اروینگ گافمن (Erving Goffman) چهره برجسته مکتب دوم دانشگاه شیکاگو در جامعهشناسی و نماد جامعهشناسی خرد است. او استادی متفاوت بود که دانشجویانش را مجبور میکرد به جای کتابخانهها وارد اجتماع شوند و دادههای مورد نیاز برای تحلیل را مستقیما از جامعه بگیرند. تاثیر آثار گافمن در حوزههای مختلف علم به اندازهای است که او را بالزاک قرن بیستم نامیدهاند. او تاکید داشت هدف پژوهش تغییر دادن جهان نیست (که چنین کاری ناممکن است) بلکه هدف پژوهش فقط توصیف واقعیت موجود، با بیشترین دقت و ظرافت است. گافمن سال 1982 میلادی درگذشت. او عملا هیچ مطلبی درباره فناوری اطلاعات و آثار اجتماعی و روانشناختی فناوری جدید ننوشته است اما در چند سال اخیر به نظریههای گافمن در حوزه مطالعات جامعه اطلاعاتی توجهی ویژه شده است و به نظر میرسد نظریههای جامعه اطلاعاتی در سالهای آینده بیشترین تاثیر را از آثار و نوشتههای اروینگ گافمن خواهد گرفت. به همین دلیل در این شماره تلاش کردیم گافمن و آثارش را معرفی کنیم.
متفکران جوان جامعه اطلاعاتی در دهه 90 به شدت تحت تاثیر نظریهپردازان اروپایی به خصوص تئودور آدورنو، جان بودریار و پیر بوردیو بودند. فضای حاکم بر محافل دانشگاهی ایالات متحده نیز در سیطره جامعهشناسی کلانی بود که افرادی مانند مارکس، وبر و هابرماس نمایندگی میکردند. در چند سال اخیر چرخشی محسوس، به خصوص در ایالات متحده به چشم میخورد. جوانترها از یک سو به زیمل و نظریه سبک زندگی او و از طرف دیگر به جامعهشناسی خرد که اروینگ گافمن چهره برجسته آن است، توجه نشان میدهند. برخلاف چند دهه اخیر که نظریه انتقادی محور مطالعات جامعه اطلاعاتی بود، به نظر میرسد اکنون با چرخشی پارادایمی مواجه هستیم که به خصوص نظریههای فمینیستی و نظریههای هویت در فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داده است. درک این موضوع برای محافل دانشگاهی و پژوهشگران در کشورمان ضروری است. گافمن مفاهیم جدیدی را در انسانشناسی و جامعهشناسی مطرح کرد. او معتقد بود محور مطالعات انسانشناسی و جامعهشناسی مساله، هویت و موضوع اصلی هویت بالقوه و بالفعل اجتماعی و درگیری فرد و جامعه در راستای بروز هویت فردی است. او در طراحی «نظریه نمایش» مفاهیم بازیگر (کنشگر)، تماشاچی (مخاطب)، بازی، اجرای تئاتری و مدیریت تاثیرگذاری را مطرح میکند و معتقد است هر رفتار فردی و جمعی یک «صحنه» و یک «پشت صحنه» دارد. او تاکید زیادی بر محدوده فضایی کنش دارد. معتقد است:«فعالیت افراد منطقهای است و این فضا با زندگی شخصی و اجتماعی افراد گره خورده است.» مطالعات او مبتنی بر روش کیفی و تکنگاری است. به همین دلیل عملا تاثیری عمیق بر حوزههای متنوع جامعهشناسی، روانشناسی، مردمشناسی، پزشکی و... داشته است. او مستقیما زندگی روزمره را مطالعه میکند و در روششناسی، شیوهای جدید و انقلابی را پیش گرفت. اعتقاد داشت اینکه بگوییم عامل اجتماعی الف باعث رفتار ب میشود چیزی را برای ما روشن نمیکند، بلکه باید مشخص کنیم چرا عامل...