۸ تیر ۱۴۰۴
انتخاب سردبیر
نگاهی به یک دهه تعدیل نیروی انسانی در بحرانها؛ قربانیان همیشگی
«من به این شغل احتیاج دارم، آن هم با چند بچه و خانهای اجارهای! من مطمئنم شما راهی برای نجات کسبوکارتان پیدا میکنید، اما من چه کنم؟ از دست دادن شغل برای آدم مانند این است که یکی از اعضای خانواده را از دست داده باشد، برای من همکارهایم مانند اعضای خانوادهام هستند، در واقع این منم که مردم نه شما. بعد از چند سال خدمت صادقانه برای این شرکت حالا مزد من این است که به شما ماموریت بدهند تا به من بگویی شغلم را از دست دادهام؟ به همسرم چه بگویم؟ شما ماموریت دارید مرا بیرون کنید، اما مشکلی نیست، من خوب میتوانم برای خودم برنامهریزی کنم؛ مثلاً نزدیک خانهام پل قشنگی است، راحت میتوانم خودم را از آن پرت کنم.» این دیالوگهای افرادی است که در ابتدای فیلمUp in the Air ، وقتی گروهی از کارمندان یک شرکت از تعدیل شدنشان باخبر میشوند، پخش میشود. فیلمی که در آن شغل شخصیت اصلی داستان با بازی جرج کلونی پرواز مدام به شهرهای مختلف آمریکا و اعلام خبر تعدیل نیروهای انسانی از شرکتهایی است که به دلیل بحران اقتصادی در آمریکا دچار مشکل شدهاند. این شخصیت اصلی داستان که در ادامه خودش هم در معرض تعدیل قرار میگیرد و باید به یک کارآموز برای انتقال تجربیات شغلیاش توضیحاتی از نحوه تعدیل و خداحافظی با نیروی انسانی ارائه دهد، در قسمتی از فیلم وقتی کارآموز از تهدید به خودکشی یکی از نیروهای تعدیلی دچار حمله عصبی و اضطراب میشود، برای قانع کردن او میگوید که این شغل ماست، ما آدمها را از شکنندهترین وضعیتی که در آن قرار دارند میگیریم و به جریان زندگی رها میکنیم؛ اما تعدیل نیروی انسانی در یک شرکت واقعاً میتواند به معنی نجات یک کسبوکار از بحران باشد و از طرفی شروع زندگی تازه برای نیروی تعدیلشده؟ [caption id="attachment_75020" align="aligncenter" width="410"] طرح از آروین[/caption]...