وقتی حرف از کسبوکار به میان میآید، اروپا مسلماً تاثیرات مهمی برجا گذاشته است. در دهههای اخیر، شرکتهایی مثل نوکیا، نستل یا بیپی در میان ۱۰ شرکت برتر بازار بودهاند. اما اکنون شرکتهای اروپایی تنها در برخی از موارد خاص در لیست 20 مورد برتر قرار میگیرند. در سال 2000 تقریباً یکسوم ارزش ترکیبی هزار شرکت برتر جهان و یکچهارم سود این شرکتها به اروپا اختصاص داشت. تنها با گذشت 20 سال این اعداد و ارقام تا ۵۰ درصد کاهش یافتهاند. اروپا برای کشورهایی مثل آمازون و تیکتاک، تبدیل به مکانی برای یافتن مصرفکننده شده است اما پایگاهی برای شرکتهای محلی به منظور رقابت در سطح جهانی نیست. دلیل افت شرکتهای اروپایی تا اندازهای به خیزش شرکتها در چین بازمیگردد. اما شرکتهای آمریکایی موقعیتشان را در کسبوکارهای جهانی همچنان حفظ کردهاند. لیکن کسبوکارهای اروپایی در کنار ژاپنیها موفق به پیشروی نشدهاند. در سال 2000 اروپا تقریباً یکسوم سهم اقتصاد جهانی را در اختیار داشت. اما گویی دیگر چنین شرایطی ندارد. بسیاری از شرکتهای این قاره نسبت به کسبوکارهای بزرگ رویکردهایی دوگانه دارند و مجموعه گستردهای از شرکتهای متوسط مثل میتلستند آلمانی را ترجیح میدهند. اما اگر این روند ادامه پیدا کند، کمرنگ شدن کسبوکارهای اروپایی پیامدهایی جدی به دنبال خواهد داشت. شرکتهای بزرگ در عرصههای نوآوری که منجر به رشد اقتصادی میشود سرمایهگذاری میکنند. ظرفیتهای اروپا برای شکل دادن به هنجارهای جهانی فارغ از رگولاتوری گروههای خارجی فیالمثل در مورد حریم خصوصی یا استفاده از هوش مصنوعی به ضعف گراییده است. سیاستگذاران اروپایی «خودمختاری راهبردی» را فریاد میزنند در حالی که این روند بدون پشتیبانی شرکتها امکان نمیپذیرد. بسیاری از شرکتهای اروپایی همچنان در حال متزلزل کردن شرایط مشتریانشان هستند. با این حال، خودروهای آلمانی و داروهای سوئیسی در سرتاسر جهان مورد توجه هستند؛ خانهها مملو از محصولات اونیلیور و آنگلو داچ است، اما ببینید کدام یک از شرکتها بر...