توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
هرگز فناوری اطلاعات بخشی از هویت ما نبوده است. هم تاریخ این را اثبات میکند، هم تجربه.
همین تاریخچهای که امروز شما در صدمین شماره پیوست به همت تیم زیبای تحریریه میخوانید در حقیقت بدون شک زیر پوست خود تاریخچه فناوری ارتباطات است، نه اطلاعات. هر داستانی با فلان سیم تلگراف از آن عمارت به این عمارت یا ماجرای نیاز ارتباطی بلژیکیهایی که خط آهن سراسری را برای رضاخان میساختند شروع میشود و در انتها به داستان تاسیس اپراتور دوم همراه یا در نهایت، با ارفاق بسیار، باز هم به تراژدی اینترنت ثابت و مخابرات ورشکسته فعلی میرسد.
این وسط بازی هرگز دست شرکتهای نرمافزاری، فروشندگان سختافزار یا ارائهکنندگان راهحلهای فناوری اطلاعات نبوده است. از نسل دایناسورهایی که داستانشان از دادهپردازی ایران و مرکز تحقیقات مخابرات شروع میشود کدامشان هنوز بازی را در اختیار دارند؟ از نسل طلایی صاایران و ایزایران، که روزی از نوبنیاد تا سیدخندان را زیر نگین داشتند، حالا چه کسی در میان بازیگران بزرگ هنوز پشت فرمان است؟ اگر اپراتورهای تلفن همراه با اندکی روغنسوزی اکنون تنها موتورهای این بازار هستند، چه کسانی پشت فرمان آنها نشستهاند و آیا کوچکترین دغدغه واقعی از جنس فناوری اطلاعات یا حداقل استارتآپهای واقعی دارند؟
تقریباً مطمئنم مهم نیست که شما محمدجواد آذری جهرمی، سوپراستار شبکههای اجتماعی و کلکلهای ورزشی، باشید یا عیسی زارعپور، یک گیک سیاستگریز و فراری از هرگونه مواجهه سیاسی، در نهایت کارنامه همه این طیف با یک حقیقت قضاوت میشود: شما چقدر زیرساخت ارتباطی کشور را توسعه دادید؟ این کارنامه پنهان همان چیزی است که باعث میشد MJ مشهور در تمامی مصاحبههای پایانیاش مثل یک مسلسل، آمار توسعه شبکه و ارتباطات را شلیک کند. کدهای عددی او برای بسیاری از رسانههای حوزه فناوری اطلاعات مانند کدهای رمزگذاریشده بوده ولی وزیر زیرک در حقیقت باز سعی داشت روایتی را غالب کند که در چنان دولت فقیری دستکم از لحاظ عدالت در زیرساخت ارتباطی باز هم قدمهای بزرگی برداشته شده است.
حالا وزیر مأخوذ به حیای فعلی دیگر چنان زرادخانه رسانهای را برای ایجاد یک روایت دستکم رسانهای در اختیار ندارد و میداند شانس بالایی دارد که بتواند از تنها ریشه تاریخی خود در حکمرانی استفاده کند. او در تمامی طیف زندگینامه حرفهای و تحصیلیاش یک «مهندس کامپیوتر» است. از رازی کرمانشاه تا صنعتی شریف گرایشاش به نرمافزار بوده. رسانهها اغلب او را در هویتش پشت نامهای محمود احمدینژاد و ابراهیم رئیسی گم میکنند. در یک برش ویکیپدیایی «پس از اتمام کار دولت احمدینژاد، زارعپور برای تحصیل به استرالیا رفت و دکترای خود را در رشته مهندسی کامپیوتر- گرایش شبکههای رایانهای گرفت».*
با یک جستوجوی ساده در همین برش میخوانید دو سال پیش از آنکه ابراهیم رئیسی او را به عنوان رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات منصوب کند، یعنی سال ۹۶، در دیدارش با شخص نخست کشور که خودش اتفاقاً میزبان آن هم بوده: «به موضوعاتی چون لوازم اصلاح قوانین شرکتهای دانشبنیان و ضرورت مقابله با واردات در فضای مجازی از طریق تولید محتوای سالم و داخلی تأکید کرده بود. خود زارعپور مجری این مراسم نیز بود و تأکید کرد که همه نخبگان در کشور «پاسدار» هستند.»**
برای من به عنوان یک ژورنالیست ساده این حوزه بسیار جالب است ببینم حالا که مهندسی که مغز متفکر پشت انفجار فناوری اطلاعات در زیرساختهای قوه قضائیه است پشت سکان وزارت ICT نشسته برای IT چه میکند. همین اپلیکیشن ساده عدالت یا سامانه معجزهآسای سوءپیشینه از زیر دست وزیر نسبتاً جوان درآمده. حالا او چطور میخواهد با چند سوال کلیدی در زیرساختهای ملموس و غیرملموس فناوری اطلاعات مواجه شود. وزیری که آشکارا زندگی حرفهای و آرمانهای شخصیاش را در توسعه فناوری اطلاعات ایران پیدا کرده آیا باز هم ما را به بازی ارتباطات و اعداد رمزوار میفروشد؟ به نظر نمیرسد جیب دولت هم با چنین ادعاهایی همراه باشد. شاید بالاخره وقت آن رسیده است وزیر ارتباطات اندکی وزیر فاوا باشد.
نیمنگاهی به دو زیرساخت مهم صنفی این بازار یعنی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور و اتحادیه کشوری کسبوکارهای اینترنتی به ما نشان میدهد یکی بازی را به اتحادیه سنتی باخته و دیگری در میانه یک انتخابات بسیار بحثبرانگیز است. وزیر ارتباطات کجای این داستان ایستاده است؟ وزیر به تدریج از جزیره سکوتش در زمینه شبکههای اجتماعی فارغ میشود. در داستان دراماتیک بازداشت مدیرعامل دیوار، منبع نزدیک به وزیر به شبکهای اجتماعی و اکوسیستم واقعی پشت آن سر تکان داد که وزیر از رئیس قضائیه، اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری برای بررسی مجدد این حکم را درخواست کرده؛ یک رمزگذاری حقوقی با طعمی از بازیگر جوان یک تیم قدیمی. همان منبع خیلی لطیف اشاره کرده بود که طبق شنیدهها رئیس هم از ابتدای اعلام این خبر شخصاً پیگیر موضوع هستند. ۱۲ روز بعد روابط عمومی وزارت ارتباطات از شناسه EisaZarepour رونمایی کرد.
این مانور در نهایت برای همه طرفین جواب داد و فعلاً که همه دستکم از زندان بیرون هستند میشود دخالت وزیر ارتباطات و ورود به فضای سایه رسانهها را به فال نیک گرفت. بهشخصه امیدوارم عیسی مطابق نامش بتواند این وضعیت را دوباره زنده کند. زیرساختهای فناوری اطلاعات که از مراکز نوآوری تا همان شرکتهای دانشبنیان گسترده هستند در وضعیت دشوارند. از همه طرف اکوسیستم نوآوری گرفته تا قدیمیترین بنیانهای فناوری اطلاعات کشور و حتی شرکتهای بزرگ نرمافزاری با بحرانهای فرار نیروهای نخبه مواجه هستند و او در مقابل بالاترین فرد رسمی کشور از آنها سخن گفته است. در انتهای این مانور رسانهای باید نیت خیری باشد.
البته در نهایت این فناوری اطلاعات به فراموشی عادت دارد.
***منبع: ویکیپدیای فارسی، مدخل عیسی زارعپور.