چرا ۷۰ درصد پروژههای تحول دیجیتال با شکست مواجه میشوند؟
مدیر ارشد صنعت هوشمند فناپ زیرساخت در چهارمین کنفرانس ملی تحول دیجیتال هشدار داد که…
۲۳ مرداد ۱۴۰۴
۲۴ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
در دهههای اخیر، دگرگونیهای گسترده در ساختارها و فرآیندهای سازمانی، شهری، صنعتی و حتی زیستمحیطی و حکمرانی، موجب شکلگیری مفاهیمی نوین برای توصیف و هدایت این تحولات شده است. سه مفهوم «تحول دیجیتال»، «هوشمندسازی» و «تحول هوشمند» از جمله مهمترین مفاهیمی هستند که در سطح سیاستگذاری کلان، مطالعات علمی و توسعه فناورانه به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند. بااینحال، علیرغم کاربرد گسترده این مفاهیم، همچنان ابهاماتی جدی در تعریف، تمایز و نسبت آنها با یکدیگر وجود دارد.
تحول دیجیتال معمولا بهعنوان فرآیند بهرهگیری راهبردی از فناوریهای دیجیتال (نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری و بلاکچین) برای بازطراحی مدلهای کسبوکار، بهینهسازی فرآیندها و ارتقای تجربه کاربر تعریف میشود. در مقابل، «هوشمندسازی» بیشتر ناظر بر توسعه سیستمهایی است که به طور خودکار و با تکیه بر دادهها و الگوریتمها، تصمیمگیری یا فرآیندهای پیچیده را اجرا میکنند. به بیان دیگر، هوشمندسازی بیشتر به بُعد عملکردی و فناورانه (functional & operational dimension) اشاره دارد.
در این میان، «تحول هوشمند» مفهومی نسبتا نوظهور است که بهویژه در حوزههای حاکمیتی، شهری و صنعتی مطرح شده و ترکیبی از دو مفهوم پیشگفته را در کنار رویکردی سیستمیتر، انسانمحورتر و بومیتر ارائه میکند. این مفهوم ناظر بر یک تغییر بنیادین در ساختار، فرهنگ، و فرآیندهای سیستمهای پیچیده با محوریت داده، مشارکت هوشمند، یادگیری سازمانی و سازگاری تطبیقی است.
در این مقاله تلاش میشود ضمن تشریح تمایزات مفهومی، مسیر تاریخی شکلگیری و تحول این سه واژه کلیدی نیز مورد بررسی قرار گیرد تا بهصورت دقیقتر، نسبتها و مرزهای آنها شفاف شود.
تحول دیجیتال در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی با ورود رایانش ابری، دیجیتالیشدن اسناد و رشد اینترنت ظهور کرد، اما اوج توجه به آن پس از سال ۲۰۱۰ و با ظهور فناوریهایی چون هوش مصنوعی، تحلیل دادههای کلان و اینترنت اشیا بود. یکی از اولین تعاریف علمی تحول دیجیتال توسط Westerman, Bonnet & McAfee (2014) در MIT مطرح شد که تأکید داشتند دیجیتالیشدن تنها به معنای افزودن فناوری نیست، بلکه بازتعریف کل مدل کسبوکار است.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در گزارش معروف خود در سال ۲۰۲۰ با عنوان “Digital Transformation for Inclusive Growth”، نشان داد که تحول دیجیتال نه فقط یک مسیر فناورانه، بلکه فرآیندی اجتماعی و نهادی است. همچنین اتحادیه اروپا نیز در استراتژی «اروپای دیجیتال 2030» (European Commission, 2021) این تحول را بهعنوان ابزاری برای پایداری، تابآوری و رقابتپذیری تعریف کرد.
برخی منتقدان مانند Morozov (۲۰۱۴) هشدار دادهاند که تحول دیجیتال اگر بدون حکمرانی داده، اخلاق و چارچوبهای مشارکتی پیش رود، میتواند منجر به تمرکز قدرت، حذف مشاغل سنتی و تعمیق شکاف دیجیتال شود. در نتیجه، نگاه صرف فناورانه به این تحول کافی نیست و باید در بستر نهادی، حقوقی و فرهنگی تحلیل شود.
تحول دیجیتال عمدتاً مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) است که با پیشرفت فناوریهای دیجیتال، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و رایانش ابری شکل گرفت. این انقلاب بر پایه اتوماسیون، تبادل دادهها و اتصال سیستمها در قالب شبکههای هوشمند بنا شده و تحول دیجیتال بخشی کلیدی از این روند است.
واژه “هوشمندسازی” به طور خاص با توسعه زیرساختهای شهرهای هوشمند، سیستمهای حملونقل هوشمند، خانههای هوشمند و زنجیرههای تأمین دیجیتالیشده گره خورده است. این مفهوم در دهه ۲۰۱۰ میلادی با توسعه کاربردی الگوریتمها، حسگرها و هوش مصنوعی رشد یافت. اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) در گزارش ۲۰۲۳ خود با عنوان “Smart Sustainable Cities”، هوشمندسازی را «کاربرد سیستماتیک فناوری دیجیتال برای مدیریت بهینه منابع، تصمیمگیری بلادرنگ و افزایش بهرهوری» معرفی میکند.
هوشمندسازی به طور عمده از منظر تکنولوژیک مورد توجه قرار گرفته و تمرکز آن بر یکپارچگی دادهها، سامانههای خودکار و بهینهسازی مبتنی بر الگوریتم است. مثالهای آن شامل سیستمهای کنترل ترافیک، هوش مصنوعی در تولید و کشاورزی دقیق میشود. بسیاری از کشورها مانند چین با برنامه (Made in China 2025) یا کره جنوبی (K-Smart Industry Initiative) این مسیر را به طور متمرکز دنبال کردهاند.
با وجود مزایای عملکردی، هوشمندسازی در غیاب چارچوبهای مشارکتی و تفکر سیستمی، گاه منجر به «پیچیدگی ناکارآمد (inefficient complexity)» و حتی وابستگی شدید به زیرساختهای آسیبپذیر میشود. برخی گزارشهای UNDP (۲۰۲۲) و WEF (۲۰۲۳) هشدار دادهاند که این فناوریها بدون طراحی نهادی مناسب، صرفاً بهرهوری را افزایش داده اما نابرابریها و مخاطرات جدیدی میآفرینند.
هوشمندسازی نیز در بستر انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) رشد کرده است؛ جایی که فناوریهای سایبر فیزیکی، حسگرها و الگوریتمهای پیشرفته برای خودکارسازی و بهینهسازی سیستمها به کار گرفته میشوند. این روند موجب ایجاد سیستمهای هوشمند در حوزههای مختلف مانند حملونقل، تولید و مدیریت شهری شده است.
«تحول هوشمند» مفهومی نسبتاً نوظهور است که از حدود سال ۲۰۱۵ بهویژه در ادبیات شهرها و صنایع هوشمند و پایدار مطرح شده است. در این نگاه، هدف فراتر از دیجیتالیسازی یا خودکارسازی است؛ بلکه تغییر بنیادین در الگوهای سازمانی، فرهنگی و نهادی با اتکا به داده، یادگیری تطبیقی و مشارکت هوشمند است (UN-Habitat, 2022). ذکر این نکته نیز لازم است که تمرکز اصلی تحول هوشمند بر سه محور انسانمحوری، پایداری و تابآوری است و از رویکردهای صرفاً فناورانه به دور است.
تحول هوشمند برخلاف هوشمندسازی صرف، بر ترکیب ظرفیتهای انسانی، فناورانه و نهادی تأکید دارد. به طور مثال، در «شهرهای یادگیرنده» یا «صنایع چابک و بومیشده» شاهد نوعی همزیستی بین هوش انسانی، هوش جمعی و فناوری هستیم.WEF در چارچوب «Smart Industry Transformation» (2021) به این موضوع پرداخته و بر ارزش یادگیری تطبیقی و طراحی سیستمی تأکید دارد.
برخی کشورها مانند سوئیس، امارات، فنلاند، هلند و سنگاپور در سیاستگذاریهای ملی خود بهجای تمرکز صرف بر دیجیتالسازی یا هوشمندسازی، مفهوم تحول هوشمند را مبنا قرار دادهاند. در این رویکرد، شهروندان، نهادهای عمومی، شرکتهای فناور و دانشگاهها در طراحی و پیادهسازی تحولات بهصورت مشارکتی درگیر میشوند (OECD, 2022; Smart Nation Singapore, 2023).
تحول هوشمند با انقلاب صنعتی پنجم (Industry 5.0) پیوند خورده است؛ انقلابی که فراتر از اتوماسیون صرف، به تعامل انسان و ماشین با محوریت انسانمحوری، پایداری و تابآوری میپردازد. در این مرحله، فناوریهای پیشرفته با تمرکز بر ارزشهای انسانی و زیستمحیطی ترکیب میشوند تا تحول عمیق و متوازنتری را رقم بزنند.
ویژگی / مفهوم | تحول هوشمند (Smart Transformation) | هوشمندسازی (Smartization) | تحول دیجیتال (Digital Transformation) |
نقطه تمرکز | توسعه سیستمهای انسانمحور، پایدار و تابآور بر پایه طراحی سیستمی | تصمیمسازی و اجرا بهصورت خودکار با تکیه بر داده و الگوریتم | دیجیتالیسازی و بازطراحی مدلهای کسبوکار با فناوری |
رویکرد غالب | کلنگر – سیستمی؛ یادگیری تطبیقی، حکمرانی مشارکتی، ارزشمحور | فناورانه – عملکردی؛ خودکارسازی و بهینهسازی سیستمها | فناورانه – اقتصادی؛ بازمهندسی فرآیندها |
نقش انسان | شریک توسعه و تصمیمسازی؛ عامل یادگیری و معنا | اپراتور در حلقه تصمیمسازی | کاربر نهایی یا تصمیمگیر محدود |
ارزش افزوده تولیدشده | معنا، تابآوری، پایداری، رفاه جمعی | دقت، سرعت، انطباق لحظهای | بهرهوری، سودآوری، انعطافپذیری در بازار |
فناوریها و رویکردهای کلیدی (نمونهها) | ترکیب فناوریهای Industry 4.0 با: طراحی انسانمحور، اقتصاد چرخشی، انرژیهای تجدیدپذیر، حکمرانی داده مسئولانه و سیستمهای یادگیرنده و سازگار | سیستمهای سایبر فیزیکی، یادگیری ماشین، اتوماسیون صنعتی | هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، کلانداده، بلاکچین |
چالشها / ملاحظات اصلی | نیاز به اجماع نهادی، تغییرات فرهنگی، نهادسازی مشارکتی | پیچیدگی ناکارآمد، آسیبپذیری زیرساختها | تمرکز قدرت، حذف مشاغل سنتی، تعمیق شکاف دیجیتال |
دوره تاریخی | انقلاب صنعتی پنجم | انقلاب صنعتی چهارم | انقلاب صنعتی چهارم |
تحولات فناورانه در دو دهه گذشته، مسیر پیچیدهای از دیجیتالیشدن تا هوشمندسازی را برای دولتها، صنایع و شهرها رقم زدهاند؛ مسیری که با تمرکز بر کارایی، بهرهوری و خودکارسازی آغاز شد، اما بهمرور مشخص شد که فناوری بهتنهایی قادر به پاسخگویی به پیچیدگیهای انسانی، زیستمحیطی و اجتماعی نیست.
در این میان، «تحول هوشمند» بهمثابه مرحلهای نوین در زیستبوم تحول، وارد میدان شده است؛ مفهومی که نه صرفاً مبتنی بر قدرت محاسبات و الگوریتمها، بلکه بر پایه درک عمیق از انسان، پایداری زیستی و تابآوری نهادی بنا شده است. اگر تحول دیجیتال به بازطراحی کسبوکارها پرداخت و هوشمندسازی فرآیندها را خودکار کرد، تحول هوشمند تلاش میکند جوامع را مسئولتر، سیستمها را سازگارتر و تصمیمات را آگاهانهتر کند.
تجربه جهانی نیز نشان میدهد که کشورهایی که توانستهاند از نگاه خطی و صرفاً فناورانه عبور کنند و به رویکرد سیستمی و انسانمحور دست یابند، در مواجهه با بحرانهای نوظهور اقتصادی، محیطی و فناورانه، مقاومتر و منعطفتر عمل کردهاند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که:
تحول هوشمند، نه پایان مسیر تحول، بلکه آغاز دوران بلوغ درک انسان از فناوری، جامعه و آیندهای مسئولانه است.