از بیتکوین در بحرانهای مالی چه میخواهیم؟ زاده بحران
نمودارهای قرمز در بازارهای مالی تنها نشاندهنده یک موضوع است؛ ترس از آینده نامعلوم تقابل…
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
توکنسازی با متحول کردن مالکیت مانند هر نوآوری دیگری با چالشها و ریسکهایی مواجه است. این مفهوم با وعده تسهیل، تسریع و در دسترس قرار دادن مالکیت و تجارت برای مردم به همان اندازه که هیجانانگیز به نظر میرسد با چالشهای نظارتی دستوپنجه نرم میکند. تاثیر التهاب در اقتصاد کلان کشور نیز در تصمیمگیری تنظیمگران و ریسکگریزی آنها مشخص است و در صورت ادامه این روند و تعیین نشدن شیوهنامهها و الزامات فعالیت در این حوزه نمیتوان به تکرار نشدن تجربههایی مانند کلاهبرداری کریپتولند با توکن RGB امیدوار بود و هشدار پلیس فتا در مورد پلتفرمهای فروش متری ملک هم نیاز به تهیه هرچه سریعتر شیوهنامه و دستورالعملهای این حوزه را نشان میدهد.
یکی از مهمترین بحثها در نوآوریهای مالی، توکنایز یا توکنسازی است. توکنها با بازتعریف مفاهیم سنتی مانند مالکیت و تجارت، اقتصاد توکن را معرفی میکنند. در اصل هر کالا و خدماتی را میتوانیم توکنایز کنیم. با این حال استفاده از این روش برای مشخص کردن مالکیت و انتقال ارزش از سمت مصرفکننده و حاکمیت با نگرانیها و چالشهایی همراه است.
در این میان راحتترین روش توکنایز منطبق با قوانین و نظارتپذیر شامل توکنهای RWA (real world assets) یا داراییهای دنیای واقعی مانند ملک و طلاست؛ زیرا به دلیل وجود فیزیکی این داراییها و تنظیمگران بخشی مرتبط با هر کدام، نظارت روی فرایندهایشان راحتتر است.
جواد بهره عضو هیاتمدیره هلدینگ مکس معتقد است: «پس از شکست NFT مفهوم این فناوری به توکنایز کردن داراییهای واقعی بدل شد و امروز با RWA توکنها که پشتوانهای با داراییهای دنیای واقعی دارند جایگزین شده است.»
عباس آشتیانی رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین سازمان نصر نیز میگوید: «همزمان با ترند جهانی خوشبختانه از سمت رگولاتور هم این موضوع در ایران با اقبال بیشتری مواجه شد. رگولاتورها و تنظیمگران بخشی از جمله بانک مرکزی، بیمه مرکزی و سازمان بورس در مورد این موضوع و اهمیت آن صحبت کردند و چراغ سبزهایی به بازار نشان دادند.»
جواد بهره درباره شکلگیری پلتفرمهای ارائهدهنده این خدمات در ایران به پیوست میگوید: «حدود ۱۵ پلتفرم با توکنایز ملک فعالیت خود را آغاز کردهاند و دلیل آن نیز به تورم برمیگردد که قدرت خرید مردم را کاهش داده و کسی نمیتواند به طور کامل یک ملک را بهراحتی بخرد.»
هرچند به گفته او، «نمیتوان نقطه شروع دقیقی از شکلگیری این مفهوم در ایران مشخص کرد اما در سالهای گذشته مواردی مانند تعامل «مزدکس» با بازار سرمایه، توکنایز طلا به وسیله «ققنوس» و «بیتهوم» برای حوزه املاک از جمله اولین تحرکات در کشور بودهاند. البته در این میان فعالیت «بیتهوم» روی بستر بلاکچین نبوده است».
همزمانی شکلگیری ترند جهانی RWA توکنها با داغ شدن بحث مولدسازی داراییهای راکد بانکی از جمله موتورهای محرک این جریان در ایران است. عباس آشتیانی میگوید: «از مهمترین قدمهای جدیای که اکنون برداشته میشود، توکنایز املاک و فلزات گرانبهاست.»
او ادامه میدهد: «در همین راستا حرکتهای خوبی در شرکتهای فناوری بلاکچین و همچنین فناوری بانکها دیده شده که به نظرم با توکنایز املاک امسال میتوانیم شاهد اتفاقات مثبتی برای مولدسازی داراییهای راکد بانکها باشیم.»
رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین سازمان نصر در پاسخ به این سوال که چرا تنظیمگران شیوهنامههای مرتبط با این حوزه را تدوین نمیکنند توضیح میدهد: «از جمله دلایلی که باعث چالش در تدوین شیوهنامهها میشود قوانین سنتی موجود برای رگولاتورهاست. قوانین به گونهای هستند که کل یک حوزه را به یک تنظیمگر بخشی واگذار میکنند. در حالی که نیازی نیست تنظیمگر تمامی مسئولیت یک حوزه را بپذیرد و در این نقطه نیاز به وجود یک نهاد جدید در کشور حس میشود. جایی که بتواند این بخش از فینتک را بر عهده بگیرد و بازارگاهها را از نوع دارایی و موضوع جدا کند.»
او میافزاید: «در زمانی که قوانین همچنان سنتی هستند، تنظیمگران بخشی در نگارش شیوهنامهها محتاطاند و از مسئولیتها فرار میکنند.»
عضو هیاتمدیره هلدینگ مکس معتقد است: «بسیاری از دغدغههای قانونگذار در این حوزه وارد است. سازمان بورس میگوید من متولی هستم و باید برای فعالیت مجوز دریافت شود. این در حالی است که مجوزی تعریف نشده است. اما دغدغه مهم سازمان بورس این است که پلتفرم چگونه میتواند اطمینان دهد که پول دریافتی را در همین صنعت خرج میکند و به بازارهای موازی نمیرود. هرچند راهکارهایی وجود دارد و سازمان بورس باید تضامینی معرفی کند و شرکتها متعهد شوند. چون این پول از مردم دریافت میشود. از طرفی با توجه به قانون الزام اگر چیزی در قالب پیشفروش فروخته میشود، باید معاملات آن به ثبت برسد. برای این کار باید از سازمان ثبت API گرفته شود.»
در مقابل دغدغههای تنظیمگران، استفاده از این فناوریهای مالی همزمان که با توجه به شرایط اقتصادی به الزام کاربران تبدیل شده، موجب ترس آنهاست. جواد بهره دلیل این ترس را در واگذاری مسئولیت نگهداری دادهها و داراییها به کاربر میداند: «از جمله موانع پذیرش این مفهوم در میان کاربران نبود واسطهها- مانند آنچه به شکل سنتی در وب۲.۰ مرسوم است- و واگذاری مسئولیت محافظت از دادهها و دارایی به کاربر است.»
بهره میگوید: «به همین دلیل تجربه کاربری در نظر گرفتهشده در پلتفرمهای توکنایز بر اساس وب۲.۰ تعریف شده و کاربرد بلاکچین در آنها برای افزایش نقدینگی و شفافیت (برای نظارت) است. مانند تجربه خرید بیتکوین از صرافی که کاربران برخوردی با فضای وب۳.۰ پیدا نمیکنند.»
ساخت و عرضه توکنهای RWA بیشتر از اینکه چالش تکنولوژی داشته باشد، پشت چالشهای تنظیمگری و نظارت متوقف شده است. در این نوع توکن، وثیقهگذاری دارایی نزد نهادی که از سوی رگولاتور مجوز گرفته باشد اهمیت پیدا میکند و با وجود اینکه سند بانک مرکزی در سال گذشته این تعریف را به الزامات فعالیت در این حوزه اضافه کرد، همچنان بلاتکلیف مانده است.
آشتیانی درباره توکنهای RWA حوزه املاک و فلزات گرانبها توضیح میدهد: «در این زمینه موضوع انبار و قبض انبار اهمیت بالایی دارد. با ذخیرهسازی داراییهای واقعی در جایی تحت عنوان کاستودی (custody) یا نهاد امین تحت قوانین موجود در کشور برای انبار و قبض انبار، این قبض میتواند در قالب توکن به جریان بیفتد.»
او ادامه میدهد: «شرکتهای پیشتاز این حوزه مانند ققنوس که در زمینه توکنسازی الماس، طلا یا تامین مالی جمعی فعالیت کردهاند در ابتدای سال گذشته با چالشهای رگولاتوری مواجه شدند. اما سند مرکز ملی فضای مجازی دست سازمان بورس را خیلی باز گذاشت و از طرفی سند بانک مرکزی هم این اختیار را به سازمان بورس واگذار کرده و میتوان گفت از این حوزه استقبال شده است. به این ترتیب اثر اتفاقات رگولاتوری در نیمه دوم سال گذشته را امسال خواهیم دید.»
عباس آشتیانی در ادامه مهمترین چالشهای توکنایز را برمیشمرد: «تولی دستگاه تنظیمگر بخشی روی نوع دارایی همچنان به عنوان یک چالش باقی خواهد ماند. مهمترین مثال آن هم حوزه طلاست که هم بورس و هم بانک مرکزی درباره آن اظهارنظر میکنند. اما در حوزهای مانند املاک این اختلاف میان تنظیمگران بخشی وجود ندارد.»
او اضافه میکند: «چالش دوم استفاده از قانون و مقررات قبلی در مورد انبار است که در اینجا میتواند نقش کاستودی را ایفا کند. چه برای املاک و چه برای طلا موضوع وثیقهگذاری اولیه نزد نهاد امین دارایی از جمله چالشها به حساب میآید.»
آشتیانی محل عرضه و ارائه RWA توکنها را سومین چالش به شمار میآورد و ادامه میدهد: «تا امروز بازار مالی کشور بازار سازمان بورس بوده است. اما متاسفانه به علت ابعاد و تنوع گسترده تاثیر بسیار زیادی از شرایط سیاسی و اعتماد مردم به بازار میگیرد. در این شرایط نبود بازارگاه یا کارگزاران متنوعتر نسبت به نهادهای مالی سنتی از سوی بخش خصوصی، از چالشهای این حوزه است.»
از نگاه آشتیانی آخرین چالش رفع همیشگی تعارض منافع تنظیمگر با کسبوکار است: «تنظیمگران اگر دست از رقابت با بخش خصوصی بردارند و صرفاً به تدوین الزامها برای رفع دغدغهها بپردازند، این حوزه میتواند رشد کند.»
به عقیده رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین نصر، حل این مشکلات نیازمند تدوین الزامات و شیوهنامه از سوی تنظیمگران است: «تدوین الزامات از سوی تنظیمگران بخشی میتواند دغدغه کلاهبرداری و خالیفروشی را رفع کند. بهجای اتهامزنی درباره خالیفروشی تنظیمگران میتوانند با مشخص کردن الزامات نحوه نگهداری در امین دارایی و توسعه نقش نظارتی در کنار اجازه استفاده از رگتکها (از سوی بخش خصوصی برای انطباق با قوانین) و ساپتکها (تکنوفناوریهای نظارتی و کمکنظارتی برای تنظیمگران بخشی) این مشکل را حل کنند.»
جواد بهره نیز میگوید: «با توجه به تورم بالا امروزه سرمایهگذاری در بازار مسکن در مقابل بازار طلا، دلار و رمزارز هیچ جذابیتی ندارد. این موضوع در کنار جدید بودن پلتفرمهای ملک بر اساس توکن باعث شده کاربر علاقه خاصی به این موضوع پیدا نکند و بهتبع پروژههایی که در این مرحله قرار دارند به مشکل برمیخورند.»
او درباره مشکل قیمتگذاری در این بازار توضیح میدهد: «در صنعت ساختمان همگن بودن وجود ندارد؛ در واقع دو نقطه مختلف در یک ساختمان، دو قیمت متفاوت دارد و همین مزید بر علت میشود تا اطمینان از قیمت حاصل نشود. راهحل این است که گروههای بزرگ برای عرضه ساختمان وارد شوند. ارگانهای دولتی به دلیل طرح مولدسازی در حال فعال شدن هستند و هزاران هزار همت املاک وجود دارد که باید مولدسازیشان با توجه به دستور کارشان انجام شود و همین موضوع عرضه را میتواند بهشدت بالا ببرد.»
بهره در همین باره ادامه میدهد: «ورود انبوهسازان بزرگ، مکانیسم قیمتگذاری و اضافه شدن امکان فروش واحد ساختهشده از جمله مواردی هستند که میتوانند به بهبود این فرایند کمک کنند. برای مثال در دوبی پلتفرمها واحدهای سختهشده را به صورت توکن ارائه میدهند و اجاره واحدها را میان دارندگان توکن تقسیم میکنند. در آنجا به دلیل وجود پلتفرمهای زیاد قیمتها در رِنج هستند. این موضوع در ایران برعکس است و کاربر نمیتواند از قیمت مطمئن باشد.»
جواد بهره توضیح میدهد: «با توجه به کاهش قدرت خرید مردم به دلیل تورم، راهی جز توکنایز نیست. هرچند جدید بودن این موضوع برای مردم و قانونگذار مهمترین چالش است اما با آگاهی دادن میتوان این روند را تسهیل کرد.»
عباس آشتیانی هم معتقد است: «ریسکگریزی و شرایط اقتصاد کلان کشور نیز تاثیرگذار است. وقتی از فینتک یا بهخصوص این بخش از فینتک صحبت میکنیم، ناخودآگاه سطح کیفیت خدمات مالی را افزایش میدهیم که یکی از مهمترین بخشهای کیفیت خدمات مالی سرعت است. هرچند افزایش سرعت میتواند رشد اقتصادی ایجاد کند اما در مقابل تا حدودی میتواند روی نرخ ارز هم تاثیر بگذارد که مطلوب رگولاتور نیست. شرایط ملتهب به طور کلی رگولاتورها را محافظهکار و خلاقیت و نوآوری را نامطلوب میکند. این ریسکگریزی درمانی موقت برای یک درد دائم محسوب میشود.»