صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
سال ۲۰۱۸ میلادی سالی پر از چالش و رسوایی برای فضای مجازی و هوش مصنوعی بود. از ماجرای دخالت شرکتها و سازمانهای خارجی در انتخابات کشورهای دیگر گرفته تا رسواییهای مکرر شرکت فیسبوک در مسائلی چون حریم خصوصی، تحریک نسلکشی مسلمانان در میانمار و تبعیضهای الگوریتمی تا فاش شدن همکاری شرکت گوگل با وزارت دفاع آمریکا برای ساخت سیستمهای جدید شنود و نظارت، همه و همه منجر به طرح مسائل جدید و تغییر نگرش عمومی به فضای مجازی شد. این نگرانی نه تنها در دموکراسیهای نوظهور و متزلزل بلکه در دموکراسیهای پایدار و قدیمیای چون آمریکا نیز دیده میشود.
از مهمترین درخواستهای افکار عمومی تدوین قوانین شفاف برای قانونمند کردن موتورهای جستوجو، شبکههای اجتماعی و پیامرسانهاست. خوشبختانه این موج از درخواستها به ایران نیز سرایت کرد و بحثهایی در این خصوص در جامعه شکل گرفت. «سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» مصوب شورای عالی فضای مجازی و «طرح ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» مجلس شورای اسلامی گامهای اولیه خوبی در این زمینه هستند که البته احتیاج به اصلاحات و تکمیل دارند. در این بین اما طرح پیشنهادی مجلس به دلیل وجود برخی موارد جدید و چالشی با انتقادات متعددی مواجه شده است. در این نوشتار قصد تکرار انتقادات مطروحه را ندارم و امیدوارم به زودی شاهد پاسخهای مناسب و فنی از طرف مجلس در این خصوص باشیم. در عوض، به طور خلاصه، به بیان مواردی برای تکمیل این طرحها میپردازم:
شایسته است روش تهیه طرح و افراد و گروههایی که در آن نقش داشتهاند به طور شفاف در متن طرح بیان شود. امروزه در مجالس قانونگذاری کشورهای توسعهیافته از نظرات اتاقهای فکر، اساتید دانشگاه و فعالان صنعت در تهیه طرحها یا دفاع و مخالفت با آنها قبل از رایگیری در صحن مجلس استفاده میشود.
اخبار جعلی و تنفرآمیز میتواند ناآرامی و آشوب در کشور به همراه داشته باشد و منجر به ایجاد اختلال در سیاستهای توسعه کشوری شود. هرگونه طرح یا قانون مرتبط با فعالیت انواع شبکههای اجتماعی و پیامرسانها باید به روشنی به این موضوع بپردازد و سازوکار مدونی برای شناسایی و مقابله با گسترش اخبار جعلی ارائه کند؛ به عنوان مثال، در کنار سایر نهادهای دولتی و امنیتی، بخشی از مسئولیت مقابله با نشر اینگونه اخبار و مطالب باید بر عهده پلتفرمها گذاشته شود و برای موارد تخلف جریمه متناسب تعیین شود. حمایت از تاسیس استارتآپهای صحتسنجی اخبار از دیگر موارد لازم برای مبارزه با اخبار جعلی است.
دادههای تولیدشده در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی میتوانند برای مقاصد مختلفی از جمله بازاریابی، تبلیغات انتخاباتی، بررسی صلاحیتهای کاری و ملاحظات امنیتی استفاده شوند. در مواردی چون بازاریابی و انتخابات این امر منجر به ایجاد انحصار دادهها و قدرت تبلیغاتی برای افرادی خواهد شد که به این دادهها دسترسی دارند. ارائه یک مدل مناسب برای مدیریت و بهرهبرداری از این دادهها مستلزم بهرهگیری از نظرات متخصصان است. یک مدل پیشنهادی این است که تمامی دادهها در یک سامانه ملی ذخیره شوند و طبق یک دستورالعمل مشخص به افراد، شرکتها و سازمانها اجازه دسترسی به سامانه داده شود.
در راستای استفادههای مختلفی که از دادههای کاربران برای مقاصد مختلف میتوان انجام داد، باید این حق را برای کاربران قائل شد تا بتوانند در هر زمان از مجموعه دادههایی که از آنها ذخیره شده مطلع شوند و آنها را دانلود کنند. همچنین در صورتی که کاربری دیگر تمایل به استفاده از پلتفرم خاصی نداشت، حق درخواست برای پاکسازی دادههای ذخیرهشده از او باید محفوظ باشد.
در کنار توجه به حریم شخصی کاربران، حق آزادی بیان و عدم سوءاستفادههای سیاسی، باید تدابیری اندیشید تا نهادهای امنیتی بتوانند به دادههای فعالیتهای مجرمانه اعم از گروههای خرابکار و تروریستی، قاچاقچیان کالا و انسان، گروههای مستهجن و غیره دسترسی آنی داشته باشند.
در سالهای اخیر شاهد اخبار و شواهد بسیاری از اجرای عملیات روانی به منظور مداخله و اثرگذاری بر افکار و عواطف عمومی کشوری خارجی در کشورهای مختلف بودهایم. ایجاد زیرساختهای فنی لازم برای شناسایی و مقابله با این دست عملیات مجازی، علاوه بر نهادهای دولتی و امنیتی، باید جزو مسئولیتهای پلتفرمها هم در نظر گرفته شود.
افزایش روزافزون استفاده از فضای مجازی منجر به انفجار دادههای رفتاری و اجتماعی شده و یک فرصت تاریخی بیسابقه برای محققان علوم اجتماعی فراهم کرده است تا بتوانند با جزئیات بیشتری به مطالعه تعاملات اجتماعی بپردازند. از این رو در طرح ساماندهی فضای مجازی و پیامرسانها باید سازوکار مناسب برای دسترسی محققان به دادهها اندیشیده شود. یک مدل پیشنهادی ایجاد یک نهاد ملی است که هم با نگاهی به مسائل جاری جامعه اقدام به انتشار دادههای مرتبط برای جهتدهی به تحقیقات علمی بکند، هم مسئولیت ارزیابی طرحهای پیشنهادی دانشگاهیان و مراکز علمی و تصمیمگیری در مورد دسترسی آنها به دادهها را بر عهده داشته باشد.
الگوریتمها و هوش مصنوعی هم میتوانند نژادپرست، تندرو سیاسی و در یک کلام جهتدار باشند؛ به عنوان مثال تا چندی پیش نتیجه جستوجو برای عبارت «سه پسر جوان سیاه» در گوگل اکثراً حاوی عکسها و مطالبی از خلافکاران سیاهپوست بود، در حالی که نتیجه جستوجوی «سه پسر جوان سفید» حاوی عکسها و مطالبی عادی از فعالیتهای ورزشی و تفریحی نوجوانان سفیدپوست بود. با توجه به تنوع قومی، نژادی و دینی موجود در ایران و نیز گسترش روزافزون استفاده از الگوریتمها در انواع شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، لازم است در طرح نهایی ساماندهی، پلتفرمها ملزم به اعمال تدابیر لازم برای خنثیسازی الگوریتمی شوند و برای موارد تخلف جریمه در نظر گرفته شود.
به همان میزان که طرح پیشنهادی مجلس برای ثبت تمامی کانالها و گروهها در پنجره واحد و کسب مجوز فعالیت غیرضروری، غیراجرایی و در برخی موارد منشاء تولید رانت سیاسی است، ثبت و کسب مجوز برای کانالهایی که قصد انجام فعالیتهای تجاری را دارند ضروری است. همچنین باید تدابیر قانونی لازم برای اطمینان از «صداقت در تبلیغات» تجاری در فضای مجازی اندیشیده شود.