مدل توسعه چینی این روزها بسیاری از سیاستمداران ایران را به خود جلب کرده و همزمان، تحریمهای بینالمللی، ایران را بیش از هر زمان دیگری به سمت شرق هول میدهد. در همین حال، توسعه سختافزاری شبکهای که ملی خوانده میشود یکی از دغدغههایی است که در چند سال اخیر برای حاکمیت جدی شده بود و در نهایت، پس از آبانماه امسال، از نان شب هم واجبتر شد. آیا میتوان برای ایجاد این شبکه و زیرساختهایش به شرکتهای چینی دل بست؛ شرکتهایی که در دور پیشین تحریمها، جور رقبای اروپایی را کشیدند و بازار را از انحصار آنها خارج کردند آیا این بار هم میتوانند برای ما شبکه و دیتاسنتر بسازند؟ برادران چینی هرچند یک بار در همین سالهای اخیر تلاش کردند وارد بازار دیتاسنتر ایران شوند، اما سیاستهای داخلی در این زمینه آنچنان نامشخص و متناقض بود که در نهایت، آنها نیز نتوانستند به جایی برسند. سیاستهایی که قاعدتاً باید از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات یا در شورای عالی فضای مجازی مشخص میشد؛ اما گویا تلاش برای ترتیب دادن نمایشهای چشمگیر یا محدودسازی دسترسی کاربران به اینترنت مجالی برای پرداختن به چنین موضوعاتی باقی نمیگذارد. حتی پیگیری مجدانه ایجاد شبکه ملی اطلاعات نیز همچنان گرهای از مساله دیتاسنترها باز نکرده، گرهای که در سالهای پایانی دهه ۷۰ به وجود آمده است. این گزارش را بشنوید: [audio mp3="https://peivast.com/wp-content/uploads/ابرهای-تیره-و-دژهای-دیجیتالی.mp3"][/audio] راه «شارع ۲» شاید نخستین تلاش ایرانیها برای داشتن یک دیتاسنتر بود. همان زمان گفته شد که تمام اطلاعات وزارتخانهها، ارگانها و نهادهای دولتی ایران باید در داخل کشور میزبانی شوند؛ اما این باید تا سالها بعد تحقق نیافت. در ادامه راه هر سازمان ارگان دولتی تصمیم گرفت دیتاسنتری برای اطلاعات خود دستوپا کند. انجام این کار با توجه به افزایش ناگهانی قیمت نفت در میانه دهه ۸۰ کار چندان دشواری نبود؛ به خصوص که آنچه به مثابه دیتاسنتر در میان...
سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامهنگاری. از همان سال تاکنون، در حوزههای مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانههایی مانند همشهری، حیاتنو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کردهام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامهنگار این رشته شدم.