اگر بار دیگر کسی از مزایای بزرگدادهها در زندگی فردی و اجتماعی برایتان حرفی زد میتوانید با آیفونتان تا جای ممکن محکم به سر او بکوبید! چراکه اخیرا، یک گیک حرفهای خوشنیت در هتلی در هنگکنگ مخفی شده بود و بایتهایی را پیرامون نحوه جمعآوری و غربال دادهها توسط ایالات متحده به دلایل امنیت ملی، به شبکه سرازیر میکرد. این خبر چه آمریکایی باشید چه نباشید، خبر خوبی به حساب نمیآید. معمولا به ما گفتهاند اگر شهروند قانونمندی هستیم، نباید چیزی برای پنهان کردن داشته باشیم. اما موضوعی که برای یک فرد کاملا قانونی است، میتواند برای فردی دیگر امری دستوپاگیر و بیرحمانه باشد چرا که دولتها به زودی میتوانند با مولفههای قابل پیشبینی بزرگدادهها قدرتشان را افزایش دهند و به تعبیری کنترل آینده جوامع را به طور کامل در دست بگیرند. از این رو، یک شهروند متوسط در چنین شرایط بستهای چگونه میتواند محدوده زندگیاش را تعریف کند؟ بزرگدادهها در بدترین حالت به شکلگیری نوعی تقدیرباوری، مشابه آنچه بردگان قرون وسطی با آن اخت داشتند، میانجامد. از این رو، کنشگری فردی مگر در شرایطی که جزئی از اطلاعات مرکزی جامعه تلقی شود، اعتبارش را از دست خواهد داد. به گفته نویسندگان کتاب «انقلاب بزرگدادهها چگونه زندگی، کار و اندیشه ما را متحول میکند؟»، «-اگر قرار باشد مردم را مسوول کنشهای آتی قابل پیشبینی، یعنی آنهایی که هنوز انجام ندادهاند بدانیم- قابلیت گزینش کنشهای اخلاقی را از ایشان ستاندهایم». چندی پیش ادوارد اسنودن به عنوان یکی از تحلیلگران داده در آژانس امنیت ملی (NSA)، مخزنی از اسناد را به سرقت برد و آنها را در اختیار دو خبرنگار روزنامه گاردین و یک فیلمساز مستند قرار داد. اسنودن که زمانی یکی از نیروهای ویژه متخصص در رایانه بود، به یکی از پارتیزانهای جنگ دادهها در عصر جدید تبدیل شد. رشته دادهکاوی، یکی از رشتههای ویژه همراه با ابرتکنیکهاست و همین مساله...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.