وضعیت کارآفرینی زنان خاورمیانه؛ هزارویک شب بیخوابی، هزارویک روز پشتکار
دادههای بانک جهانی نشان میدهند هرچند زنان کارآفرین عموماً عملکرد بهتری نسبت به همتایان مرد…
۹ آبان ۱۴۰۳
مساله سوددهی بین شرکتهای صنعت فناوری ـ از شرکتهای حملونقل مثل اوبر گرفته تا همتایان هوش مصنوعی مثل پالانتیر، در دهه گذشته عمدتاً در درجه دوم قرار داشت اما اکنون شرایط تغییر کرده است. تا پیش از این، نرخهای بهره نزدیک به صفر و تسهیل کمی (QE) (خطمشی بانک مرکزی که معطوف به خرید اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن و اوراق قرضه دولتی به امید افزایش وامدهی و سرمایهگذاری بود) هزینههای اخذ وام را کاهش دادند و امکان افزایش نرخ رشد را فراهم کردند. اما امروز شرکتها به دلیل تورم و افزایش هزینهها، دیگر مانند قبل امکان «رشد با هر هزینه» را ندارند.
مدیرعامل نرمافزار سافتور ای.جی.، سانجی براماوار، به فورچون گفت بستر اقتصادی نوین منجر به تغییری در روند شرکتهای فناوری و دوری از قالب ذهنی «رشد با هر هزینه» میشود و چشمانداز «رشد همراه با سود» را در نظر گرفته است. او گفت: «شرکتها سالها میگفتند فقط رشد کنیم و بعد در مسیر به سود میرسیم. من فکر میکنم این قالب ذهنی دیگر پذیرفتنی نیست. همه میخواهند بدانند در مسیری که برند شما حرکت میکند کجا به سود میرسید؟ شما باید به من نشان دهید که کی قرار است پول دربیاورید.»
در این دوران مبتنی بر سود و کارایی، چالشهایی برای استارتآپها و شرکتهای سهام وجود دارند اما همچنان برخی از شرکتها سرمایهگذاریهای خوبی هستند. سرمایهگذاران فقط باید گزینشی عمل کنند.
دن ایوز، از ولباش، به فورچون گفت: «من فکر میکنم در بستری با ریسک بالا قرار داریم و خواهید دید که گزینه ریسک زیاد روی میز قرار دارد. این هنجاری نوین است و من آن را مثالی داروینی از این میبینم که چرا باید مالک برندگان در بازاری منشعب و آشفته باشید.»
براوامار از سافتور ای.جی. راهبردهایی کلیدی را معرفی میکند که معتقد است مدیران عامل شرکتهای فناوری باید در این بستر نوین دنبال کنند.
اول اینکه، بسیاری از شرکتهای فناوری تمرکزشان را بر تضمین بازگشت سرمایه معطوف کردهاند، در حالی که بر نرمافزارهای «با ماموریت حیاتی» مثل مدیریت API یا یکپارچگی هیبرید متمرکز هستند. او گفت هزینه وامها برای این شرکتها افزایش یافته است، هزینههای عملیاتی آنها نیز با افزایش همراه بوده و موجب شده تا «دقیقتر بر پولی که صرف میکنند متمرکز شوند».
تورم هم منجر به تغییرات رفتاری در بستر فناوری شده است چراکه افزایش حقوق کارکنان فشارهایی را بر شرکتها اعمال میکند. بر اساس گزارش شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) دلار آمریکا با نرخ میانگین سالانه 1.7 درصد از سال 2010 تا 2020 دچار تورم بوده است، اما این میزان در ماه آوریل به 8.3 درصد رسیده است.
براماوار گفت: «با این تورم چه باید کرد؟ یکی از کارها این است که میتوان از نظر قیمتگذاری روی مصرفکننده متمرکز شد، اما از طرف دیگر چنین امکانی نیست و بنابراین باید به کارآمدی برگردید و به سود بیشتر فکر کنید.»
این مدیرعامل باور دارد که ادغامها و خرید شرکتها در صنعت فناوری به دلیل ارزشگذاریهای عمومی و خصوصیای که منجر به ارزانتر شدن شرکتها میشوند افزایش مییابند. و شرکتهای B2C نیز در بخش فناوری چالشهای بیشتری پیدا خواهند کرد و این مساله به ویژه در صورت کاهش خرید مصرفکننده جدیتر میشود. عضویت مشتری در فضای business-to-business متفاوت است با مدلهای مواجهه با مصرفکننده و همین موضوع میتواند به شرکتهای متکی بر کسبوکارها امکان عملکرد بهتری نسبت به دیگر بخشهای فناوری بدهد.
او توضیح داد: «ما هر ماه شاهد این عضویتهای جدید نیستیم و یک قرارداد سهساله داریم. بنابراین با کسبوکاری مواجه هستیم که در آن مشتریان را برخلاف B2C به راحتی از دست نمیدهیم.» افزون بر این، در بخش B2C که «رشد با هر هزینه» در طول دهه گذشته غالب بوده است سهام شرکتها فرار خواهد بود.
وقتی صحبت از سرمایهگذاری در بخش فناوری میشود، برخی از حوزهها هستند که به باور متخصصان عملکرد بهتری دارند.
جان میر، سرمایهگذار ارشد شرکت گلوبال ایکس ای.تی.اف، به فورچون گفت: «شرکتهایی که کمتر به بازارهای سهام متکیاند، یعنی همانهایی که توانایی مانور دادن در زنجیره تامین خود را دارند و آنهایی که به طور بالقوه میتوانند هزینههای [بالاتری] را به مصرفکننده نهایی منتقل کنند، از شرکتهایی هستند که در بسترهایی با نرخ بالای بهره باقی میمانند.»
شرکتهایی که کمتر به بازارهای سهام متکیاند، یعنی همانهایی که توانایی مانور دادن در زنجیره تامین خود را دارند در بسترهایی با نرخ بالای بهره زنده میمانند
میر همچنین اشاره کرد که سرمایهگذاران شرکتش در حال «تغییر موقعیت» از سرمایههای معطوف به فناوری بر شرکتهای «با کیفیت بالا» هستند؛ شرکتهایی که سود سهام ارائه میکنند یا در بخش انرژی فعالیت دارند.
ایوز از ودبوش (Wedbush) نیز استدلال میکند که برخی از غولهای فناوری مثل اپل و مایکروسافت نسبت به رقبای «کوچکتر» در طول سالهای آینده عملکرد بهتری خواهند داشت، در حالی که دیگر شرکتها باید بازگشت سود داشته باشند که کاری دشوار خواهد بود. او پیشنهاد کرد سرمایهگذاران به دنبال شرکتهای فناوریای با جریانهای نقدی بزرگ باشند که امکان فعالیت پرقدرت در آینده دارند.
او گفت: «شرکتهای فناوری، رایانش ابری و امنیت سایبری در قلههای این عرصه قرار دارند. بنابراین باید داشتهها و نداشتههای نسبی این اقتصاد را بررسی کنید. به همین دلیل هم هست که نمیتوان همه آنها را یکی دانست.»
پینوشت: این گزارش خلاصه شده است
منبع: فورچون