حمایت از هنر و فرهنگ؛ از دل تاریخ تا عصر دیجیتال
فرید شکریه، متخصص برند و مدیرعامل آژانس فورمایند در یادداشتی که در اختیار پیوست قرار…
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
۲۱ بهمن ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
بیل گیتس در کتاب خاطرات جدید خود، سورس کد، به گذشته بازمیگردد و از سالهای کودکی و نوجوانیاش میگوید. از شبهایی که مخفیانه برای برنامهنویسی از خانه بیرون میزد تا روزهایی که با هوش سرشار و رقابتطلبیاش مسیر آیندهاش را شکل داد. این کتاب، نخستین جلد از سهگانهای است که زندگی پرفرازونشیب او را روایت میکند، اما فعلاً تنها تا پیش از تأسیس مایکروسافت در ۱۹۸۰ پیش میرود. با لحنی صمیمی و سرشار از جزئیات، گیتس تصویری از کودکی خاص و امتیازات ویژهای که از آن برخوردار بوده، ارائه میدهد.
یه گزارش پیوست، بیل گیتس که امسال ۷۰ ساله میشود، تا پیش از این کتابهایی درباره فناوری، همهگیریها و تغییرات اقلیمی نوشته است. اما این آثار بیشتر تحلیلی و علمی بودهاند تا شخصی. انتشار کتاب خاطرات او، سورس کد “SOURCE CODE”، فرصتی بود تا این چهره تأثیرگذار دنیای فناوری درباره زندگی پرماجرای خود تأمل کند. با این حال، این کتاب حداقل در این جلد، بیشتر بر سالهای ابتدایی زندگی او متمرکز است و هنوز تصویر کاملی از زندگی او ارائه نمیدهد.
این کتاب با عنوان سورس کد یا بیل گیتس از کودکی تا مایکروسافت توسط نشر نوین ترجمه و همزمان با انتشار جهانی کتاب در ایران منتشر شده است.
«سورس کد» اولین جلد از سه جلد کتاب برنامهریزیشده است و از تولد گیتس در سال ۱۹۵۵ در سیاتل آغاز میشود و تا پیش از سال ۱۹۸۰ ادامه دارد. همان زمانی که مایکروسافت با سیستمعامل MS-DOS در مسیر تسلط بر بازار رایانههای شخصی قرار گرفت. این دوره محدود، به گیتس اجازه داده تا با آزادی بیشتری به خاطرات کودکیاش بپردازد، بدون اینکه درگیر پیچیدگیهای مرحله بعدی و حرفهای زندگیاش شود.
لحن کتاب شاد، شوخطبع و دوستانه است. گیتس در قسمت تقدیر و تشکر، از راب گاث تشکر کرده که در تدوین و تنظیم این خاطرات نقش مهمی داشته است. سالهای ابتدایی زندگی او با لحظاتی همچون حل پازلهای جورچین، مسابقات گونیبازی و بازی با مادربزرگ مادریاش، گامی (Gami)، توصیف شده است. او به یاد میآورد که چگونه گامی به او کراکرهای Ritz با کره بادامزمینی میداد و روش برندهشدن در بازیهای کارتی را یادش میداد. در عین حال، داستان به ویژگیهای شخصیتی او اشاره میکند؛ به طور مثال از همان کودکی روحیه رقابتی شدیدی داشت که بعدها باعث موفقیتش شد. در سن 8 سالگی با فروش 179 پوند آجیل، به جمع آوری پول برای Cub Scouts کمک کرد؛ همین فعالیتها در ثروتمندسازی او در آیندهاش تاثیر داشت.
گیتس در این کتاب خیلی شفاف میگوید که از امتیازاتی برخوردار بوده است و آنها در مسیر موفقیت به او کمک کردهاند. او پذیرفته است که مرد و سفیدپوست بودن در جامعهای و دورهای که همچنان سیاتل تحت تأثیر تفکیک نژادی بود، به او مزیتهای ناعادلانهای داده است. چون مادرش از یک خانواده مرفه میآمد و پدرش، که دوران کودکی سختتری را پشت سر گذاشته بود، با تلاش فراوان به یک وکیل موفق تبدیل شده بود.
او در میان مسیر زندگی خود در این کتاب توضیح میدهد که علاقهاش به ریاضیات این باور را در او شکل داد که دنیا جایی منطقی است و برای هر سؤالی پاسخی وجود دارد. همین تفکر باعث شد که او در برابر بزرگترها جسورانهتر عمل کند و به گفته خودش به «یک بچه پررو و باهوش» تبدیل شود. او مینویسد: یکشبه بالغ شدم، در زمانی که یک بچه ۹ ساله بودم به یک بزرگسال ستیزهجو، سرسخت از نظر فکری و گاهی نهچندان خوشایند تبدیل شدم.
حدود یازده سال بعد، در دوران دانشجوییاش در هاروارد، گیتس به همراه دوستش پال آلن مایکروسافت را تأسیس کرد. ادامه کتاب به چالشهای دوران نوجوانی و جوانی او، از کشمکشهایش با والدین بر سر نمرات گرفته، جلسات مشاوره برای کنترل تکبر و خشمش، تا دسترسی محدودش به یک رایانه کمیاب در مدرسه خصوصیاش میپردازد. او و چند همکلاسی دبیرستانیاش از همان دوران برای سرگرمی و سودآوری به کارهای کامپیوتری مشغول شدند.
مادر گیتس تا پیش از ورود به هیئتمدیره چند شرکت، بیشتر انرژی خود را صرف تربیت فرزندانش کرد و به آنها یاد داد که چگونه شهروندانی مسئول باشند. او حتی برای سفرهای خانوادگی برنامههای آموزشی ترتیب میداد. در یکی از سفرهایشان به دیزنیلند، او دفترچهای تهیه کرد که شامل بخشهایی همچون «شکلهای زمینشناسی» و «توزیع جمعیت» بود تا فرزندانش مشاهدات خود را ثبت کنند.
کتاب «سورس کد» پر از جزئیات جذاب است، اما در ۵۰ صفحه ابتدایی، کشش داستانی چندانی ندارد. گیتس خودش اعتراف میکند: اگر والدینم بیش از حد فداکار و مقید به کارهای داوطلبانه و کمک به دیگران به نظر میرسند، تقصیر من نیست. شاید وجود همین موضوع باعث شده که در مقابل خواندن بخشهایی از سرکشیهای دوران کودکی او جذاب به نظر برسد.
بخشی از داستان این بیوگرافی برای مخاطب جذابتر است که در نوجوانی، گیتس شبها از پنجره اتاقش بیرون میرفت تا ساعتها در آزمایشگاه رایانه مشغول برنامهنویسی شود. زمان تحصیل در هاروارد هم برای کدنویسی، گاهی چند شبانهروز بیوقفه بیدار میماند. خودش میگوید که دوستانش این سبک زندگی را افراطی میدانستند و میگفتند تنها در جنبه کاری زندگی غرق شدی. اما او مانند بسیاری از کارآفرینان دنیای فناوری، همچنان به آن دوره از زندگی خودش افتخار میکند. همین جدیت و سختکوشیهای او باعث شد که بعدها در تقسیم سهام مایکروسافت، سهم خود را از ۶۰-۴۰ به ۶۴-۳۶ افزایش دهد.
در کنار تمام سختکوشیهای بیل گیتس این داستان نشان میدهد که او تمایلی چندان به درس خواندن و حضور در کلاس درس نداشت. گیتس به یاد میآورد که در کودکی معتقد بود: اگر واقعاً باهوش باشید، باید بتوانید بدون زحمت نمره A بگیرید. او برای حفظ ظاهر خونسردی، سعی میکرد نشان ندهد که درس میخواند.
او میگوید: مطالعه زیاد، باهوش بودن و توجه به صحبتهای معلمها، همه اینها چیزهایی بودند که در آن زمان به دخترها نسبت داده میشدند. البته باوجود اینکه در کتاب “سورس کد” زنان تأثیرگذار زندگی گیتس به خوبی معرفی شدهاند؛ از مادرش و مادربزرگش گرفته تا معلمان دبستان و کتابدار مدرسه. اما همچنان زمانی که صحبت از رایانه میشود، داستان کتاب کاملاً وارد دنیای مردانهای میشود.
گیتس در طول کتاب گهگاه به عادت تاب خوردن در جای خود اشاره میکند، عادتی که در مواقع تفکر عمیق انجام میداده است. در بخش پایانی، او گمان میکند که اگر در دنیای امروز بزرگ میشد، احتمالاً بهعنوان فردی که اوتیسم دارد، شناخته میشد.
در آخرین پاراگراف پاراگراف، گیتس مینویسد: بیشتر عمرم را صرف فکر کردن به آینده کردهام، اما با گذر زمان، بیشتر و بیشتر به گذشته نگاه میکنم. پایانبندی کتاب حال و هوای خاطرات سیاستمداران را به شکل نوستالژیک، محتاطانه و کلیشهای پیش میبرد. او هنوز خود را “کودکی کنجکاو” میبیند که میخواهد دنیا را درک کند. اما با توجه به اینکه این جلد فقط به ۴۵ سال قبل میپردازد، خوانندگان همچنان منتظر میمانند تا ببینند نسخه بالغ بیل گیتس چگونه به زندگی خود نگاه خواهد کرد.
گیتس گفته است: امیدوارم به اشتراک گذاری این قسمت از داستان شخصی خودم به دیگران کمک کند. فکر میکنم برای هر کسی که خودش را متفاوت و حتی غیرمعمول نسبت به بقیه میداند؛ ارزشمند است که ببیند میتواند از آن استفاده کند و آن را به یک نقطه قوت تبدیل کند.
کتاب سورس کد “SOURCE CODE” تنها یک روایت خشک و فنی از روزهای نخستین مایکروسافت نیست، بلکه تصویری زنده از شکلگیری ذهن یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دنیای فناوری است. اگر به داستانهایی از نبوغ زودهنگام، بلندپروازی بیحد و مرز و پشتکار خستگیناپذیر علاقه دارید، این کتاب میتواند برایتان الهامبخش باشد. گیتس با لحنی صمیمی و پر از جزئیات جذاب، از مسیر کودکی تا جوانیاش را بازگو میکند. مسیری که در نهایت دنیای ما را تغییر داد. شاید این جلد هنوز به تمام جنبههای زندگی او نپرداخته باشد، اما بدون شک مقدمهای است بر داستانی که ارزش دنبال کردن را دارد.