skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

ورودی

محمدباقر اثنی‌عشری مدیر مسئول

همه می‌روند

محمدباقر اثنی‌عشری
مدیر مسئول

۶ اسفند ۱۳۹۶

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۵۵

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۷ مهر ۱۳۹۸

نوشتن درباره رفتن همیشه سخت است و در آستانه بهار سخت‌تر. همه ما زمستان را، حتی زمستان خشک و سردی همچون امسال را، به امید رسیدن به خورشید، جوانه‌ها و سفره‌های رنگین هفت‌سین و مهم‌تر از همه خبرهای خوش سپری می‌کنیم. در چنین تحول احوالی حرف ‌زدن از رفتن و ترک‌ کردن کم و بیش یک اشتباه رسانه‌ای ولی حقیقتی از زندگی است.
سیمون دوبووار، نویسنده هستی‌گرا و فمینیست مشهور فرانسوی، کتاب زیبایی دارد در ستایش مرگ به نام همه می‌میرند که با قلم شیوای این بانوی فیلسوف نشان می‌دهد جاودانگی برای ما انسان فانی نه یک موهبت که حذف بخشی لاجرم از لذت زندگی است: مرگ عزیز، مرگی که زیبایی گل‌ها از اوست، شیرینی جوانی از اوست، مرگی که به کار و کردار انسان، به سخاوت و بی‌باکی و جان‌فشانی و ازخودگذشتگی او معنا می‌دهد، مرگی که همه ارزش زندگی بسته به اوست.*
داستان رایموندو فوسکا** که نفرین شده است برای همیشه زنده بماند با کمی اغماض به حیات حرفه‌ای و صنفی ما هم قابل تسری است. جاودانگی در کار و بازاری که هر لحظه با تلاطمات جهان دست و پنجه نرم می‌کند حتی اگر ممکن هم باشد، فراتر از یک کابوس نیست. ما انسان‌ها ساخته شده‌ایم تا در بازتاب سیمای آفریدگارمان خلق کنیم و بسازیم و باقی بگذاریم و بگذریم. در این گذر حسرت آن است که اثری از انگشت‌مان بر تن زندگی آیندگان نمانده باشد و ما تا ابد مالک هیچ چیزی جز نفس خود نیستیم؛ نه فرزند دلبندمان، نه کسب و کاری که ساخته‌ایم و نه سازمانی که برپا کرده‌ایم.
چنین نگاهی به شما اجازه می‌دهد از کنار همه توهین‌ها، بهتان‌ها و ناسپاسی‌هایی که عارضه کار ماندگار کردن است با سکوت بگذرید؛ بکوشید آنچه را در اندیشه شما آینده روشنی برای بازار فناوری ایران است بسازید و آجری روی آجرهای پیشینیان بگذارید.
بیایید باور کنیم که بازار فناوری ایران نیازمند یک بازی بزرگ‌تر است و دیگر دعواهای علیا و سفلی کردن، قایم‌باشک بازی کردن در گروه‌های تلگرامی و نوشتن شب‌نامه و لشکرکشی‌های رسانه‌ای جوابگوی بازاری که نیازمند میلیاردها تومان سرمایه داخلی و خارجی است، از کار افتادن یک پیام‌رسانش نان شب مردم را آجر می‌کند و باز نشدن یک اپلیکیشنش ترافیک خیابانی راه می‌اندازد نیست.
وقتش رسیده است در سایه این میرا بودن‌مان بزرگ‌تر فکر کنیم، از سواحل توهم خودبزرگ‌بینی خودمان به اقیانوس آبی خدمات و ارزش‌های جدید بادبان بکشیم و ساختار و زیرساختی را که همه عمر برایش تلاش کرده‌ایم به دست جوانان بسپاریم. آنها چه بخواهیم و چه نخواهیم راه خودشان را خواهند رفت و در این میان ما شانس آن را داریم که «صدای مردم» را بشنویم، ارزش‌هایمان را به دست نسل جدید بدهیم و دست آینده را بگیریم.
سال نو بر شما مبارک

*سیمون دوبووار. همه می‌میرند، ترجمه مهدی سحابی، چاپ دوم، نشر نو، ۱۳۶۹.
** شخصیت اول داستان همه می‌میرند

این مطلب در شماره ۵۵ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۵۵ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/k6

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو