skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

ورودی

محمدباقر اثنی‌عشری مدیر مسئول

با من سخن بگو*

محمدباقر اثنی‌عشری
مدیر مسئول

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۶۷

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۳ مهر ۱۳۹۸

بهار ۹۸ با باران شروع شد. بارانی که سیل شد و بخش‌هایی از سرزمین‌مان را به زیر آب برد. تعطیلات سال نو را با نگرانی و دلواپسی برای هم‌وطن‌هایمان که آب خانه و کاشانه‌شان را فرا گرفته بود سپری کردیم. رودها و دریاچه‌هایی که سال‌ها خشک و بی‌آب بودند به خروش آمدند و بیم موج و گردابی چنین هائل، دل‌های سبکباران ساحل‌ها را به درد آورد.
هزاران سال است در سرزمینی زندگی می‌کنیم که دستخوش حوادثی چون سیل، زلزله و خشکسالی بوده است. این اولین باری نبود که طبیعتْ حقارت انسان را به رخ می‌کشید و آخرین بار نیز نخواهد بود. آنچه غیرقابل درک است این است که چه فراموشکاریم و از آموزه‌های طبیعت برای کاهش آسیب‌های بعدی بهره نمی‌گیریم.
در سیل ۹۸ آنچه بیش از همه چشمگیر بود ناتوانی مدیران بحران در استفاده از فناوری‌های روز و مرسوم در خدمت‌رسانی بود. عجیب آنکه راه‌اندازی شبکه‌های مخابراتی و اینترنت در مناطق سیل‌زده از اولین خواسته‌های مردم بود که محقق هم شد، لیکن از آن در امدادرسانی کمترین بهره برده شد.
برخلاف حوادثی چون زلزله‌های منجیل و بم، امروزه در سراسر کشور داده‌های متمرکزی را در اختیار داریم که می‌توانست اطلاعات مکانی، موقعیت املاک، شبکه‌های خدمات شهری، مشخصات ساکنان، اطلاعات کسب‌وکارها و بسیاری موارد دیگر را شناسایی و در داشبورد مدیریتی، پیشگیری و امداد را به نحو محسوسی ساماندهی کند.
ناآشنایی مدیران با فناوری اطلاعات و ارتباطات و جای خالی سواد دیجیتالی بلایی است که هر روزه با آن سر و کار داریم و در روزهای سخت بیشتر رخ می‌نماید. شاید زمان آن رسیده باشد که در انتصاب‌ها، در کنار سایر معیارها، آشنایی با فناوری را هم از الزامات قرار دهیم.
بیگانگی با فناوری در مدیران پدیده غریبی نیست، آنچه دردناک‌تر بود ضعف مدیران بحران در ارتباط با مردم بود. در شرایطی که امروزه شبکه‌های اطلاع‌رسانی گسترده‌ای در سطوح مختلف کشور داریم، هیچ کس را ندیدیم که کنار صفحه‌نمایشی محل سیل در آق‌قلا را نشان دهد و بگوید پل کجا بود و با انفجار آن آب به کدام سمت رفت؛ کنار نقشه‌ای بایستد و بگوید رود‌های لرستان کدام‌اند و چه روستاهایی در حریم آن قرار دارند؛ کدام خانه‌ها در محدوده خطر قرار دارند و نقاط امن کجایند. معدود تصاویر ماهواره‌ای سازمان فضایی را با دانش محدودمان ناشیانه تحلیل می‌کنیم و نمی‌دانیم کدام سمت اهواز امن است و کدام سمت در خطر.
قهر مدیران بحران با مردم جریان خبررسانی را به دست شبکه‌های اجتماعی‌ای سپرد که آگاهانه و ناآگاهانه با انتشار اخبار درست و نادرست بر شدت بحران افزودند و روح و روان مردم را آزردند. گویی هر شهروندی هم با خطر سیل مواجه است و هم با خشکسالی در اطلاعات.
نیازی به مثال‌های جهانی فراوان در این زمینه نیست. تجربه بحران پلاسکو را فراموش نکرده‌ایم که حضور هر ساعته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران در رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی لحظه‌ای از آنچه می‌گذشت توانست مردم را یک‌دل و متحد سازد و از آتش‌نشان‌های فداکار، قهرمانانی به حق ملی بسازد.
وارد عصری جدید شده‌ایم که به انتشار دو روزنامه عصر تهران محدود نیست. زبان جدید و مدرن رسانه را بشناسیم و با مردم سخن بگوییم.

*عنوان شعری از مهناز محمودی

این مطلب در شماره ۶۷ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۶۷ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/7y

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو