توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
جابز هیچ گاه در ایران خوششانس نبوده است؛ نه خودش نه کمپانی محبوبش. برخلاف تمامی جهان فناوری که در آن مدیرعامل اپل شمایلی از یک پسر بد با ایدههای خوب داشت در ایران برای دهههای متوالی نام مدیرعامل رقیب یعنی بیل گیتس نماد هوش و ثروت جهان فناوری به شمار میآمد و اگر ویندوزهای این یکی قفلشکسته درون کشور امپریالیستستیز ما مصرف میشد، دستگاههای شیک و گرانقیمت دیگری نمادی بود از تجملگرایی و غربزدگی. مرگ جابز هم هرچند این معادله را واژگون کرد و به او چهرهای اسطورهای از یک فدایی فناوری بخشید ولی در ایران نتیجه این مرگ ناخواسته تبدیل شدن به پدیدهای کاملا بازاری بود که به سرعت نهتنها انبوه پوستر، فیلم و کتابهایش را روانه بقالیها و دکهها کرد بلکه کار تا عروسکهای تزیینی و تیشرت و لوازم جانبی با تصویر متفکرش پیش رفت. حتی به قول دوستی مرگ اخیر یکی از چهرههای جوان موسیقی پاپ هم بیشباهت به این پدیده مرگ جسمی و نوزایش بازاری نبود. نام تجاری اپل و محصولاتش در ایران سرنوشتی کم و بیش مشابه دارند. محصولی که تا کمتر از یک دهه پیش آشکارا جایی در میان کاربر پارسی نداشت، به لطف آیپاد، آیپد، مکبوک و بیشتر از همه آیفون به سرعت پدیدهای بازاری شد و وقتی عطش بازار ایران برای گوشیهای گرانقیمت در یک بستر مخابراتی ابتدایی ناگهان آیفون را کشف کرد، سیب سپید هم از درخت نخبهگرایی مرفهانه فرو افتاد. در همان گیر و دار بزرگداشت عجیب و شاید شوخطبعانه مرگ جابز استدلالی ناشنیده ماند که حکایت میکرد جابز، گیتس، اوتلینی یا بسوس پیامبران فناوری در جهان معاصر نیستند و در حقیقت آنچه این اپل، مایکروسافت، اینتل یا آمازون را همراه هزاران نمونه موفق دیگر در غرب خلق میکند، نظام صحیح و شفاف حمایت، توسعه و سرمایهگذاری است که مانند چرخدندههای عظیمی این بتهای فناوری را روی یک خط تولید میسازند و تحویل کاربران و کارمندان میدهند. در یک کلام پول و سیاست درست این نوابغ را میسازد نه یک ایده ناگهانی. درباره ماجرای آیفون در ایران هم این استدلال به قوت خود باقی است چرا که ارزش واقعی یک دستگاه چندمیلیونتومانی نه به جذابیت طراحی یا قدرت تراشه آن بلکه به سرویسهای فراوان و کارآمدی است که میتوان از یک گوشی هوشمند گرفت ولی نه برای آن نابغهپروری و نه برای این کاربری در ایران زیرساختی وجود ندارد. در نگاهی کلانتر بازاری که از داشتن یک نمایشگاه سالانه آرام و منظم، نه حتی قدرتمند و باشکوه و ارتباطی سالم با سیاستگذارانش محروم است، لاجرم در فروختن یک گوشی هم باید چنین آشفته باشد. شاید ضدقهرمانان ما هم همتایان قهرمانان آنها باشند. پیوست میانه پاییز در انتظار شماست