۹ مهر ۱۴۰۳
نسل به نسل بی اعتمادی
چگونه از بسته شدن بلاگهای ایرانی به تردید در مورد پیامرسانهای ایرانی رسیدیم؟
«تو پیامرسانهای داخلی هر وقت با طرف مقابلت بحثت شد میتونی از پشتیبان کمک بگیری با خوندن چتهات بینتون قضاوت کنه. ولی به جای پیامرسان سروش باید اسمش رو میگذاشتند پیامرسان سینا، به لحاظ تعداد سینها. خوبی پیامرسانهای داخلی اینه که وقتی دستت بنده میتونی به نفر سوم بگی به جات چت کنه تا تو برگردی. نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا پیامرسان تلگرام نامهرسان من و توست. بشخصه حاضرم پیغام رو با دود و چاپار و کبوتر نامهبر ارسال کنم ولی دست پیامرسان داخلی ندم. با پیامرسانهای ایرانی هیچ پیامی سیننشده نمیماند: سین گستران سبز گستر غرب همراه شماست. تا پیامرسانهای داخلی رو نصب نکنید دلار پایین نمیاد و...» اینها بخشهایی کوچک از جوکهایی است که این روزها در توییتر و حتی خود تلگرام در خصوص پیامرسانهای داخلی بین کاربران رد و بدل میشود. پیامرسانهایی که از یک ماه پیش، با منتشر شدن خبر فیلتر شدن موشک آبی، به خواب زمستانیشان پایان دادند و دوباره بر سر زبانها افتادند. اما نام این پیامرسانها در یک ماه اخیر با احساس بیاعتمادی کاربران نسبت به آنها گره خورده است. تا جایی که در یک برنامه تلویزیونی پربیننده نیز مجری ناامن بودن و عدم رعایت حریم شخصی کاربران در این پیامرسانها را سوژه طنز کرد و با لحن خاص خودش به آنها تاخت. در یک ماه اخیر اسکرینشاتها و خبرهای مختلفی از وضعیت امنیتی برخی از پیامرسانهای داخلی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که نشان میداد آنها در رعایت ابتداییترین اصل که حفظ امنیت حریم خصوصی کاربرانشان است نیز اشکالات فراوانی دارند و به مخالفان هم دستمایه جدیدی دادند. پخش شدن شماره تلفن کاربران یا چتهایشان در برخی از پیامرسانهای داخلی، کند شدن و عدم اجازه ثبتنام به کاربران جدید به دلیل مشکلات سروری و غیره حالا این بحث را به صورت جدی مطرح میکند که آیا...