توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
وقتی مُرد، هر کس با پیکر کفنشدهاش سلفی گرفت و احتمالاً برای دریافت پیام تسلیت دیگران عکسش را در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی دیگر به اشتراک گذاشت. چنین برخوردی با مرگ دیگر به اتفاقات عادی این روزها تبدیل شده است. اما همیشه در دل حوادث عادی هم اتفاقات عجیبی وجود دارد. وقتی عکس را منتشر کرد هیچ کس تسلیت نگفت. بعضیها یک شکلک ناراحت گذاشتند بعضیها که بیشتر ناراحت شدند از شکلکی که در حال گریه است استفاده کردند، بعضیها به نشانه تسلیت تصویر گل فرستادند؛ بدون اینکه از واژهای استفاده کنند. فرد عزادار هم از آنها تشکر کرد؛ البته نه با کلمات بلکه با شکلک آدمک کچلی که دو دستانش را به نشانه احترام به هم چسبانده و به سبک ژاپنیها سر تعظیم فرود آورده بود. این تعامل به قدری باورپذیر و هماهنگ است که انگار گویندگان به یک زبان جدید صحبت میکنند، زبانی بدون واژه، یعنی تقریباً بازگشت به اوایل دورانی که زبان اختراع شد و نوشتهها حاصل اشکال بودند.
Emoji که از ترکیب دو کلمه ژاپنی تصویر (e) و کاراکتر (moji) چنین نام گرفته، در سال ۱۹۹۹ از دل فرهنگ ژاپنی متولد شد. تا پیش از این هم صورتکهایی که احساسات را منتقل میکردند وجود داشتند اما اموجیها نسخه کاملتری بودند که علاوه بر صورتکها یا emoticon حاوی اشکال عجیب و غریبی مانند غذاها، رفتار، شغلها، اتفاقات، خانواده و گیاهان هم بودند. روند رو به رشد استفاده از اموجی آنقدر سریع بود و شرکتهای مختلف آن را به نرمافزارهای خود اضافه کرده بودند که در سال ۲۰۱۰ یونیکد هم به ناچار تصمیم گرفت این علامتها را به استانداردش اضافه کند و این اتفاق بزرگی بود مثل اینکه آنها را به عنوان حروف جدید یک زبان بپذیرد. حال این اموجیها خیلی راحت به زبان شبکههای اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام و تلگرام تبدیل شدهاند. هرچند از مدتها پیش هم در چتها استفاده میشدند اما نحوه استفاده از آنها گستردهتر شده است. آدمها ترجیح میدهند به جای اینکه منظور خود را با کلمات و در قالب جمله بیان کنند با ارسال یک شکل مخاطب را خیلی بیشتر در جریان احساساتشان بگذارند. مساله این است که این اشکال دیگر محدودیت زبانی و جغرافیایی هم ندارند. در تمام فرهنگها یک معنی میدهند و تمام آدمها با هر زبانی میتوانند درکشان کنند. آیا به راستی اموجیها مخصوصاً بعد از ورود به استاندارد یونیکد، زبانها را دچار دگرگونی میکنند و میتوانند تعدادی از کلمات (مانند خوشحالم، ناراحتم، خیلی خندیدم، عصبانیام و غیره) را در واژگان یک زبان تغییر دهند؟