توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
پذیرفتن حقایق جمعی حتی از حقایق فردی هم تلختر است. کمتر ملتی در تاریخش پذیرفته که واقعاً عقب مانده، فرو پاشیده، ارزشمند نیست یا اسیر بیاخلاقی، حرص، جنسیتزدگی یا نژادپرستی است. این است که وقتی حقیقتی جمعی و تلخ سر برمیآورد بیشتر عزمی جمعی برای نادیده گرفتن، تمسخر و سرکوب آن شکل میگیرد که در بسیاری از موارد حتی آگاهانه هم هماهنگ نشده است.
یک از این حقایق دشوار هم پذیرفتن پایان یک نسل در ارتباطات کشور است که ارتباطات ثابت تجسم آن هستند. این نسل بیش از آنکه سنی، فناوری یا سازمانی باشد فکری است. ارتباطات سیار ایران، یا به معنای دقیقترش موبایل، شانس آن را داشت که با یک اصلاح دردناک و دشوار از بالا به واسطه حضور ایرانسل نه تنها یک بار سراسر هم بخورد و طعم یک رقابت واقعی را بچشد بلکه به لطف حضور یک بازیگر بینالمللی، هرچند خفیف و کنترلشده، آموخت چگونه باید الفبای بازار ارتباطات جهانی را از نو بیاموزد و همین در نهایت باعث پیروزی قاطع و آشکار اپراتورهای موبایل بر بازار و صنعت ارتباطات ثابت شد که از مخابراتش گرفته تا اینترنتیها و سرمایهگذارانش همگی تجربه و ابزارهای بسیار بیشتر و بازار بکرتری در زمان شروع رقابت داشتند. گرچه این روزها دوقطبی طلایی/آبیپوشان در برابر بازیکنان فیروزهای/نارنجی دیگر آن طعم رقابت سابق را ندارد و خود نیز نیازمند دور جدیدی از نبرد نفسگیر است ولی انکارشدنی نیست که همچنان بازار ارتباطات ثابت اسیر رخوت تاریخی خود باقی مانده و به کودک بزرگسالی میماند که دیگر آموزش دیدنش در بسیاری از امور دیر شده و خبری از بلوغ فکری و ذهنی در آن نیست.
این حقیقت تلخ آنجا بیشتر نمایان میشود که در عمل تمام تلاشها برای بهروز کردن فکری این بازار چه از بیرون و چه از درون بازار به شکست انجامیده. پروانههای جدید در پیچ و خم راهروهای چانهزنی و لابی آنقدر دستخوش تغییر شدهاند که کم و بیش عقیم ماندهاند. فناوریهای جدید پشت سد رگولاتوری، انحصار در بازار و نبود سرمایهگذار گیر کردهاند و هر کوششی برای ادغام در نهایت فقط کمی از تعداد بازیگران کاسته ولی سطح بازی را بالاتر نبرده. حتی خود مخابرات هم به عنوان غول این عرصه همچون گالیور اسیر لشکر لیلیپوتیهاست و بیش از آنکه برنده این بازار باشد فعلاً فقط توانسته از خودش با هزار ابزار الکن در برابر سقوط و مرگ محافظت کند و خبری از صندوقهای طلا و کیسههای اشرفی در غارش نیست. آش آنقدر شور است که حتی شریک شدن دولت و قانونگذار و سفره پهن کردن برای شریک خارجی هم نتوانسته طرحهایی مانند رساندن فیبر نوری به خانهها و اپراتور چهارم را نجات دهد پس دیگر کلاه سایر بازیگران هم به تبع آن پس معرکه است.
در این میان اگر نخواهیم به انتظار ورشکستی کامل این بازار و انقراض تدریجی کل بازیگران بنشینیم، شاید تنها گزینه پذیرفتن این حقیقت باشد که خلق یک بازیگر جدید، بینالمللی و متصل به ساختار تصمیمگیری تنها شانس همه بازیگران خرد و کلان این عرصه است که بلکه با یک زنگ دیرهنگام از خواب دو دهه اخیر خود بیدار شوند. رشد مصرف اینترنت در دوران کرونا فقط یک سراب در بیابان پیش روی این بازیگران خسته است. پرونده این شماره پیوست را دنبال کنید .