معرفی کتاب: قدرت پشیمانی، بازنگری در گذشته برای شکل دادن به آیندهای روشنتر
همهی ما ممکن است در زندگی در موقعیتهایی قرار بگیریم که احساس پشیمانی کنیم. فرصتهای…
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
نگاهی کوتاه به زندگی الوین تافلر
۲۹ مرداد ۱۳۹۴
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۳ تیر ۱۳۹۸
الوین تافلر چهارم اکتبر 1928 میلادی در شهر نیویورک متولد شد. پس از اتمام دبیرستان به دانشگاه نیویورک رفت تا در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کند. در دانشگاه نیویورک با هایدی آشنا شد که او نیز دانشجوی ادبیات انگلیسی بود. آن دو از دانشجویان رادیکالی بودند که با رها کردن تحصیلات دانشگاهی سفری طولانی به ایالتهای غرب میانه را پیش گرفتند. آنان زندگی هیپیواری در پیش گرفتند و سفرهای فراوانی در ایالات متحده انجام دادند؛ مدتی در روستای گرینویچ ساکن شدند و به سرودن شعر و نگارش داستان روی آوردند. سپس مدت پنج سال به عنوان کارگر در خط مونتاژ کارخانههای مختلف کار کردند. در این دوران درباره تاثیر تولید انبوه صنعتی در زندگی روزانه خود مطالعه میکردند. پس از پنج سال کارگری، هایدی مشاور اتحادیه ریختهگری آلومینیوم شد، الوین نیز به شغل جوشکاری روی آورد.
تجربه عملی کار در ساختار صنعتی ایالات متحده و سوابق تحصیلی دانشگاهی باعث شد تافلر به عنوان خبرنگار نشریه مورد حمایت اتحادیههای کارگری انتخاب شود. پس از مدتی فعالیت خبرنگاری محلی، به واشنگتن رفت و به عنوان خبرنگار پارلمانی نشریه Pennsylvania Daily، اخبار کاخ سفید و کنگره را پوشش میداد. در این سالها، هایدی در کتابخانه تخصصی علوم رفتاری واشنگتن کار میکرد.
پس از سه سال، هر دو به نیویورک بازگشتند. الوین تافلر به عنوان ستوننویس در مجله فورچون مشغول به کار شد. پس از مدتی، مطالبی تخصصی در مورد کسب و کار و مدیریت مینوشت. به پیشنهاد IBM، تافلر مجله فورچون را ترک کرد و به استخدام موسسه آیبیام درآمد. مسوولیت او پژوهش و نگارش مقالاتی درباره تاثیر اجتماعی و سازمانی کامپیوترها بود. این، تحولی بزرگ در زندگی الوین تافلر بود و عملا مسیر زندگی او را تغییر داد. او مستقیما با متخصصان کامپیوتر و هوش مصنوعی ارتباط داشت و «اثرات تغییر» را بررسی میکرد؛ موضوعی که عملا برای همیشه محور مطالعات و نوشتههای او باقی ماند. در این دوران (اواسط دهه 60 میلادی) بود که ایده نگارش کتاب «شوک آینده» در ذهن او شکل گرفت. تافلر سال 1965 در مقالهای با عنوان «چشمانداز» برای نخستین بار اصطلاح «شوک آینده» را به کار برد. گزارشی که برای شرکت آیبیام نوشت، سبب شهرت او شد. نگاه دقیق، تجربه کار عملی پیشین و نثر روان باعث شد سال 1969 میلادی آزمایشگاه تحقیقاتی At&T وابسته به شرکت زیراکس او را به عنوان مشاور پژوهشی استخدام کند. در مدت دو سال تافلر امکان یافت مطالعات گستردهای درباره ارتباطات راه دور انجام دهد و به او فرصت داد کتاب «شوک آینده» را تکمیل و در سال 1970 میلادی منتشر کند. از این دوران اغلب کارهای او با همکاری همسرش (هایدی) نوشته شده است.
سال 1977 میلادی با همکاری کلمن بزولد و جیمز دیتور موسسه آینده جایگزین را تاسیس کرد. این موسسه به او امکان داد از نظر مالی تا اندازهای تامین شود و به نگارش آزاد روی بیاورد. مدت نزدیک به پنج سال روی کتاب اصلیاش «موج سوم» کار کرد. این کتاب سال 1980 منتشر و باعث شهرت جهانی او و همسرش شد. موج سوم در مدتی کمتر از دو دهه به بیش از 30 زبان بینالمللی ترجمه و در بیش از 60 کشور جهان منتشر شد. کتاب یکی از پرفروشترین آثار غیرداستانی در چند دهه اخیر است و موجب توجه توده مردم به تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزههای مختلف زندگی روزمره شد. به جرات میتوان ادعا کرد تاثیری که او بر شکلگیری ذهنیت عمومی از اثرات فناوری جدید داشته است، هیچ یک از متفکران تراز اول چند دهه اخیر نداشتهاند. در این کتاب نظریه اصلی تافلر مطرح میشود. او تحت تاثیر نظریه دانیل بل (جامعه پساصنعتی) تمدن بشری را به سه دوره متمایز تفکیک میکند: تمدن کشاورزی، تمدن صنعتی و تمدن فراصنعتی. در نگاه تافلر، گذار از هر مرحله به مرحله بعد مانند موجی سهمگین است که همه وجوه زندگی انسان را دچار تلاطم میکند.
سال 1990 میلادی کتاب «جابهجایی در قدرت» را منتشر کرد. این کتاب در کنار دو کتاب قبلی (شوک آینده و موج سوم) سهگانه تاثیرگذار او را تشکیل میدهد. در این کتاب او کاملا بر اثرات تغییر ناشی از فناوری جدید متمرکز میشود. جابهجایی در قدرت سیاسی و جابهجایی در قدرت تجاری دو رکن اصلی مطالعه او به شمار میرود. تافلر استدلال میکند تغییر قدرت در این دو حوزه منجر به اثرات غیرقابل بازگشتی در زندگی انسان شده است. عناصر سهگانه قدرت (زور، پول و اطلاعات) همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاند، با این تفاوت که اهمیت اطلاعات هر روز بیشتر از دو مورد دیگر میشود.
در سال 1996 میلادی با همکاری تام جانسون که در آن زمان یک مشاور موفق تجاری بود، موسسه تافلر را تاسیس کرد. این موسسه در واقع یک شرکت مشاوره مدیریتی بود که به او امکان میداد بسیاری از ایدههایش را در مورد کسب و کار محقق کند. موسسه تافلر پروژههای مدیریتی مختلفی را برای شرکتها، سازمانهای مردمنهاد و موسسات دولتی در ایالات متحده، کره جنوبی، مکزیک، برزیل، سنگاپور، استرالیا و… انجام داد.
تافلر تاکنون جوایز مختلفی از جمله جایزه کتاب سال بنیاد مککینزی در حوزه مدیریت را دریافت کرده است. همچنین چند دکترای افتخاری از سوی دانشگاههای مختلف جهان به او اعطا شده است. وی مدتی به عنوان پژوهشگر مهمان در بنیاد راسل سیج (Russell Sage Foundation) کار کرد و چند سال عضو هیات مدیره موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک بود.
زندگی الوین و هایدی تافلر نمونهای از یک زندگی عاشقانه و در عین حال آزاد دو انسان مستقل است. آن دو بسیاری از کارهایشان را به صورت مشترک منتشر کردند. آنها تنها یک فرزند به نام کارن تافلر داشتند که در سال 1954 متولد شد و در سن 46 سالگی (سال 2000 میلادی) پس از یک دهه ابتلا به سندرم گیلن باره (Guillain-Barre Syndrome) درگذشت. زوج تافلر سالهاست در منطقه Bel Air شهر لسآنجلس (شمال سانستبولوار) زندگی میکنند