درآمد شرکت تجارت الکترونیک پارسیان در خرداد به مرز ۸۰۰ میلیارد تومان رسید
شرکت تجارت الکترونیک پارسیان در خردادماه از بخش اجاره دستگاههای کارتخوان و خالص کارمزد دريافتی…
۲۴ تیر ۱۴۰۴
۲۴ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
در دهههای اخیر، دگرگونیهای گسترده در ساختارها و فرآیندهای سازمانی، شهری، صنعتی و حتی زیستمحیطی و حکمرانی، موجب شکلگیری مفاهیمی نوین برای توصیف و هدایت این تحولات شده است. سه مفهوم «تحول دیجیتال»، «هوشمندسازی» و «تحول هوشمند» از جمله مهمترین مفاهیمی هستند که در سطح سیاستگذاری کلان، مطالعات علمی و توسعه فناورانه به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند. بااینحال، علیرغم کاربرد گسترده این مفاهیم، همچنان ابهاماتی جدی در تعریف، تمایز و نسبت آنها با یکدیگر وجود دارد.
تحول دیجیتال معمولا بهعنوان فرآیند بهرهگیری راهبردی از فناوریهای دیجیتال (نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری و بلاکچین) برای بازطراحی مدلهای کسبوکار، بهینهسازی فرآیندها و ارتقای تجربه کاربر تعریف میشود. در مقابل، «هوشمندسازی» بیشتر ناظر بر توسعه سیستمهایی است که به طور خودکار و با تکیه بر دادهها و الگوریتمها، تصمیمگیری یا فرآیندهای پیچیده را اجرا میکنند. به بیان دیگر، هوشمندسازی بیشتر به بُعد عملکردی و فناورانه (functional & operational dimension) اشاره دارد.
در این میان، «تحول هوشمند» مفهومی نسبتا نوظهور است که بهویژه در حوزههای حاکمیتی، شهری و صنعتی مطرح شده و ترکیبی از دو مفهوم پیشگفته را در کنار رویکردی سیستمیتر، انسانمحورتر و بومیتر ارائه میکند. این مفهوم ناظر بر یک تغییر بنیادین در ساختار، فرهنگ، و فرآیندهای سیستمهای پیچیده با محوریت داده، مشارکت هوشمند، یادگیری سازمانی و سازگاری تطبیقی است.
در این مقاله تلاش میشود ضمن تشریح تمایزات مفهومی، مسیر تاریخی شکلگیری و تحول این سه واژه کلیدی نیز مورد بررسی قرار گیرد تا بهصورت دقیقتر، نسبتها و مرزهای آنها شفاف شود.
تحول دیجیتال در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی با ورود رایانش ابری، دیجیتالیشدن اسناد و رشد اینترنت ظهور کرد، اما اوج توجه به آن پس از سال ۲۰۱۰ و با ظهور فناوریهایی چون هوش مصنوعی، تحلیل دادههای کلان و اینترنت اشیا بود. یکی از اولین تعاریف علمی تحول دیجیتال توسط Westerman, Bonnet & McAfee (2014) در MIT مطرح شد که تأکید داشتند دیجیتالیشدن تنها به معنای افزودن فناوری نیست، بلکه بازتعریف کل مدل کسبوکار است.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در گزارش معروف خود در سال ۲۰۲۰ با عنوان “Digital Transformation for Inclusive Growth”، نشان داد که تحول دیجیتال نه فقط یک مسیر فناورانه، بلکه فرآیندی اجتماعی و نهادی است. همچنین اتحادیه اروپا نیز در استراتژی «اروپای دیجیتال 2030» (European Commission, 2021) این تحول را بهعنوان ابزاری برای پایداری، تابآوری و رقابتپذیری تعریف کرد.
برخی منتقدان مانند Morozov (۲۰۱۴) هشدار دادهاند که تحول دیجیتال اگر بدون حکمرانی داده، اخلاق و چارچوبهای مشارکتی پیش رود، میتواند منجر به تمرکز قدرت، حذف مشاغل سنتی و تعمیق شکاف دیجیتال شود. در نتیجه، نگاه صرف فناورانه به این تحول کافی نیست و باید در بستر نهادی، حقوقی و فرهنگی تحلیل شود.
تحول دیجیتال عمدتاً مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) است که با پیشرفت فناوریهای دیجیتال، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و رایانش ابری شکل گرفت. این انقلاب بر پایه اتوماسیون، تبادل دادهها و اتصال سیستمها در قالب شبکههای هوشمند بنا شده و تحول دیجیتال بخشی کلیدی از این روند است.
واژه “هوشمندسازی” به طور خاص با توسعه زیرساختهای شهرهای هوشمند، سیستمهای حملونقل هوشمند، خانههای هوشمند و زنجیرههای تأمین دیجیتالیشده گره خورده است. این مفهوم در دهه ۲۰۱۰ میلادی با توسعه کاربردی الگوریتمها، حسگرها و هوش مصنوعی رشد یافت. اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) در گزارش ۲۰۲۳ خود با عنوان “Smart Sustainable Cities”، هوشمندسازی را «کاربرد سیستماتیک فناوری دیجیتال برای مدیریت بهینه منابع، تصمیمگیری بلادرنگ و افزایش بهرهوری» معرفی میکند.
هوشمندسازی به طور عمده از منظر تکنولوژیک مورد توجه قرار گرفته و تمرکز آن بر یکپارچگی دادهها، سامانههای خودکار و بهینهسازی مبتنی بر الگوریتم است. مثالهای آن شامل سیستمهای کنترل ترافیک، هوش مصنوعی در تولید و کشاورزی دقیق میشود. بسیاری از کشورها مانند چین با برنامه (Made in China 2025) یا کره جنوبی (K-Smart Industry Initiative) این مسیر را به طور متمرکز دنبال کردهاند.
با وجود مزایای عملکردی، هوشمندسازی در غیاب چارچوبهای مشارکتی و تفکر سیستمی، گاه منجر به «پیچیدگی ناکارآمد (inefficient complexity)» و حتی وابستگی شدید به زیرساختهای آسیبپذیر میشود. برخی گزارشهای UNDP (۲۰۲۲) و WEF (۲۰۲۳) هشدار دادهاند که این فناوریها بدون طراحی نهادی مناسب، صرفاً بهرهوری را افزایش داده اما نابرابریها و مخاطرات جدیدی میآفرینند.
هوشمندسازی نیز در بستر انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) رشد کرده است؛ جایی که فناوریهای سایبر فیزیکی، حسگرها و الگوریتمهای پیشرفته برای خودکارسازی و بهینهسازی سیستمها به کار گرفته میشوند. این روند موجب ایجاد سیستمهای هوشمند در حوزههای مختلف مانند حملونقل، تولید و مدیریت شهری شده است.
«تحول هوشمند» مفهومی نسبتاً نوظهور است که از حدود سال ۲۰۱۵ بهویژه در ادبیات شهرها و صنایع هوشمند و پایدار مطرح شده است. در این نگاه، هدف فراتر از دیجیتالیسازی یا خودکارسازی است؛ بلکه تغییر بنیادین در الگوهای سازمانی، فرهنگی و نهادی با اتکا به داده، یادگیری تطبیقی و مشارکت هوشمند است (UN-Habitat, 2022). ذکر این نکته نیز لازم است که تمرکز اصلی تحول هوشمند بر سه محور انسانمحوری، پایداری و تابآوری است و از رویکردهای صرفاً فناورانه به دور است.
تحول هوشمند برخلاف هوشمندسازی صرف، بر ترکیب ظرفیتهای انسانی، فناورانه و نهادی تأکید دارد. به طور مثال، در «شهرهای یادگیرنده» یا «صنایع چابک و بومیشده» شاهد نوعی همزیستی بین هوش انسانی، هوش جمعی و فناوری هستیم.WEF در چارچوب «Smart Industry Transformation» (2021) به این موضوع پرداخته و بر ارزش یادگیری تطبیقی و طراحی سیستمی تأکید دارد.
برخی کشورها مانند سوئیس، امارات، فنلاند، هلند و سنگاپور در سیاستگذاریهای ملی خود بهجای تمرکز صرف بر دیجیتالسازی یا هوشمندسازی، مفهوم تحول هوشمند را مبنا قرار دادهاند. در این رویکرد، شهروندان، نهادهای عمومی، شرکتهای فناور و دانشگاهها در طراحی و پیادهسازی تحولات بهصورت مشارکتی درگیر میشوند (OECD, 2022; Smart Nation Singapore, 2023).
تحول هوشمند با انقلاب صنعتی پنجم (Industry 5.0) پیوند خورده است؛ انقلابی که فراتر از اتوماسیون صرف، به تعامل انسان و ماشین با محوریت انسانمحوری، پایداری و تابآوری میپردازد. در این مرحله، فناوریهای پیشرفته با تمرکز بر ارزشهای انسانی و زیستمحیطی ترکیب میشوند تا تحول عمیق و متوازنتری را رقم بزنند.
ویژگی / مفهوم | تحول هوشمند (Smart Transformation) | هوشمندسازی (Smartization) | تحول دیجیتال (Digital Transformation) |
نقطه تمرکز | توسعه سیستمهای انسانمحور، پایدار و تابآور بر پایه طراحی سیستمی | تصمیمسازی و اجرا بهصورت خودکار با تکیه بر داده و الگوریتم | دیجیتالیسازی و بازطراحی مدلهای کسبوکار با فناوری |
رویکرد غالب | کلنگر – سیستمی؛ یادگیری تطبیقی، حکمرانی مشارکتی، ارزشمحور | فناورانه – عملکردی؛ خودکارسازی و بهینهسازی سیستمها | فناورانه – اقتصادی؛ بازمهندسی فرآیندها |
نقش انسان | شریک توسعه و تصمیمسازی؛ عامل یادگیری و معنا | اپراتور در حلقه تصمیمسازی | کاربر نهایی یا تصمیمگیر محدود |
ارزش افزوده تولیدشده | معنا، تابآوری، پایداری، رفاه جمعی | دقت، سرعت، انطباق لحظهای | بهرهوری، سودآوری، انعطافپذیری در بازار |
فناوریها و رویکردهای کلیدی (نمونهها) | ترکیب فناوریهای Industry 4.0 با: طراحی انسانمحور، اقتصاد چرخشی، انرژیهای تجدیدپذیر، حکمرانی داده مسئولانه و سیستمهای یادگیرنده و سازگار | سیستمهای سایبر فیزیکی، یادگیری ماشین، اتوماسیون صنعتی | هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، کلانداده، بلاکچین |
چالشها / ملاحظات اصلی | نیاز به اجماع نهادی، تغییرات فرهنگی، نهادسازی مشارکتی | پیچیدگی ناکارآمد، آسیبپذیری زیرساختها | تمرکز قدرت، حذف مشاغل سنتی، تعمیق شکاف دیجیتال |
دوره تاریخی | انقلاب صنعتی پنجم | انقلاب صنعتی چهارم | انقلاب صنعتی چهارم |
تحولات فناورانه در دو دهه گذشته، مسیر پیچیدهای از دیجیتالیشدن تا هوشمندسازی را برای دولتها، صنایع و شهرها رقم زدهاند؛ مسیری که با تمرکز بر کارایی، بهرهوری و خودکارسازی آغاز شد، اما بهمرور مشخص شد که فناوری بهتنهایی قادر به پاسخگویی به پیچیدگیهای انسانی، زیستمحیطی و اجتماعی نیست.
در این میان، «تحول هوشمند» بهمثابه مرحلهای نوین در زیستبوم تحول، وارد میدان شده است؛ مفهومی که نه صرفاً مبتنی بر قدرت محاسبات و الگوریتمها، بلکه بر پایه درک عمیق از انسان، پایداری زیستی و تابآوری نهادی بنا شده است. اگر تحول دیجیتال به بازطراحی کسبوکارها پرداخت و هوشمندسازی فرآیندها را خودکار کرد، تحول هوشمند تلاش میکند جوامع را مسئولتر، سیستمها را سازگارتر و تصمیمات را آگاهانهتر کند.
تجربه جهانی نیز نشان میدهد که کشورهایی که توانستهاند از نگاه خطی و صرفاً فناورانه عبور کنند و به رویکرد سیستمی و انسانمحور دست یابند، در مواجهه با بحرانهای نوظهور اقتصادی، محیطی و فناورانه، مقاومتر و منعطفتر عمل کردهاند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که:
تحول هوشمند، نه پایان مسیر تحول، بلکه آغاز دوران بلوغ درک انسان از فناوری، جامعه و آیندهای مسئولانه است.