پشت دیوار رمزنگاری اعتماد سقوط کرد؛ قانون، مبهمتر از جرم
۳ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه
شماره ۱۳۵
دهه ۹۰ فقط دهه تورم و کاهش ارزش ریال نبود؛ اعتماد هم سقوط کرد. هرچه فشار اقتصادی بیشتر شد، وعده نجات هم بیشتر شنیده شد. در تلگرام، اینستاگرام، گروههای واتساپ با وعدههایی از جنس رمزارز؛ تتر، بیتکوین، سود سریع و بازدهیهای رویایی. ترکیب بحران معیشت و دسترسی آسان به ابزار مالی جهانی، بازار جدیدی ساخت به نام بازار کلاهبرداری رمزارزی. اما جنس این کلاهبرداریها متفاوت بود. قربانیان تنها سادهلوح و بیسواد نبودند. فقط میخواستند زنده بمانند. بخشی از بدنه اقتصادی بودند که جایی در ساختار رسمی نداشت. درست در همین شکاف، پیشنهاد سرمایهگذاری «بدون ریسک» از راه رسید. «تتر بزن، چند روز بعد دو برابرش را بگیر.» بسیاری وقتی قربانی شدند، پیگیری نکردند. نهفقط چون نمیدانستند باید به کجا مراجعه کنند، بلکه انگار باور داشتند فایدهای ندارد. کسی دنبال پولشان نمیرفت. گاهی مبلغ ازدسترفته برای عناوینی مانند جرم یا پیگیری و شکایت ناچیز به نظر میرسید. اما برای قربانی؟ تمام امید باقیمانده بود. حتی کسانی که هشدار گرفتند یا شک کردند، در لحظهای که فشار زمانی برای حل یک مشکل خانوادگی به حداکثر رسید، باز هم قربانی شدند. چون حس بقا آنقدر در جامعه جدی شد که فرصت برای راستیآزمایی و احتیاط از بین رفت. خلاء قانونی دهه ۹۰ دههای بود که همزمان دو واژه متضاد را تجربه کردیم: انزوا و جهانیشدن. از یک سو اقتصاد رسمی کشور بستهتر از همیشه شد و از سوی دیگر دسترسی عمومی به ابزارهای مالی جهانی از طریق اینترنت، بیش از هر زمان دیگری، به فراگیری رسید. همین دوگانگی، بستر پیدایش شکل تازهای از آسیب را مهیا کرد: کلاهبرداریهایی که در خلاء قانونی شکل گرفتند، رشد کردند و حالا حتی ساختار رسمی را هم به چالش کشیدهاند. قوانین سنتی در حوزه مالی، اغلب بر مبنای بانک، چک، اسکناس یا اسناد رسمی طراحی شدهاند. اما رمزارز پدیدهای بود که نهتنها بیرون از این قواعد قرار...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید