بلاکچین برای کاهش ناترازی؛ توکنایز دارایی در ایران با انرژی شروع میشود؟
توکنایز انرژی در بحبوحه روزهایی که کموکاست منابع در جایجای کشور صدای گلایه همه را…
۱۵ آبان ۱۴۰۴

سوئیفت، مهمترین شبکه ارتباطات میانبانکی با سابقه بیش از نیم قرن فعالیت، رسماً در حال حرکت بهسمت فناوری بلاکچین است. خبری که شاید سالها پیش برای جامعه کریپتو، مهمترین ترویجدهندگان فناوری بلاکچین، دور از انتظار بود در انتهای سپتامبر ۲۰۲۵ ماهیت رسمی به خود گرفت. سوئیفت در تاریخ ۲۹ سپتامبر اعلام کرد در یک «گام کلیدی» در حوزه امور مالی بینالمللی، دفتر مشترک مبتنی بر بلاکچین را به زیرساخت فناوری خود اضافه میکند.
نیمقرن پیش در سال ۱۹۷۳، دویستوسیونه بانک آیندهنگر و ۱۵ کشور گرد هم آمدند تا مرزهای انتقال ارزش را در هم بشکنند. تراکنشهایی که پیشتر از طریق تلکس و نگارشهای اغلب دستی انجام میشد، حالا از طریق شبکه پیامرسانی به نام سوئیفت (مخفف عبارت جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی) میان بانکهای سراسر جهان امکانپذیر شده بود. اولین بانک مرکزی در سال ۱۹۸۳ به سوئیفت متصل شد و در آغاز قرن بیستویکم، این شبکه با اداره میلیاردها پیام میانبانکی (نشانگر تراکنشها و تسویه حسابهای میانبانکی)، در جایگاه ستون فقرات نظام مالی بینالمللی قرار گرفت.
ستون فقرات نظام بانکی که بهدلیل ترس از تمرکز بیش از حد قدرت در دست تنها بانک آمریکایی به نام First National City Bank FNCB)؛ که امروز با نام Citibank شناخته میشود) با پروتکلی برای تراکنشهای بینالمللی در دهه ۷۰ متولد شد، حالا پس از نیمقرن خود را برای تحولی مهم با فناوری محبوب در جهان امور مالی نامتمرکز آماده میکند: استفاده از بلاکچین و احتمال عرضه یک رمزارز پایدار برای استفاده در تراکنشها.
تیری چیلوسی، مدیر ارشد تجاری سوئیفت، طی سخنرانی خود در کنفرانس بانکداری و امور مالی سایبس، با اشاره به اینکه زمان ورود به این عرصه فرا رسیده است گفت: «بهوضوح میتوان حس کرد که لحظه همکاری همین حالاست.»
با اینکه سوئیفت زمانبندی مشخصی برای پروژه زیرساخت بلاکچینی مبتنی بر دفترکل توزیعی ارائه نکرده است اما طبق بیانیه منتشر شده، این اقدام با همکاری بیش از ۳۰ موسسه مالی بینالمللی از جمله بانکهای جیپی مورگان چیس، HSBC و بنک آو آمریکا انجام میگیرد.
هدف نهایی ایجاد فرصتی برای تراکنشهای میانمرزی بهصورت ارزان، لحظهای و بدون تعطیلی است. ازاینرو اولین نمونه آزمایشی این دفتر توزیعی بر تراکنشهای فوری و برونمرزی و بدون تعطیلی تمرکز میکند و در فرایند توسعه آن از فناوری شرکت آمریکایی نرمافزار بلاکچینی به نام Consensys استفاده خواهد شد؛ شرکتی که رهبریاش را جوزف لوبین، همبنیانگذار اتریوم، بر عهده دارد.
هدف نهایی اما ساخت یک زیرساخت مبتنی بر بلاکچین است تا اعضای سوئیفت بتوانند از آن برای تراکنشهای مربوط به انواع داراییهای دیجیتال از جمله رمزارزهای پایدار، داراییهای توکنیزهشده و غیره استفاده کنند.
حرکت سوئیفت بهسمت زیرساخت بلاکچینی که با گزارشهایی درباره احتمال عرضه یک رمزارز پایدار نیز همراه شده، پس از موفقیت چشمگیر فعالان حوزه بلاکچین و بهویژه رمزارزهای پایدار به وقوع پیوست.
گرچه بانکها همچنان بیشترین سهم را از تراکنشهای بینالمللی دارند، اما رمزارزهای پایداری چون USDT و USDC با تراکنشهای سریع، کمهزینه و امن ۲۴ ساعته توجه بسیاری به خود جلب کردهاند بهطوریکه ارزش بازار رمزارزهای پایدار در سپتامبر ۲۰۲۵ از مرز ۳۰۰ میلیارد دلار عبور کرد و گزارشی از بانک استاندارد چارترد به صنعت بانکی هشدار میدهد که شهرت رمزارزهای پایدار تا سال ۲۰۲۸ به فرار بیش از هزار میلیارد دلار از تراکنشهای مربوط به بازارهای نوظهور خواهد انجامید. احساس خطر صنعت بانکی و درآمدهای میلیارددلاری عرضهکنندگان رمزارز پایدار باعث شده بزرگترین شبکه پیامرسان میانبانکی فرصتهای گذار به بلاکچین و خطرات جاماندن از این جریان را جدی بگیرد و به فکر توسعه زیرساختی برای تعامل بانکها با بلاکچین باشد.
سوئیفت گرچه بستری برای ارتباط فعالان خرد نیست، اما با تسهیل پرداخت میان بیش از ۱۱ هزار و ۵۰۰ بانک و شرکتهای امور مالی در سراسر جهان، با ارائه زیرساخت کریپتو که طبق بیانیه این نهاد «تراکنشهای میانمرزی بدون تعطیلی و لحظهای را در مقیاس بیسابقه ممکن میسازد»، بیشک تاثیر مهمی بر افزایش نفوذ فناوری بلاکچین و محصولات مبتنی بر آن خواهد گذاشت.
پس از پروژه بلاکچین سوئیفت، دیگر هیچ بانک یا سیاستگذار مالیای نمیتواند به فناوری دفترکل توزیع شده بیتفاوت باشد.
تراکنشهایی که در سیستم سنتی حتی ممکن است پنج روز به طور بینجامند، با زیرساخت بلاکچینی تسریع میشوند و در نتیجه استفاده از این فناوری تهدیدی که بر اساس گزارش مککینزی از سوی رمزارزهای پایدار فعالان سنتی را هدف قرار داده، تا حدی کاهش مییابد.
طبق اعلام این نهاد، پس از آزمایش نمونههای اولیه زیرساخت بلاکچینی که با مشارکت ۳۰ بانک انجام میگیرد، در تلاش است سیستمهای خود را «تعاملپذیر» کند و نمونههای بعدی از رمزارزهای پایدار، سپردههای توکنیزه بانکی و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) پشتیبانی خواهند کرد.
از منظر معماری، رویکرد سوئیفت ترکیبی است: یک لایه دفترکل مشترک (دفترکلی مبتنی بر اجازه که امکان دسترسی را برای اعضای مجاز فراهم میکند) برای اعضای شبکه و سازوکارهای «تعاملپذیری» بهمنظور اتصال به بلاکچینهای عمومی و استیبلکوینها. این یعنی بانکها میتوانند همزمان از کانالهای سنتی سوئیفت و دفترکل جدید تراکنش انجام دهند؛ برای ارتباط میانزنجیرهای احتمالاً از پروتکلها و پلهای میانزنجیرهای استفاده میشود تا از همارزی و تسویه یکپارچه اطمینان حاصل شود.
نکته مهم این پروژه اما تلاش سوئیفت برای «همزیستی» با رمزارزهای پایدار و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی است. سوئیفت صراحتاً اعلام کرده قصد ندارد تنها یک پول دیجیتال اختصاصی تحمیل کند، بلکه میکوشد امکان اتصال به رمزارزهای پایدار، سپردههای توکنیزه بانکی و پروژههای CBDC را فراهم کند تا بانکها و موسسات مالی عضو از حق انتخاب کافی برخوردار باشند.
نیمقرن پس از آغاز به کار سوئیفت که خود تحولی اساسی در تراکنشهای بینالمللی و تعامل بینبانکی بود، رویآوردن این نهاد به فناوری بلاکچین، دفترکل توزیعشده و تعامل مستمر با رمزارزهای پایدار، شاید بار دیگر به چند تغییر بنیادین در پرداختهای بینالمللی منجر شود.
نخستین و مهمترین تغییر، کاهش هزینهها و زمان تسویه تراکنشهای بینالمللی است. تسویه تقریباً آنی و تراکنش بدون تعطیلی باعث میشود دیگر به ایجاد خطوط اعتباری سنگین و حسابهای ازپیشتامینشده در شعب مبدأ و مقصد تراکنش نیازی نباشد، مسالهای که بهویژه برای شرکتهایی که تجارت بینالمللی دارند از اهمیت بسزایی برخوردار است و بانکها نیز در این صرفهجویی هزینه شریک خواهند بود.
دومین تحول نیز بیشتر درحیطه صنعت رمزارزها و کهنهبازیگران رمزارزهای پایدار است. ورود سوئیفت، نهاد معتمد شبکه بانکداری جهانی و ایجاد یک لایه فنی تعاملپذیر با رمزارزهای پایدار، اتصال به این شبکه را برای بانکها سادهتر میکند و موانع فنی و هزینه ورود بازیگران سنتی به حوزههایی چون توکنیزهکردن دارایی نیز از میان برداشته میشود. البته که با ازمیانرفتن موانع و صدور رمزارز پایدار بانکی، ممکن است شاهد رقابتی میان فعالان بانکی و بازیگران بومی کریپتو باشیم.
تحول سوم اما مربوط به کنترل ریسکها و تاثیر اقدام سوئیفت بر ثبات مالی است. نظام بانکی با تکیه بر این زیرساخت میتواند بخشی از تهدید این رمزارزهای پایدار و خروج سرمایه را کنترل کند و در تعامل با فعالان سنتی جهان کریپتو، در درآمدهای میلیارد دلاری آنها نیز شریک شود و شاید مجاری درآمدی تازهای نیز به دنبال داشته باشد. این مساله بهویژه برای اقتصادهای نوظهور از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا طبق گزارش بانک استاندارد چارترد، خروج سرمایه و تبعات آن بر بازارهای سنتی، در کشورهایی چون ترکیه، مصر و پاکستان بیشتر احساس میشود. علاوه بر این، ترکیب کارآمدی رمزارزهای پایدار با چارچوبهای قدرتمند ضدپولشویی و حفاظت از کاربر، تضمین نقدینگی و هماهنگی بینالمللی به مدیریت بهتر خطرات کمک میکند.
در نگاه کلی سوئیفت بهسمت بلاکچین را میتوان نقطه عطفی در تاریخ نظام بانکی جهانی به شمار آورد؛ حرکتی که نه در هیجان فناورانه، بلکه در دل ضرورت اقتصادی و رقابت و همپایی با اکوسیستم رمزارزهای پایدار ریشه دارد. اگر نیمقرن پیش این شبکه با جایگزینی تلکس، عصر دیجیتال تراکنشهای بینبانکی را کلید زد، پذیرش موفق فناوری بلاکچین و دفترکل توزیعی در کنار تعامل با فعالان سنتی بخش رمزارزهای پایدار، ممکن است فصل تازهای از تسویههای جهانی بگشاید؛ فصلی که در آن «سرعت، شفافیت و دسترسی بیوقفه» جایگزین ساختار کُند و چندلایه تسویههای سنتی میشود.
با اینحال، همانگونه که فرصتها بیشتر میشود، ریسکهای بیشتری نیز در این مسیر قرار میگیرد. چالشهای نظارتی، کنترل نقدینگی، امنیت سایبری و حفظ ثبات مالی، موانعی جدی در مسیر ادغام کامل بلاکچین با نظام بانکی هستند؛ اما آنچه روشن است اینکه پس از این تحول، دیگر هیچ بانک یا سیاستگذار مالیای نمیتواند به فناوری دفترکل توزیعشده بیتفاوت باشد.
گذار سوئیفت نهتنها پتانسیل آن را دارد تا جایگاه این نهاد را در دنیای نوین داراییهای دیجیتال تثبیت کند، بلکه شاید مرز میان «نظام مالی متمرکز» و «جهان نامتمرکز» را نیز تا حدی از میان بردارد؛ مرزی که برای نخستین بار پس از نیمقرن، بیش از هر زمان دیگری در حال محو شدن است و بازیگران سنتی باید برای بقا در سازوکار جدید با آن همراه شوند.