در دوران جنگ سرد روسیه ارتش آمادهای بزرگتر از آمریکا داشت؛ تانکهای بیشتر، مردان بیشتر، هواپیماهای بیشتر و احتمالاً بمبهای بیشتر. با این وجود روسیه نتوانست این قدرت نظامی را به چیزی محسوس تبدیل کند. وجود تسلیحات هستهای باعث شده بود جنگ تمامعیار میان دو ابرقدرت فوقالعاده ترسناک شود. آمریکا میدانست در یک جنگ مستقیم با روسیه پیروز نخواهد بود و لذا در فناوری (یعنی تسلیحات هستهای) سرمایهگذاری کرد. به دلیل همین فناوری جدید (تسلیحات واقعی کشتار جمعی) توانست قدرت متوازنی را در برابر تعداد بیشتر نیروها، تانکها و هواپیماهای روسی به وجود آورد. اما اکنون چندین مبارزه محلی و محدود را از سر گذراندهایم که نشان داد صرف پیشرفت فنی آمریکا در زمینه تسلیحات به معنی شکست ناپذیربودن آنها در تاکتیکها و راهبردهای بسیار قدیمی نیست. همچنین داشتن ابزارهای نظامی فوق پیشرفته هیچ ارتباطی به توانایی رهبران نظامی آمریکا در ایجاد یک راهبرد نظامی منسجم و هوشمندانه ندارد. تمامی فناوریهای جهان نتوانست به آمریکا کمک کند در جنگ عراق و افغانستان حتی با گذشت ماهها یا سالها «پیروز» شود. حتی اگر بیشتر به گذشته برگردیم، در دوران جنگ جهانی دوم آمریکا برتری نظامی متفاوتی داشت. در آن زمان فناوری در اختیار نداشت. اما مزیت آمریکا در توانایی تولید مواد و تدارکات جنگی بیشتر در مقایسه با ژاپن و آلمان بود. در آن زمان این کشور میتوانست این مواد و تدارکات را بین نیروهای خط مقدمی که به آن احتیاج داشتند، توزیع کند (یعنی لجستیک). البته آمریکا منابع خام گستردهای را برای تداوم تولید گسترده این تدارکات در اختیار داشت. اما سوال اینجاست که تغییر بزرگ بعدی در فناوری نظامی کدام خواهد بود؟ اتفاق بزرگ بعدی که قدرت نظامی و توان اعمال آن را در قرن 21 تغییر میدهد، کدام خواهد بود؟ تهدیدهای این دوران متفاوت هستند؛ روسیه و چین: روسیه به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن و چین به دلیل...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.