قسمت بیستم
نمره بیست یک کمالگرا
۴ دی ۱۳۹۳
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۲۰
تاریخ بهروزرسانی: ۷ آبان ۱۳۹۸
قسمت بیستم ضدخاطرات مرا به یاد نمره بیست انداخت و همچنین به یاد آنهایی که نمرهشان بیست است؛ آنهایی که به چیزی کمتر از بیشترین و بهترین راضی نیستند. همانهایی که کمالگرا یا پرفکشنیست مینامیمشان. در حوزه کار، کمالگرایی فقط یک نام را به یاد من میآورد: حامد. با او مدتی همکار بودم. وقتی سالها پیش در یک شرکت کامپیوتری برنامهنویس بودم او مدیر پروژهای بود که من در آن درگیر نبودم. خوشبختانه! شاید هم متاسفانه. به هر حال دوستانم که در تیم او کار میکردند همیشه مینالیدند. میگفتند بسیار سختگیر است. از کوچکترین جزییات نمیگذشت. گویا از مرحله تهیه پروپوزال برای یک آرافپی که از سوی یک مشتری آمده بود گرفته تا انجام و تحویل آن را همیشه در ذهن داشت. میدانست هر کاری در چه مرحلهای قرار دارد، اشتباهاتش کجاست و چقدر از برنامه زمانبندی عقب است. در ابتدای هر پروژه همه تیم را به درستی و دقت توجیه (بریف) میکرد. بعد هم با همان دقت، سر موقع از آنها کار میخواست. نکته اینجا بود که تا کیفیت خروجی به حد اعلای مورد نظرش نمیرسید، آن را تحویل نمیداد. در مقابل، مدیر پروژه تیمی که من در آن مشغول بودم، خیلی نرمتر بود. نه اینکه کمیت و کیفیت برایش مهم نباشد؛ اما گویا ترازویی در ذهن داشت که همیشه اهمیت هر چیزی را در یک کفه آن قرار میداد. در کفه دیگر معیاری بود که انگار چکیده مفاهیمی مانند امکانات، خطاپذیری، عوامل پیشبینینشده و از همه مهمتر احساس راحتی تیمش بود. نمیدانم ولی شاید بتوان مجموعه آن را واقعیت نامید. اگر چه معتقد بود هر چند نباید کیفیت را فدای سرعت کرد اما تحویل پروژهها در مهلت تعیینشده مهمترین اصل است، حتی اگر هنوز نقص داشته باشند. میگفت میتوان در بهروزرسانیهای بعدی کاملش کرد. این بود که پروژههای مهم از لحاظ سرعت به گروه ما تحویل داده میشد...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید