«میانگین اجرای برنامه توسعه طی ۶ دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است.» این نتیجه…
۱۰ آذر ۱۴۰۳
۷ دی ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۴ دی ۱۳۹۸
اینترنت قطع شد و ما ماندیم تنهای تنها! امروز بیشک کسبوکارهای اینترنتی را به دلیل دسترسی حاکمیت به زیرساخت ارائه خدمات اینترنت، میتوان آسیبپذیرترین صنف در میان اصناف موجود در کشور نامید. کسبوکارهایی که قرار بوده است بخش بسیار مهمی از بار توسعه کشور را در شرایط سخت کنونی اقتصاد به دوش بکشند، حال در ایام بعد از تصمیمات ناامیدکنندهای قرار دارند که کسی مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرد و برزخ ناپایداری بخش مهمی از این جامعه اثرگذار این صنعت در آینده کشور را تحتالشعاع قرار داده است. درباره این مشکلات بسیار گفته و شنیده شد، اما در این یادداشت تنها قصد دارم، به عنوان بخش کوچکی از اکوسیستم کسبوکارهای آنلاین کشور، پنج نکته را به سیاستگذاران این حوزه یادآور شوم.
۱- عدم شفافیت در تصمیمگیری و متعاقباً پذیرش مسئولیت آثار آن دردی مزمن و قدیمی در ساختار تصمیمگیری کشور است. متاسفانه در ماجرای قطع اینترنت، هیچ شخصی به طور شفاف خود را یکی از تصمیمگیران معرفی نکرد و همگان از دولتی صنفی گرفته تا دولتی غیرصنفی طوری برخورد کردند که منشاء تصمیم را نامعلوم و اشخاص موثر در آن تصمیم را نامعلومتر جلوه دهند. بدیهی است در چنین شرایطی، جدا از ترویج فرهنگ مسئولیتناپذیر کردن مسئولان و پنهان کردن خود در ورای نهادهای تصمیمگیر، امکان پیگیری و مطالبه جامعه نیز از ایشان سلب میشود.
۲- بیاختیار بودن، اثرگذار نبودن و تصمیمگیر نبودن، مهمترین نتیجهگیری بازیگران بزرگ عرصه کسبوکارهای اینترنتی در واقعه قطعی ۱۰ روزه اینترنت بوده است. از برخی از معاونان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گرفته تا مدیران و اعضای نظام صنفی و… به رغم اشراف به تهدیدات امنیتی موجود و همراه بودن با تصمیم افزایش قیمت بنزین، کسی مطلع نبود که چطور به جمعبندی قطع اینترنت رسیدهایم و از آن نگرانکنندهتر، حتی کسی نمیدانست چه زمانی دوباره اینترنت وصل خواهد شد! یک برزخ واقعی برای کسبوکارها! چطور میتوان امیدهای میانمدت و بلندمدت فعالان این عرصه را به آینده، در فضایی که هیچ نقشی در تصمیم وصل بودن یا قطع بودن زیرساخت کسبوکار خود ندارند، زنده نگه داشت؟
۳- به گفته آقای بیژن زنگنه- وزیر نفت- بناست با اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، کمی بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان به درآمدهای کشور اضافه شود. سوال اینجاست که چرا باید تصمیم صحیحی که مبنای اقتصادی دارد با تصمیمات ناصحیح بعد از آن اینطور ضایع شود و آثار روانی چنین عمیقی بر جای بگذارد؟ برخی اعداد اعلامشده از سوی نهادهای مرتبط زیان ناشی از قطعی اینترنت را اعدادی فراتر از درآمد یادشده میدانند. در اقتصادی که برای دومین سال پیاپی با رشد منفی درآمدهای ناخالص ملی مواجه است چه کسی مسئولیت این نابسامانی را بر عهده میگیرد؟ مسئولیت ناامیدی جمعیت مهمی از توسعهدهندگان (برنامهنویسان) کشور که به وضوح بیان میکنند در حال برنامهریزی برای خروج از کشوری هستند که ۱۰ روز دسترسی ایشان را به دنیای اینترنت قطع میکند؟ مسئولیت تغییرات منفی در تصمیمگیریهای بلندمدت صاحبان کسبوکارهای اینترنتی برای آینده خود و نسل بعد از خود را به واقع چه کسی بر عهده میگیرد؟
۴- برای شرکتی مشابه با شرکت ما که دقیقاً ۱۴ روز زمان برد تا به وضعیت عادی بازگردیم (یعنی تا روزی که بخش مهمی از کشور دسترسی به اینترنت موبایل پیدا کنند) این قطعی به منزله ۲۸ روز تعطیلی بود. چرا که باید ۱۴ روز دیگر نیز این قطعی را برای مشتریان خود جبران کنیم! کدام کسبوکار است که به اندازه یک ماه فعالیت خود در سال عایدی داشته باشد؟ چه کسی این زیان مالی سنگین بر پیکر کسبوکارها را جبران خواهد کرد؟ کاش میتوانستم به اندازه حداقل ۱۰ روز (نه یک ماه)، حقوق و دستمزد و مزایای همه تصمیمگیران در این رویداد را قطع کنم تا ایشان را متوجه کنم وقتی از جیب کسبوکارها تصمیم میگیرید، خود نیز حق ندارید از پول نفت ریالی برداشت کنید.
۵- پایداری و پیشبینیپذیری از مهمترین شاخصهای تاثیرگذار در سرمایهگذاری در اقتصاد یک کشور است. بزرگترین عارضه این تصمیم صدور این بیانیه بود که امیدی به پایداری و پیشبینیپذیری در این اقتصاد نداشته باشید. این تاسفبارترین پیامی بود که در هماهنگی هر سه قوه به کسبوکارهای اینترنتی داده شد و دریغ از یک جرعه تلاش برای تلطیف شرایط، عذرخواهی و امیدبخشی به آیندهای که برای اقتصاد آنلاین غیرآنلاین تصور میشد!