود؛ پایان اکوسیستم
۸ بهمن ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
شماره ۱۰۹
داستان پرفراز و فرود، باشکوه و سرشار از تناقض استارتآپی ایران در میانه زمستان سخت اینترنت کشور به پایان غمآلود خود نزدیک میشود. کتاب اول این قصهها با مقدمه مردی شروع شد که این روزها در سکوت خبری مطلق در یک تبعید خاموش با بیماری مرگباری دستوپنجه نرم میکند. خبرهایی هم که از او به تهران میرسد مانند بسیاری از اخبار این روزها بههیچرو امیدوارکننده نیست. سعید رحمانی خضری، موسس و اولین مدیرعامل سرآوا پارس، امروز در بیمارستانی در لندن مهگرفته کمتر از یک دهه با روزهای آفتابی که در سالنهای شهید قندی و شهید بهشتی تهران جمعیت برایش هورا میکشیدند فاصله دارد. استارتآپ، استارتآپویکند، سرمایهگذاری جسورانه، سرمایه اولیه، فرشتگان سرمایهگذار و بسیاری از واژگان و ادبیات این حوزه با حضور نمایشی این مرد وارد ادبیات رایج کسبوکار کشور شد و حالا نیز درست در میانه روزگار تاریکی که این اکوسیستم در معرض قضاوت سخت مردم و کاربرانش قرار گرفته او نیز دور از وطنش در حال سقوط در بعد دیگری است. داستان سعید، سرآوا و اکوسیستمی که از پی او و هممسلکانش ساخته شد سرانجام در یکی از بزنگاههای تاریخی ایران به یک بنبست فکری رسیده است. داستان این بنبست را شاید باید در سرشت این اکوسیستم و آنچه از سرآوا برایش به ارث رسید جستوجو کرد. کتاب اول نام سعید رحمانی و سرآوا در هیچ روایت صادقانهای از اکوسیستم استارتآپی ایران نادیدهگرفتنی نیست. سعید سال ۱۳۹۱ رسماً به ایران برگشت. روایت رسمی خودش، این روزها که در دسترس نیست، نشان میدهد پیش از آمدن به ایران در IBM مدیر محصول بوده و پس از خروج از «آبی بزرگ» همبنیانگذار و مدیر چند کمپانی نهچندان شناختهشده مانند Pathlight Tech و البته Xyratex بوده که اولی یک کمپانی شبکه و دومی یک شرکت سختافزاری است. بعد از آن چهار سال و اندی در غول بینالمللی سرمایهگذاری اینترنتی یعنی نسپرز...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید