رئیس سازمان فناوری اطلاعات: همه مراکز دولتی ذیل ابر دولت فعالیت میکنند
گرفتن زمان مصاحبه آن هم در آخرین روزهای سال چندان ساده نیست، در میانه یک…
۳ فروردین ۱۴۰۴
محمد قاسمی از سه سال گذشته کسبوکاری را توسعه داده که شاید در روزهای اول حرکت خلاف جریان به نظر میرسید. در دنیای غیرمتمرکزها و زمانی که گفته میشد فناوری بلاکچین با رمزارزها قرار است نظام مالی سنتی را بازنشسته کند، پلتفرم مزدکس روی نقطه اتصال امور مالی متمرکز و غیرمتمرکز تعریف شد. با این ایده که چه مفاهیمی از بازار کریپتو قابل پیادهسازی برای بازارهای سنتیتر به منظور بهبود کارایی و نقصهای آنهاست. امروزه مزدکس تنها طرح پذیرفتهشده در سند باکس بازار سرمایه است و همزمان در دنیا این کسبوکارهای میانرشتهای توانستهاند به یکی از مهمترین ترندها در امور مالی تبدیل شوند و نمود آن در مفاهیمی مانند (RWA) توکنایز داراییهای دنیای واقعی مشخص است.
چرا مزدکس از ابتدا مانند آنچه این روزها بسیار متداول است سراغ تاسیس یک صرافی نرفت، شاید به این طریق زودتر به نتیجه میرسیدید؟مزدکس از سه سال پیش شروع به کار کرد. دلیل شکلگیری مزدکس نیز این بود که احساس کردیم بازار سرمایه باید با زیرساخت جدید و نگاه جدید، با بحث مالی یعنی دیفای ترکیب شود. طبق بررسیهایی که آن زمان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که ترندی در دنیا شکل گرفته است. ترند این بود که بازارهای مالی در حال یادگیری از بازارهای کریپتویی هستند که چگونه یکسری از نقصانهایشان را جبران کنند یا کاراتر شوند. بازارهای مالی دچار محدودیتهایی از جمله زمان انجام معاملات، تاخیر در تسویه، دشواری دسترسی به سرمایهگذاران بینالمللی و غیره هستند. مسیرهایی که این بازارها طی میکنند معمولاً مسیرهای پرهزینهای است و به عبارتی به صورت مستقیم نمیتوانند به مشتریان بینالمللی برای سرمایهگذاری یا معامله در بازار مالی دسترسی مستقیم بدهند. همچنین در این بازارها امکان عرضه داراییها به صورت ریز یا خردشده (fractionalized) وجود ندارد.
شکلگیری اقتصاد دیفای و بازار کریپتوکارنسی این نگاه جدید را در بازار مالی سنتی رواج داد که میتوان از طریق روشهای موجود، نقاط ضعف بازارهای سنتی را برطرف کرد. به دنبال این موضوع، ترند RWA token (توکنایز داراییهای دنیای واقعی) از سه سال پیش شکل گرفت. به این معنا که چگونه به داراییهای دنیای واقعی از طریق توکن یا همان گواهی سند مالکیتی در دنیای بلاکچین قابلیت ترید و انتقال دهیم. میتوان این گزاره را معادل پیدایش دوقلوهای دیجیتالی برداشت کرد که در واقع توکن همان نماگرهای دیجیتالی داراییهای دنیای واقعی در فضای امور مالی غیرمتمرکز هستند.
در این تعریف، قرارگیری داراییهای واقعی به علت ماهیت آنها، مستلزم اعمال رگولاتوری بر آنهاست.
به همین دلیل پلی شکل گرفت به اسم هیبرید فایننس که این دو مفهوم را به هم وصل میکرد. ما همین هدف را دنبال کردیم؛ اینکه به اتصال این دنیای واقعی به دنیای دیفای کمک کنیم.
ایدهای که هماکنون اجرا میکنید با ایده اولیهتان متفاوت است؟ یعنی نظر رگولاتور غالب شده و آن را تغییر داده؟ ما سالهاست که در این بازار مالی سنتی تجربه داریم و بهاصطلاح آن را بلدیم. اما آگاهی درباره اقتصاد جدیدی که شکل گرفته بود چندان نبود و صرفاً به مطالعه محدود مانده بود. قلب اقتصاد متمرکز و غیرمتمرکز صرافی است. اولین کاری که انجام دادیم این بود که مزدکس را به عنوان یک صرافی کریپتو به کریپتو راه انداختیم.
در این میان ترجیح دادیم ریال را به خاطر مسائل رگولاتوری که شفافیت چندانی در مورد آن وجود نداشت، به محصول اضافه نکنیم. اما لازم بود مفهوم نود (Node)، ترید (Trade)، استیکینگ (Staking)، لیکوییدیتی پول (liquidity pool) و ولت (wallet) را پیادهسازی کنیم. این اقدامات را برای مسلط شدن روی این اقتصاد جدید انجام دادیم. تشکیل یک NVP از محصول توکن صندوقهایمان، محور بعدی کار ما بود. ما ۱۷ صندوق با دارایی خودمان خریداری و به پشتوانه آنها، توکنایز کردیم. زمانی که به سمت سندباکس رفتیم کمی تغییرات داشتیم. ابتدا دیدگاهمان این بود که سرمایهگذار بتواند صندوقها را با تتر بخرد و احراز هویتی سبک را تجربه کند. یعنی کمک کنیم تا پول از طریق کریپتوها به بازار سرمایه وارد شود. اما رگولاتوری آن موقع این اجازه را به ما نداد. اعلام کردند که باید ورودی شما ریال باشد. علاوه بر آن تعداد صندوقها نیز به سه صندوق محدود شد.
پس مدل تغییر کرد!بله، تغییرات مهمی اعمال شد. ما دیدیم یک نگرانی وجود دارد در مورد اینکه اول سهام را به پلتفرم بیاوریم. چون وقتی شما یک سهام را ۷*۲۴ میکنید ناگهان صف خرید تشکیل میشود و میگویند شما بازار را دستکاری کردید. به همین سبب سریع آن را برداشتیم. رفتیم سمت صندوقها تا شائبه دستکاری قیمت بازار پیش نیاید و همچنین یک مقدار سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار را رواج دهیم و باندهای اوراق را بیاوریم.
توکنایز دارایی نیز جزو موضوعاتی است که هنوز به نتیجه نرسیده است؛ آیا بالاخره در جلسات شما سر آن به توافق رسیدید؟درباره توکنایز کردن دارایی واقعی باید اینطور توضیح بدهم که مسیر راحت و استاندارد آن همان مسیر متداولی است که در دنیا طی میشود.
چون دارایی واقعی است و یکجا وثیقه گذاشته میشود بنابراین یکجا قفل میشود. به عنوان مثال وقتی میخواهیم طلا را توکن کنیم، بانک کارگشایی یک گواهی به شما میدهد که شما مثلاً ۱۰ کیلو طلا پیش من طلا دارید. سپس این ۱۰ کیلو را به سوت یا گرم تقسیم میکنید و میفروشید. حالا تحت عنوان توکن یا در بستر پلتفرمهای آنلاین.
تفاوت توکن با پلتفرمهای آنلاین از منظر قابلیت انتقال آنهاست. توکنها میان کیف پولها قابل انتقال است اما در پلتفرمهای آنلاین تنها در یک پلتفرم امکان معامله آنها وجود دارد. پس دارایی برای توکن شدن باید برود یک جایی وثیقه گذاشته شود؛ در یک کاستودی یا بهاصطلاح «امین دارایی». بعد به پشتوانه آن دارایی، به صورت یک به یک از منظر ارزشی تقسیم انجام میشود. آن توکن وقتی در شبکه بلاکچین ضرب (Mint) شده باشد، به پشتوانه این دارایی سپردهگذاری میشود. به این ترتیب دارایی به یک کیف پول واریز میشود و در صرافی امکان معامله شدن پیدا میکند. این مکانیسم مانند عرضه اولیه یا IPO است که روی تابلو قرار میگیرد و مردم آن را میخرند.
پس مهمترین موضوع توکنایز در این میان چیست؟مهمترین موضوع در مورد پشتوانه داراییهای ثبتشده این است که آیا واقعاً این پشتوانه وجود دارد یا نه. صدور مجوز برای ما از دو بخش انجام شد. یکی برای توکنایز شدن است که دارایی مالی اجازه بگیرد روی بستر بلاکچین قرار بگیرد. دوم یک به یک بودن است که سازمان بورس یا نهاد مالی آن را نظارت کند.
در بازار سرمایه بازه نوسان مشخص است اما این بازه نوسان را شما در مزدکس ندارید؛ چرا؟ ما روی سهام نرفتیم و روی صندوقها هستیم. صندوقها در بازار واقعی یک بازارگردان دارند. طبق روال موفقیتآمیزی که با سازمان بورس در این یک سال طی کردیم، آن صندوق در اینجا دامنه نوسان ندارد.
وقتی شما مسئولیت موضوعی را قبول میکنید کسی بهتان آفرین نمیگوید! در این شرایط اگر مشکل و کاستی وجود داشته باشد از شما پرسیده میشود چرا این مورد را حل نکردید
ما به بازارگردانی که با مجوز رسمی از سمت سازمان بورس در حال فعالیت است یک مکانیسم بازارگردانی الگوریتمی ارائه کردیم و به این ترتیب سایر فعالیتها را خود سیستم انجام میدهد. این سیستم بر اساس سود و زیان و وظایفی که بازارگردان بر عهده دارد کار میکند.
این مکانیسم هوشمندی است که فناوری AI نیز در آن به کار رفته است. نه صرفاً یک تابلو که قیمتها را برای خرید و فروش نشان بدهد.
این مکانیسم بنا بر موجودی و خریدهایی که انجام شده سفارشها را روی تابلو قرار میدهد. به گونهای هم نشان میدهد که بهاصطلاح دستش خوانده نشود. منظورم این است دیگر الزامات بورس را ندارد که بازارگردان باید با یک درصد بالا و پایین حتماً خرید و فروش انجام دهد. بلکه میآید بازار را بدون زیان، نقدپذیر میکند و این همان مکانیسم بازارگردانی در صرافیهاست. ما قرار است بعداً مکانیسم استخر نقدینگی را هم راهاندازی کنیم. در این صورت هرکس خواست میتواند پولش را در این استخر بگذارد که در اختیار بازارگردان قرار میگیرد و سودی هم به آن پول تعلق خواهد گرفت. البته این را گذاشتیم برای مرحله بعد.
محدودیت بازه زمانی را نیز برطرف کردید؟نداشتن دامنه صندوق یکی از درخواستهای ما در سندباکس بود که سازمان بورس با آن موافقت کرد. نداشتن دامنه در بازار سرمایه پیامدهای نگرانکنندهای از جمله ریزش یا افزایش ناگهانی بازار در پی دارد. در صورتی که این بازارها در دنیا مکانیسمی دارند که اگر نوسان ۱۰ درصدی اتفاق بیفتد یک Break یا تنفس داده میشود. دامنه داشتن استاتیک (ثابت) در هیچ بورس مدرنی وجود ندارد. ما این دامنه را با Market Makerها یا بازارسازها کنترل میکنیم. ذاتاً بازارها بههمپیوسته و متصل هستند تا زمانی که یکی از آنها تعطیل نباشد.
در زمان افزایش تنشها و حمله ایران به اسرائیل، روی یکی از صندوقهای کهربا حدود پنج درصد با بورس فاصله گرفتیم. اما شنبه که بازار سرمایه باز شد قیمت به تابلو ما نزدیک شد و با هم هماهنگ شدند.
میتوان گفت به طور عملی برای سازمان بورس ثابت شده که میتوان بدون محدودیتهای این بازار فعالیت کرد و قیمتها تاثیر منفی نگیرند؟
طبق گزارش معاون سازمان بورس، اگر بازار توکن در بورس راه بیفتد و ما دامنه نوسان بدین شکل نداشته باشیم، بازار بسیار کارا میشود. در برهههای زمانی مختلف که بورس صدر خرید و فروش بود مقایسهها و بررسیها نشان داد که بازار خیلی نرمتر حرکت میکند تا اینکه مدام دستاندازهای بزرگ سر آن قرار دهیم.
اولین مواجهه با سندباکس چطور بود؟ تقریباً دو سال و چهار ماه پیش بود که به پیشنهاد سازمان سازمان بورس وارد سندباکس شدیم. رئیس سازمان بورس به ما گفت طرح خوب است و وارد سندباکس شوید. ما رفتیم بررسی کردیم که باید برویم طرح را در وزارت اقتصاد و دارایی، فراسندباکس ثبت کنیم. از آنجا اگر طرح مربوط به بورس باشد ما را ارجاع میدهند به سازمان بورس. ما اولین طرح در سندباکس بازار سرمایه بودیم. ابتدا جلسات ما در مرکز مالی برگزار میشد. با موضوع کسبوکار، فقهی، امنیتی (زیرساخت) و بحث مربوط به نظارت و غیره. پس از دریافت تایید جلسات متعددی هم در خود سازمان بورس برگزار شد و در نهایت به جلسه شورا رسیدیم. در ابتدا حتی تصور درستی از سندباکس در این سازمان وجود نداشت. مسیر طولانی بود ولی فکر میکنم حداقل جای خود را در بازار سرمایه باز کرد.
مزدکس بیشتر از دو سال است در سندباکس حضور دارد، آیا پروسه سندباکس میتواند تا این حد طولانی شود؟اصلاً سندباکسها به وجود آمدند تا طرحهای نوآور را بهسرعت وارد فضای کسبوکار کنند. ما الان دو سال است که در این فضا هستیم. قرارگیری در این دوره شامل ضربالاجل است و قابلیت شش ماه تمدید را نیز دارد. اکنون ما در مرحله تنظیم دستورالعملها برای ورود به فاز Mass Market و عملیات گسترده هستیم. اتفاقاً هفته گذشته نیز جلسهای با سازمان بورس داشتیم.
در این مدت خواستهها از سمت سندباکس شامل چه مواردی بود؟بیشتر، از ما دراینباره گزارش گرفتند که نحوه خرید و فروش چطور است و کاربران در پیکها چگونه رفتار میکنند. به عبارتی بررسیها بیشتر تحلیلی بود. به بسیاری از دغدغههای طرح کلی توکنایز کردن کلیه داراییهای مالی پاسخ داده شده است. اما خب دغدغه اصلی این است که باید برای این حوزه و موضوع مقررات تنظیم و ساختارهای مالی سنتی تطبیق داده شوند. حتی اینکه نهادی مالی سنتی چگونه با این موضوع کنار بیایند و منافع آنها نیز مد نظر قرار بگیرد مطرح است.
به عنوان اولین طرح در سندباکس، فکر میکنید مهمترین دغدغه رگولاتوری چیست؟در هیچ یک از این زمینهها دغدغه مشخصی وجود ندارد. دغدغه از جنس مسئولیتپذیری است. وقتی شما مسئولیت موضوعی را میخواهید قبول و برای آن مجوز صادر کنید، کسی بهتان آفرین نمیگوید! در این شرایط اگر مشکل و کاستی وجود داشته باشد از شما پرسیده میشود چرا این مورد را حل نکردید؟ این فضای تصمیمگیری ایران است. فضایی که به خاطر ترس از ایرادگیری و پیدا کردن نقطهضعف عملاً به نتیجهای ختم نمیشود و هزینه تصمیمگیری نوآورانه در آن بالاست. این ترس، نتایج بسیار منفیای به دنبال دارد. از همین روست که چه در فضای دولتی و چه در فضای کسبوکاری اقدام خاصی رخ نمیدهد.
قبلتر در مورد توکنایز صحبت کردیم، حالا میتوان امیدوار بود که بحث توکنایز بعد از ورود شما به سندباکس به نتیجه برسد؟ کریپتو در اقتصاد کل دنیا به منزله یک اتفاق تحولبرانگیر (Disruptive) بود؛ فضایی ناآشنا، بسیار جدید و تجربهنشده. چنین فضایی قطعاً ضریب خطای محاسبات را در پیشبینیها در مدلهای شبیهساز افزایش میدهد. اما کاری که اکنون در حال انجام است اتفاق متحولکنندهای نیست که اصلاً نشود آن را تشخیص داد. یک دارایی و مکانیسمی وجود دارد که مستمر بهروز میشود و یکسری Facility به آن اضافه میشود. مانند اینکه به یک ماشین چند ویژگی جدید و بهروز اضافه شود. درست است که دستخوش تغییراتی میشود اما اصل و اساس آن تغییری نمیکند و همان ماشین است.
آیا با توجه به شرایط و زیرساختهای داخلی، توکنایز داراییهای دنیای واقعی امکانپذیر است؟به نظرم در ایران امکانپذیر است. رویکرد و نگاه دولت نسبت به توکنسازی برخلاف کریپتوکارنسی که از ابتدا منفی بود، مثبت است. پیرو اتفاقات متعدد، دیدگاه حاکمیت نسبت به توکنسازی مثبت است. در بحث لوتوس هم مشکلات زیرساختی نبود، مشکلات اجرایی و خود طرح بود که دوستان خودشان باید پاسخ بدهند.
بالاترین رکن شورای عالی تامین مالی است. از دید حاکمیت این Crypto Assetها برای تامین مالی هستند. آنها نسبت به بحث Asset Back Tokenها (توکنهای با پشتوانه) مثبت هستند.
به نظر میرسد نگرشی به توکنایز وجود دارد که معتقد است با این روش میتوان پول را جلو آینه گذاشت و آن را دو برابر کرد. این نگرش که میتواند خطراتی مانند خلق نقدینگی به دنبال داشته باشد در مورد توکنهای RWA درست است؟در مورد RWA توکنها صحبت از توکنایز داراییهای منقول و غیرمنقول است. در اینجا بهتر است تفکیک کنیم پول از دارایی جداست و این موضوع خلق نقدینگی در ارزهای ملی میتواند معنی پیدا کند. چون در RWA توکنها دارایی به صورت واقعی وجود دارد و قابل کپی گرفتن نیست که در این مرحله رگولاتور هم نظارت دارد. اما در مورد ارزهای ملی این موضوع میتواند صدق کند.
نقش توکنایز در سند نظامنامه پررنگ است. نظامنامه چه کمکی میتواند به این حوزه بکند؟ از نظر من تقسیمبندیای که در سند انجام شده، تقسیمبندی خوبی است. در این سند کارکردهای پولی به بانک مرکزی، و توکنایز به صورتِ باپشتوانه یا دارایی پایه به سازمان بورس واگذار شده است. در مورد اموال غیرمنقول نیز اعلام شده بود که وزارت صمت میتواند ورود کند. اگر اموال عینی باشد امکان صدور مجوز فراهم است. به نظر من این تفکیک کار را شفاف کرد. حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس، هم گفته بود، ما با رئیس کل بانک مرکزی به توافق رسیدیم که کریپتوها برود سمت بانک مرکزی و داراییهای باپشتوانه در سمت بورس پیگیری شود و این اتفاق خیلی مهم بود.